مصاحبه
چگونگی شروع جنبش اسلامی و برنامه های آن
مصاحبه با خبرنگار مصری (چگونگی شروع جنبش اسلامی و برنامه های آن)
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: صحیفه امام

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 21 آب‍ان‌ 1357

زمان (قمری) : 11 ذی الحجه 1398

مکان: نوفل لوشاتو

شماره صفحه : 455

موضوع : چگونگی شروع جنبش اسلامی و برنامه های آن

زبان اثر : فارسی

مصاحبه کننده : خبرنگار مصری

مصاحبه با خبرنگار مصری (چگونگی شروع جنبش اسلامی و برنامه های آن)

مصاحبه

‏زمان: 21 آبان 1357 / 11 ذی الحجه 1398‏

‏مکان: فرانسه، نوفل لوشاتو‏

‏موضوع: چگونگی شروع جنبش اسلامی و برنامه های آن‏

‏مصاحبه کننده: خبرنگار مصری‏

سؤال: ‏[‏‏چگونگی شروع جنبش اسلامی و خواستهای اساسی این جنبش را توضیح دهید. جنبش اخیر‏‎ ‎‏چگونه شروع شده و چرا؟‏‏]‏

جواب: ‏فکر حکومت اسلامی، اینکه باید اسلام حکومت کند و نه غیر اسلام، یک فکری‏‎ ‎‏نیست که تازگی داشته باشد. در ابتدای اسلام، برنامۀ اسلام این بوده است که حکومت‏‎ ‎‏الهی همه جا باشد. نهایت اینکه، غفلت مسلمین از مصالح خودشان و اخیراً هم دستهای‏‎ ‎‏استعمار از چند صد سال پیش به این طرف، موجب شد که حتی طرح همچون آرمانی‏‎ ‎‏نشود. جنبش اسلامی اخیر، بیش از پانزده سال است که به رهبری علمای ایران با مخالفت‏‎ ‎‏با طرحهای شاه شروع شده است، طرحهایی که مخالف اسلام و ایران بود و دنبالۀ‏‎ ‎‏خیانتهای گذشتۀ او نیز بود. مردم از علما طرفداری کردند. اختلافات زیاد واقع شد که این‏‎ ‎‏مطلبی است طولانی. آنچه تقریباً در این یک سال واقع شد، اینکه کم کم خواسته های‏‎ ‎‏ملت به صورت طرحی درآمد و منتهی به این شد که همان خواسته های صدر اسلام‏‎ ‎‏بایستی طرحش ریخته شود. در این طرح نه فقط ایران از زیر بار استعمار و ظلم بیرون‏‎ ‎‏می رود، بلکه سرمشقی باشد برای همۀ کشورهای اسلامی، چه ایران و چه سایر‏‎ ‎‏کشورهایی که زیر فشار و استبداد هستند. نظر ما، که ملت هم با آن موافق است، این است‏‎ ‎‏که پس از، از بین رفتن حکومت قلدری و خلاف اسلامی شاه، یک دولت اسلامی و‏‎ ‎‏یک جمهوری اسلامی متکی به قوانین اسلام و آرای مردم که اکثریت قریب به اتفاق‏‎ ‎‏مسْلم هستند، در ایران مستقر بشود و احکام اسلام آنطور که هست اجرا گردد، و همۀ‏‎ ‎‏مطالب ایران و نظام آن بر طبق خواستهای اسلامی جریان پیدا کند.‏

ــ     ‏[‏‏به نظر حضرت آیت الله ، کیفیت و ماهیت حکومت اسلامی که مطرح فرموده اید چیست؟ و وجه‏‎ ‎


‏تمایزش با آن اسلامی که در قانون اساسی منظور شده است چیست؟ آیا در طرح مسأله حکومت‏‎ ‎‏اسلامی، بیشتر نظر به مسائل اجتماعی اسلام است یا مسائل سیاسی اسلام؟ آیا منظور از اجرای دقیق‏‎ ‎‏احکام اسلام این است که فی المثل دست دزد را از این به بعد قطع کنید؟ چگونه برداشتی دارید؟‏‏]‏

ــ     ‏مطلب مورد نظر این است که نظامی که مخالف نظام اسلام است در همه چیز، هم‏‎ ‎‏فرهنگش برخلاف نظام اسلام است، هم ارتشش، و هم اقتصادش، و هم سیاستش،‏‎ ‎‏بایستی منقلب شود و نظام اسلامی تحقق پیدا کند. پس از اینکه نظام اسلامی تحقق پیدا‏‎ ‎‏کرد، آن وقت مجلس هست، آرای وکلای مجلس هست، تمام اینها هست...، ما‏‎ ‎‏می خواهیم همۀ احکام اسلامی را جاری کنیم و عملاً ثابت خواهیم کرد که احکام اسلام‏‎ ‎‏مترقی است و بهتر از این است که دزد را ببرند و دزد بیرون بیاورند.‏

ــ     ‏[‏‏می خواهیم بفهمیم دربارۀ بعضیها که می گویند، حضرت آیت الله برنامۀ واضحی ندارند و آنچه که‏‎ ‎‏طرح می کنند یک سری شعار است و شاید اختلاف شخصی بین شاه و ایشان است؛ می خواهم دربارۀ‏‎ ‎‏تمام اینها صحبت بفرمایید. آیا اختلاف شخصی وجود دارد؟ چرا یک برنامۀ اقتصادی واضحی‏‎ ‎‏ندارید؟‏‏]‏

