پیام
پیام به ملت ایران به مناسبت چهلم شهدای 17 شهریور
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: صحیفه امام

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 20 م‍ه‍ر ‭1357

زمان (قمری) : 9 ذی القعده ‭1398

مکان: ‫پاریس - نوفل لوشاتو

شماره صفحه : 511

زبان اثر : فارسی

مناسبت : چهلم شهدای 17 شهریور (جمعه خونین)

مخاطب : ملت ایران

پیام به ملت ایران به مناسبت چهلم شهدای 17 شهریور

پیام

‏زمان: 20 مهر 1357 / 9 ذی القعده 1398‏

‏مکان: پاریس، نوفل لوشاتو  ‏

‏مناسبت: چهلم شهدای 17 شهریور (جمعۀ خونین)‏

‏مخاطب: ملت ایران‏

‏ بسم الله الرحمن الرحیم‏

‏9 ذی القعده 98‏

‏ملت آگاه و مبارز و شجاع ایران ـ اعلی الله کلمتهم‏

‏     اکنون که چهلم عزیزان تهران به دنبال «چهلم»ها فرا رسیده، و با استقرار حکومت‏‎ ‎‏سرنیزه و پلیس در انتظار «چهلم»هایی باید باشیم، اکنون که سایۀ شوم حکومت نظامی و‏‎ ‎‏نظام سیاه شاهنشاهی روزگار ملت محروم ما را به تباهی کشانده است، اکنون که دست‏‎ ‎‏ابرقدرتهای ستمگر برای چپاول مخازن غنی ما بر ضد ارادۀ مصمم ملت از آستین‏‎ ‎‏دژخیمان شاه بیرون آمده و عزیزان اسلام را به خاک و خون می کشد، اکنون که نمودهای‏‎ ‎‏«دروازۀ تمدن بزرگ» به دست پایه گذاران حقوق بشر، یکی پس از دیگری بر روی‏‎ ‎‏نعشهای جوانان برومند ما رخ می نماید، اکنون که به ادعای کارتر، ملت به آزادی و‏‎ ‎‏استقلال شاهانه نایل شده است، کشور بی پناه ما عزادار و ملت مظلوم ما سوگمندند. ما در‏‎ ‎‏غرب و شما در شرق به عزای عمومی می نشینیم، تا دست جنایتکار ابرقدرتهای نفتخوار‏‎ ‎‏در کشور نفت خیز ما باز است درهای سعادت و آزادی و استقلال بسته است.‏

‏     عزیزان من! همت کنید و زنجیرهای اسارت را پاره کنید و مهره های خیانتکار را یکی‏‎ ‎‏پس از دیگری از صحنه خارج کنید، و دست مهره دارهای سودجو را از کشورهای‏‎ ‎‏اسلامی قطع کنید. سعادت و آزادی و استقلال، پشت سد مهره های داخلی و مهره دارها‏‎ ‎‏است، سدها را ویران کنید و صفها را درهم شکنید و کشور را نجات دهید. در منطق‏‎ ‎‏کارتر، این جنایتها و اختناقها و وحشیگریهای شاه کوشش در راه استقرار اصول‏‎ ‎‏دموکراسی و موضع گیریهای مترقیانه نسبت به مسائل اجتماعی است. او مردم آگاه ایران‏

‏را متهم می کند که با آزادی که شاه می خواهد بدهد مخالفند، و تمام اعتصابات و‏‎ ‎‏اعتراضات سراسر ایران برای گریز از آزادی است! لکن باید بداند که این فریبکاریها‏‎ ‎‏دیگر ارزش خود را از دست داده است و همۀ جوامع شاه را شناخته اند.‏

‏     ملت بزرگ ایران! تاریخ ایران، بلکه تاریخ جهان، نهضتی چون نهضت شما به یاد‏‎ ‎‏ندارد و قیام همگانی چون قیام شما آزادگان را پشت سر نگذاشته است. امروز نونهالان‏‎ ‎‏هفت ـ هشت سالۀ دبستانهای ما فدایی می دهند و در راه اسلام عزیز و کشور، خون نثار‏‎ ‎‏می کنند. شما در چه تاریخی چنین دیده اید؟ امروز زنهای شیردل، طفل خود را در‏‎ ‎‏آغوش کشیده و به میدان مسلسل و تانک دژخیمان رژیم می روند. در کدام تاریخ چنین‏‎ ‎‏مردانگی و فداکاری از زنان ثبت شده است؟ امروز غریو «مرگ بر شاه» از دل طفل‏‎ ‎‏دبستانی تا پیران بیمارستانی مجال را بر رژیم منحط پهلوی چنان تنگ نموده و اعصاب‏‎ ‎‏شاه را آن سان خرد کرده که دست از پا نشناخته و تسکین خاطر خود را با خون کودکان و‏‎ ‎‏جوانان ما بیمه می کند.‏

