نامه
خانوادگی
نامه به آقای سید احمد خمینی (خانوادگی)
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: صحیفه امام

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 27 م‍رداد ‭1353

زمان (قمری) : 29 رج‍ب‌ ‭1394

مکان: نجف

شماره صفحه : 40

موضوع : خانوادگی

زبان اثر : فارسی

مخاطب : خمینی، سید احمد

نامه به آقای سید احمد خمینی (خانوادگی)

نامه

‏زمان: 27 مرداد 1353 / 29 رجب 1394‏

‏مکان:  نجف‏

‏موضوع: خانوادگی‏

‏مخاطب: خمینی، سید احمد‏

‏ بسمه تعالی‏

‏     احمد عزیزم ـ دو طغرا‏‎[1]‎‏ مرقوم شما واصل شد؛ از سلامت شما و دیگران مسرور‏‎ ‎‏شدم. ان شاءالله تعالی همیشه سلامت باشید. در موقع مقتضی و رفع مانع، از آقای‏‎ ‎‏لواسانی‏‎[2]‎‏احوالپرسی شودوکسی برودبرای دیدن ایشان.راجع به تعیین شخص دیگرشما‏‎ ‎‏با کسی مذاکره نکنید.‏‎[3]‎‏ من کسی را تعیین نمی کنم ـ عجالتاًـ و کسی را هم سراغ ندارم. از‏‎ ‎‏مواظبت آقای عمّ بزرگوار‏‎[4]‎‏ کوتاهی نکنید. ایشان ضعیف المزاج هستند و باید رسیدگی‏‎ ‎‏شوند. منتظر ورود خانم‏‎[5]‎‏ در روز چهارشنبه یا شب پنجشنبه هستیم. والسلام علیکم.‏

‏29 رجب 94 ـ پدرت‏

‏     به آقای حاج شیخ عبدالعلی‏‎[6]‎‏ بگویید اگر امانتی برای کویت خواستید بفرستید به‏‎ ‎‏وسیلۀ آقای حاج سید اسماعیل باشد، به وسیلۀ دیگری نفرستید.‏

  • 1- فقره، عدد.آقای سید احمد خمینی دربارۀ پاورقیهای این نامه چنین توضیح داده است:
  • ـ حضرت آیت الله لواسانی را ساواک تحمل نکرد؛ بالاخره او را دستگیر و پس از حبس به شهر هشتپردر شمال تبعید کرد. امام دستور دادند کسی به دیدار ایشان برود. من رفتم؛ ساواک من را تعقیب کرد.
  • ـ بعد از تبعید حضرت آیت الله لواسانی، برای وجوهات تهران باید شخصی عهده دار این کار می شد.امام هشدار داده بودند که من هیچ کاری نکنم زیرا ممکن است نپخته باشد و من هم طبق دستور ایشان کاری نکردم و امام از شدت علاقه به حضرت آیت الله لواسانی تا آخر هم کسی را به جای ایشان انتخاب نکردند.
  • ـ آیت الله پسندیده.
  • ـ امام به مادرم خیلی علاقه مند بود و از دوری او رنج می برد، مادرم نیز امام را دوست می داشت ولی هر دو یا سه سال یک بار به مدت دو یا سه ماه برای دیدار با فرزندانش به ایران می آمد.
  • ـ حاج شیخ عبدالعلی قرهی مدت زیادی ریاست دفتر امام در نجف را به عهده داشت. خانوادۀ ایشان کسالت سختی گرفت، دکترها گفتند از نجف باید برود. او حاضر نبود ولی امام او را به اصرار فرستاد. ظاهراً مقصود از «امانتی» وجوهات است.