ــ     ‏اما برنامه: خیال می کنند برنامه در کار نیست. خیر، برنامه هست، اسلام برنامه دارد، ما‏‎ ‎‏خودمان هم برنامه داریم، لکن برنامۀ اسلام است و مترقی و بهتر از برنامه هایی است که به‏‎ ‎‏دست استعمارگران پیاده شده است. اما اینکه اختلاف شخصی در کار باشد، ابداً من‏‎ ‎‏اختلاف شخصی با کسی ندارم. اگر اختلاف شخصی می بود ممکن بود من بگذرم و‏‎ ‎‏می گذشتم. اختلاف، اختلاف اسلامی است و این شخص با مصالح اسلام و مصالح‏‎ ‎‏کشور مسلمین مخالفت و خیانت کرده است و بنابراین، مسأله چیزی نیست که کسی‏‎ ‎‏بتواند از آن بگذرد.‏

ــ     ‏[‏‏آیا شما برنامۀ اقتصادی معینی دارید؟ من پاسخ مسألۀ خصومت شخصی را فهمیدم، ولکن آیا‏‎ ‎‏حضرتعالی برنامۀ واضح و مشخصی دارید؟‏‏]‏

ــ     ‏بلی، برنامۀ مشخص و واضحی داریم. برنامۀ اسلام، مشخص و واضح است.‏

ــ     ‏[‏‏آیا ما می توانیم خطوط اصلی آن را بفهمیم؟‏‏]‏


ــ     ‏فعلاً خیر، باید بروید مطالعه کنید و خطوط اصلی را دریابید. در آینده ما تمام خطوط‏‎ ‎‏سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود را بیان می کنیم.‏

ــ     ‏[‏‏اگر چنانچه ارتش همواره در تأیید شاه باقی بماند، آیا حضرتعالی وسیلۀ دیگری برای رسیدن به‏‎ ‎‏اهدافتان دارید؟‏‏]‏

ــ     ‏وسایلی چون وسایل نظامی که شاه به آن متوسل شده است، دیگر تأثیری ندارد. اینها‏‎ ‎‏شکست خورده و نمی توانند کاری انجام دهند و این ملت را خاموش کنند و قهراً‏‎ ‎‏خودشان تسلیم خواهند شد. اما اگر شاه پافشاری کند، ما شیوه های مبارزاتی را متناسب با‏‎ ‎‏آن تغییر خواهیم داد.‏

ــ     ‏[‏‏نسبت به مسائل اقتصادی و اینکه شاید برنامه نباشد، حضرتعالی درخواست بیرون رفتن شاه را از‏‎ ‎‏سلطنت دارید، آیا اگر شاه سلطنت را رها کرد و اوضاع اقتصادی به همین شکل باقی ماند، آیا وضع‏‎ ‎‏عوض شده است؟‏‏]‏

ــ     ‏نه. اوضاع اقتصادی عوض خواهد شد و یک اقتصاد صحیح و سالم ما عرضه می کنیم و‏‎ ‎‏الآن اینها اقتصاد ما را ورشکست کرده و از بین برده اند. اینها خرجهایی کرده اند که‏‎ ‎‏خلاف مصلحت بوده است، دزدیهایی کرده اند که خیانت بوده است و برای حفظ خود‏‎ ‎‏به اشخاصی پولهایی بسیار گزاف داده است. ما تمام اینها را از بین می بریم و اطمینان‏‎ ‎‏داریم که دیگر اقتصادی عقب مانده نخواهیم داشت و به نیازهای مردم محروممان‏‎ ‎‏جواب مثبت خواهیم داد.‏

ــ     ‏[‏‏چرا حضرتعالی نیروهای سیاسی مخالف دیگر را از همکاری با خود در مبارزه برای رسیدن به‏‎ ‎‏هدفهایتان دور می کنید؟ مثل کمونیستها که همان هدف را دارند.‏‏]‏

ــ     ‏نه، ما نمی توانیم کمونیستها را بپذیریم، برای اینکه خطر آنان برای کشور ما کمتر از خطر‏‎ ‎‏شاه نیست. ما آنها را نمی توانیم بپذیریم.‏

ــ     ‏[‏‏راجع به کشورهای عربی، آیا از بعضی از آنها حق پناهندگی سیاسی درخواست کرده اید و موضع آنها‏‎ ‎‏چیست؟ انتقادات شما نسبت به عراق چیست؟ و بودن شما در عراق؟ برداشت شما از موضعگیری‏‎ ‎‏حکومت فرانسه نسبت به بودن شما در پاریس چیست؟‏‏]‏


ــ     ‏اما نظر من نسبت به دوَل عربی، نظر خوبی نیست. دولتهای عربی نه توانسته اند استقلال‏‎ ‎‏خودشان را حفظ کنند و نه توانسته اند یک وحدتی بین خودشان ایجاد نمایند که اسرائیل‏‎ ‎‏را از بین ببرند. اختلافات بین خودشان و خیانت بعضی از سران دولتهای عربی باعث این‏‎ ‎‏شده است که صهیونیستها در آنجا باشند و خودشان را تثبیت کنند. و اخیراً هم متأسفانه‏‎ ‎‏رئیس مصر این کار را دارد انجام می دهد. البته ممکن است بعضیها نسبتاً بد نباشند، لکن‏‎ ‎‏روی هم رفته نتوانسته اند یک اتحادی بین خودشان ایجاد کنند که به واسطۀ آن اتحاد،‏‎ ‎‏هم از استعمار نجات پیدا کنند و هم از اذناب استعمار که از آن جمله اسرائیل است. و اما‏‎ ‎‏نسبت به ملت عرب، همه برادر ما هستند و ما با آنها مثل برادر رفتار می کنیم. اما اینجا،‏‎ ‎‏دولت فرانسه فعلاً رفتاری مسالمت آمیز دارد.‏

‎ ‎