پیام
زمان: 20 مهر 1357 / 9 ذی القعده 1398
مکان: پاریس، نوفل لوشاتو
مناسبت: چهلم شهدای 17 شهریور (جمعۀ خونین)
مخاطب: ملت ایران
بسم الله الرحمن الرحیم
9 ذی القعده 98
ملت آگاه و مبارز و شجاع ایران ـ اعلی الله کلمتهم
اکنون که چهلم عزیزان تهران به دنبال «چهلم»ها فرا رسیده، و با استقرار حکومت سرنیزه و پلیس در انتظار «چهلم»هایی باید باشیم، اکنون که سایۀ شوم حکومت نظامی و نظام سیاه شاهنشاهی روزگار ملت محروم ما را به تباهی کشانده است، اکنون که دست ابرقدرتهای ستمگر برای چپاول مخازن غنی ما بر ضد ارادۀ مصمم ملت از آستین دژخیمان شاه بیرون آمده و عزیزان اسلام را به خاک و خون می کشد، اکنون که نمودهای «دروازۀ تمدن بزرگ» به دست پایه گذاران حقوق بشر، یکی پس از دیگری بر روی نعشهای جوانان برومند ما رخ می نماید، اکنون که به ادعای کارتر، ملت به آزادی و استقلال شاهانه نایل شده است، کشور بی پناه ما عزادار و ملت مظلوم ما سوگمندند. ما در غرب و شما در شرق به عزای عمومی می نشینیم، تا دست جنایتکار ابرقدرتهای نفتخوار در کشور نفت خیز ما باز است درهای سعادت و آزادی و استقلال بسته است.
عزیزان من! همت کنید و زنجیرهای اسارت را پاره کنید و مهره های خیانتکار را یکی پس از دیگری از صحنه خارج کنید، و دست مهره دارهای سودجو را از کشورهای اسلامی قطع کنید. سعادت و آزادی و استقلال، پشت سد مهره های داخلی و مهره دارها است، سدها را ویران کنید و صفها را درهم شکنید و کشور را نجات دهید. در منطق کارتر، این جنایتها و اختناقها و وحشیگریهای شاه کوشش در راه استقرار اصول دموکراسی و موضع گیریهای مترقیانه نسبت به مسائل اجتماعی است. او مردم آگاه ایران
را متهم می کند که با آزادی که شاه می خواهد بدهد مخالفند، و تمام اعتصابات و اعتراضات سراسر ایران برای گریز از آزادی است! لکن باید بداند که این فریبکاریها دیگر ارزش خود را از دست داده است و همۀ جوامع شاه را شناخته اند.
ملت بزرگ ایران! تاریخ ایران، بلکه تاریخ جهان، نهضتی چون نهضت شما به یاد ندارد و قیام همگانی چون قیام شما آزادگان را پشت سر نگذاشته است. امروز نونهالان هفت ـ هشت سالۀ دبستانهای ما فدایی می دهند و در راه اسلام عزیز و کشور، خون نثار می کنند. شما در چه تاریخی چنین دیده اید؟ امروز زنهای شیردل، طفل خود را در آغوش کشیده و به میدان مسلسل و تانک دژخیمان رژیم می روند. در کدام تاریخ چنین مردانگی و فداکاری از زنان ثبت شده است؟ امروز غریو «مرگ بر شاه» از دل طفل دبستانی تا پیران بیمارستانی مجال را بر رژیم منحط پهلوی چنان تنگ نموده و اعصاب شاه را آن سان خرد کرده که دست از پا نشناخته و تسکین خاطر خود را با خون کودکان و جوانان ما بیمه می کند.
خواهران و برادران عزیز! صبور باشید و سستی و ضعف از خود نشان ندهید؛ راه شما راه خدا و اولیای خدا است. خون شما در راهی می ریزد که خون پیغمبران و امامان و اصحاب صلاحیتدار آنان ریخته شد. شما به آنان می پیوندید و این نه تنها غم ندارد، که شادی آور است.
صفهای خود را محکم کنید و اراده ها را مصمم و وحدت کلمه را حفظ نمایید و با همۀ جناحهای مسلمان؛ خصوصاً ارتشیها ائتلاف کنید، و سلام گرم مرا به آنان برسانید، و بگویید اینان که با مسلسل شما و یا اجانب کشته می شوند برادران و خواهران شما هستند. برای ارضای شهوات شاه، خود را پیش خالق و خلق رسوا نکنید و در آغوش ملت بیایید آغوش ما برای شما باز است.
عزیزان من! از اختلاف که الهام ابلیس است اجتناب نمایید و به هم پیوسته در راه هدف که سرنگون شدن رژیم فاسد پهلوی و قطع ایادی اجانب از مقدرات و مخازن کشور است، نهضت مقدس را ادامه دهید و در راه پیشرفت مقاصد اسلامی خود از هیچ
عاملی نهراسید که این جنبش بزرگ را هیچ قدرتی نمی تواند متوقف کند. شما بِحقید و دست خداوند تعالی با شما است، و خدا خواسته است که مستضعفین پیشوایی را به دست گرفته، خود وارث مقدرات و مخازن خود باشند.
اینجانب در اولین فرصت به یکی از کشورهای اسلامی که بتوانم به فعالیتهای اسلامی خود ادامه دهم خواهم رفت، و ان شاءالله تعالی عمرم را در راه خدای تعالی که خدمت به شماست به آخر می رسانم. تاکنون هیچ یک از دولتهای اسلامی از من دعوت ننموده اند، و به محض احراز آزادی بیان و قلم در کشوری از کشورهای اسلامی، ان شاءالله برای خدمت در آنجا خواهم رفت. اکنون در اینجا به خدمت ادامه می دهم. در نهضت اسلامی و خدمت به مردم مسلمان، مکان یا رنج در مکان مطرح نیست؛ آنچه مطرح است ملت است؛ صدای وجدان است. من هر چه بکنم و بر سر من هر چه بیاید در مقابل شمایی که خون در راه آزادی و اسلام داده اید خجلم. آنچه مرا در این مکان رنج و دردآور دلخوش می کند خدمت به شما است. من در غم خانواده های افتخار آفرین سراسر ایران خود را شریک می دانم و یاد کودکان دبستانی ایران که اخیراً به دست شاه جبار کشته شده اند قلبم را می فشارد. چهلم تهران را روز عزای عمومی اعلام کرده و خود نیز عزادارم.
از خداوند تعالی ادامۀ نهضت را تا حصول مقاصد اسلامی خواستارم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
روح الله الموسوی الخمینی