آیا توبه ندارد که در مقابل حق می گویی قبل از ورود در نماز وَجَّهتُ وَجهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّماواتِ وَ الارضَ حَنِیفاً مسلماً وَ ما انَا مِنَ المُشرِکِینَ ، انَّ صَلاتِی وَ نُسُکِی وَ مَحیایَ وَ مَماتِی لله رَبِّ العالَمِینَ . آیا وجهه قلب شما به فاطر سماوات و ارض است؟ آیا شما مسلِمید و از شرک خالصید؟ آیا نماز و عبادت و محیا و ممات شما برای خداست؟ آیا خجالت ندارد در نماز می گویی الحَمدُ لله رَبِّ العالَمِینَ ؟ آیا شما جمیع محامد را از آن حق می دانید، یا اینکه برای بندگان، بلکه برای دشمنان او محمدت ثابت می کنید؟ آیا دروغ نیست قول تو که می گویی رَبِّ العالَمِینَ ، با اینکه ربوبیت را در همین عالم برای غیر ثابت می کنی؟ آیا توبه ندارد؟ خجلت ندارد ایَّاکَ نَعبُدُ وَ ایَّاکَ نَستَعِینُ ؟ آیا تو عبادت خدا می کنی، یا عبادت بطن و فرج خود؟ آیا تو خداخواهی، یا حور العین خواه؟ آیا تو استعانت از خدا فقط
کتابتفسیر سوره حمدصفحه 229 می طلبی، یا در کارها چیزی که در نظر نیست خدا [است ]؟
شرح چهل حدیث؛ ص 74- 75
***
پسرم! مجاهده کن که دل را به خدا بسپاری و موثّری را جز او ندانی، مگر نه عامّه مسلمانان متعبّد، شبانه روزی چندین مرتبه نماز می خوانند و نماز سرشار از توحید و معارف الهی است و شبانه روزی چندین مرتبه ایَّاکَ نَعبُدُ وَ ایَّاکَ نَستَعِینُ می گویند و عبادت و اعانت را خاص خدا در بیان می کنند، ولی جز مومنان به حق و خاصّان خدا، دیگران برای هر دانشمند و قدرتمند و ثروتمند کُرنش می کنند و گاهی بالاتر از آنچه برای معبود می کنند، و از هر کس استمداد می نمایند و استعانت می جویند و به هر حشیش برای رسیدن به آمال شیطانی تشبث می نمایند و غفلت از قدرت حق دارند.
بنا بر این احتمال که مورد خطاب کسانی باشند که ایمان به قلب آنها رسیده باشد، امر به تقوا به اینان با احتمال اول فرقها دارد. این تقوا، تقوای از اعمال ناشایسته نیست، تقوای از توجه به غیر است، تقوای از استمداد و عبودیت غیر حق است، تقوای از راه دادنِ غیر او- جلّ و علا- به قلب است، تقوای از اتکال و اعتماد به غیر خداست. آنچه می بینی همه ما و مثل ما بدان مبتلا است و آنچه باعث خوف من و تو از شایعه ها و
کتابتفسیر سوره حمدصفحه 230 دروغ پراکنیها است و خوف از مرگ و رهایی از طبیعت و افکندن خرقه نیز از این قبیل است که باید از آن اتّقا نمود و در این صورت مراد از وَ لتَنظُر نَفسٌ ما قَدَّمَت لِغَدٍ افعال قلبی است که در ملکوت، صورتی و در فوق آن نیز صورتی دارد و خداوند خبیر است به خطرات قلب همه.
و این نیز به آن معنی نیست که دست از فعالیت بردار و خود را مهمل بارآور و از همه کس و همه چیز کناره گیری کن و عزلت اتخاذ نما که آن بر خلاف سنّت الهی و سیره عملی حضرات انبیای عظام و اولیای کرام است. آنان- علیهم صلوات الله و سلامه- برای مقاصد الهی و انسانی همه کوششهای لازم را می فرمودند، اما نه مثل ما کوردلان که با استقلال، نظر به اسباب داریم بلکه هر چیز را در این مقام که از مقامات معمولی آنان است از او- جلّ و علا- می دانستند و استعانت به هر چیز را استعانت به مبدا خلقت می دیدند و یک فرقِ بین آنان و دیگران همین است. من و تو و امثال ما با نظر به خلق و استعانت از آنها، از حق تعالی غافل هستیم و آنان استعانت را از او می دانستند به حسب واقع، گرچه در صورت، استعانت به ابزار و اسباب است، و پیشامدها را از او می دانستند گرچه در ظاهر نزد ماها غیر از آن است. و از این جهت پیشامدها، هر چند ناگوار به نظر ما باشد، در ذائقه جان آنان گوارا است.
صحیفه امام؛ ج 18، ص 515- 516
***
کتابتفسیر سوره حمدصفحه 231
کتابتفسیر سوره حمدصفحه 232