‏     خواهران و برادران عزیز! صبور باشید و سستی و ضعف از خود نشان ندهید؛ راه شما‏‎ ‎‏راه خدا و اولیای خدا است. خون شما در راهی می ریزد که خون پیغمبران و امامان و‏‎ ‎‏اصحاب صلاحیتدار آنان ریخته شد. شما به آنان می پیوندید و این نه تنها غم ندارد، که‏‎ ‎‏شادی آور است.‏

‏     صفهای خود را محکم کنید و اراده ها را مصمم و وحدت کلمه را حفظ نمایید و با‏‎ ‎‏همۀ جناحهای مسلمان؛ خصوصاً ارتشیها ائتلاف کنید، و سلام گرم مرا به آنان برسانید، و‏‎ ‎‏بگویید اینان که با مسلسل شما و یا اجانب کشته می شوند برادران و خواهران شما هستند.‏‎ ‎‏برای ارضای شهوات شاه، خود را پیش خالق و خلق رسوا نکنید و در آغوش ملت بیایید‏‎ ‎‏آغوش ما برای شما باز است.‏

‏     عزیزان من! از اختلاف که الهام ابلیس است اجتناب نمایید و به هم پیوسته در راه‏‎ ‎‏هدف که سرنگون شدن رژیم فاسد پهلوی و قطع ایادی اجانب از مقدرات و مخازن‏‎ ‎‏کشور است، نهضت مقدس را ادامه دهید و در راه پیشرفت مقاصد اسلامی خود از هیچ‏

‏عاملی نهراسید که این جنبش بزرگ را هیچ قدرتی نمی تواند متوقف کند. شما بِحقید و‏‎ ‎‏دست خداوند تعالی با شما است، و خدا خواسته است که مستضعفین پیشوایی را به دست‏‎ ‎‏گرفته، خود وارث مقدرات و مخازن خود باشند.‏

‏     اینجانب در اولین فرصت به یکی از کشورهای اسلامی که بتوانم به فعالیتهای اسلامی‏‎ ‎‏خود ادامه دهم خواهم رفت، و ان شاءالله تعالی عمرم را در راه خدای تعالی که خدمت به‏‎ ‎‏شماست به آخر می رسانم. تاکنون هیچ یک از دولتهای اسلامی از من دعوت ننموده اند،‏‎ ‎‏و به محض احراز آزادی بیان و قلم در کشوری از کشورهای اسلامی، ان شاءالله برای‏‎ ‎‏خدمت در آنجا خواهم رفت. اکنون در اینجا به خدمت ادامه می دهم. در نهضت‏‎ ‎‏اسلامی و خدمت به مردم مسلمان، مکان یا رنج در مکان مطرح نیست؛ آنچه مطرح‏‎ ‎‏است ملت است؛ صدای وجدان است. من هر چه بکنم و بر سر من هر چه بیاید در مقابل‏‎ ‎‏شمایی که خون در راه آزادی و اسلام داده اید خجلم. آنچه مرا در این مکان رنج و‏‎ ‎‏دردآور دلخوش می کند خدمت به شما است. من در غم خانواده های افتخار آفرین‏‎ ‎‏سراسر ایران خود را شریک می دانم و یاد کودکان دبستانی ایران که اخیراً به دست شاه‏‎ ‎‏جبار کشته شده اند قلبم را می فشارد. چهلم تهران را روز عزای عمومی اعلام کرده و خود‏‎ ‎‏نیز عزادارم.‏

‏     از خداوند تعالی ادامۀ نهضت را تا حصول مقاصد اسلامی خواستارم. والسلام علیکم‏‎ ‎‏و رحمة الله و برکاته.‏

‏روح الله الموسوی الخمینی‏

‎ ‎