پیام
وظایف روشنفکران مسلمان
پیام به انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا (وظایف روشنفکران مسلمان)
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: صحیفه امام

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 24 ب‍ه‍م‍ن‌ ‭1356

زمان (قمری) : 5 ربیع الاول ‭1398

مکان: نجف

شماره صفحه : 321

موضوع : وظایف روشنفکران مسلمان

زبان اثر : فارسی

مخاطب : اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا

پیام به انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا (وظایف روشنفکران مسلمان)

پیام

‏زمان: 24 بهمن 1356 / 5 ربیع الاول 1398‏

‏مکان:  نجف ‏

‏موضوع: وظایف روشنفکران مسلمان‏

‏مخاطب: اتحادیۀ انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا‏

‏ بسم الله الرحمن الرحیم‏

‏اتحادیۀ انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا ـ ایّدهم الله تعالی‏

‏     مرقوم محترم ضمیمۀ گزارشات جلسۀ سال گذشته و تصمیمات سال آینده واصل و‏‎ ‎‏موجب تقدیر گردید. در این سال که در عین خونین بودن و مواجه شدن ملت ایران با‏‎ ‎‏سخت ترین وحشیگریهای قرون وسطایی رژیم منحط پهلوی، نمودهای بارزی از‏‎ ‎‏ضعف و سستی پایه های لرزان حکومت طاغوتی به چشم می خورد، به هم پیوستگی‏‎ ‎‏قشرهای بیدار ملت و طبقات مختلف از روحانی تا دانشگاهی، از خطیب تا نویسنده، از‏‎ ‎‏بازاری تا کارگر و دهقان چنان لرزه بر اندام رژیم افکنده؛ و چنان بر اعصاب شاه خائن‏‎ ‎‏فشار آورده و ضربه زده که با حمله های سبعُانه به ملتی که سلاحش اسلام و پناهش قرآن‏‎ ‎‏مجید و شعارش کلمۀ توحید است، و به حوزۀ علمیۀ قم که دژ محکم وحی و عدالت و‏‎ ‎‏ملجأ مسلمین عدالتخواه است، و به مردم مسْلم محترم قم که هماره سرباز فداکار اسلام و‏‎ ‎‏پشتیبان مکتب قرآن است، و بالاخره با حمله به فرهنگ نجاتبخش شیعه، خواست به‏‎ ‎‏فشار و حملۀ عصبی تخفیف دهد.‏

‏     مفتضح ترین حرکات مذبوحانه، بوقهای تبلیغاتی و تظاهرات ساختگی است از‏‎ ‎‏عده ای سازمانی و نفع طلب؛ و افرادی که مجبور به شرکت شده اند در حالی که در بوق‏‎ ‎‏رادیویی به صراحت اعتراف کردند که در تظاهرات شش بهمن بیش از یک ششم از‏‎ ‎‏دعوت شده ها شرکت نکردند؛ در صورتی که همه می دانند که این دعوی جز لاف و‏‎ ‎‏گزافه گویی نیست و در بین ملت مسْلم کسی موافق ندارد و نمی تواند داشته باشد.‏


‏     جنایتکاری که علیه تمام شعائر مذهبی و اسلامی مبارزه می کند و با همۀ مظاهر‏‎ ‎‏اسلامی مخالف است، نمی تواند در بین مسلمین موافق داشته باشد. جنایتکاری که‏‎ ‎‏می گوید مذهب در حکومت من نقشی ندارد، چطور ممکن است موافق داشته باشد؟‏‎ ‎‏شخص منحرف و کهنه پرستی که در سفر اخیرش به هند، زرتشتیها و گبرها را نوازش و‏‎ ‎‏احترام می کند و از آتش پرستان و آتش پرستی تأیید می کند، و به خاطر مرام ارتجاعی‏‎ ‎‏آنها تاریخ پر ارزش و مترقی اسلام را تغییر می دهد، چگونه ممکن است موافق داشته‏‎ ‎‏باشد؛ جز همان فرقۀ کهنه پرست؟ اکنون بر شما جوانان روشنفکر و بر تمام طبقات ملت‏‎ ‎‏است که:‏

‏     1 ـ سرلوحۀ هدفتان اسلام و احکام عدالتپرور آن باشد؛ و ناچار بدون حکومت‏‎ ‎‏اسلامی عدالتخواه، رسیدن به این هدف محال است. تولاّ و تبرّا دو اصل اساسی اسلام‏‎ ‎‏است: باید با حکومت عدلْ موافق و به حاکم عادل دل ببندید؛ و از رژیم غیراسلام و غیر‏‎ ‎‏اسلامی که در رأس آن رژیم منحط پهلوی است تبرّا کنید؛ و با کمال صراحت مخالفت‏‎ ‎‏خود را اظهار و در سرنگون کردن آن کوشا باشید و در غیر این صورت روی استقلال و‏‎ ‎‏آزادی را نمی بینید.‏

‏     2 ـ باید قشرهای غیراسلامی را که عقیده و عملشان برخلاف اسلام است و دارای‏‎ ‎‏گرایش به مکتبهای دیگرند، هر نوع از آن باشد، به مکتب مترقی عدالتپرور اسلام دعوت‏‎ ‎‏کنید و در صورت نپذیرفتن، از آنها هر نوع که باشد و هر شخصیت که هست تبرّا یا لااقل‏‎ ‎‏احتراز کنید. و باید جوانان ما بدانند تا معنویت و عقیده به توحید و معاد در کسی نباشد،‏‎ ‎‏محال است از خود بگذرد و در فکر امت باشد. و باید بدانند که تبلیغات دامنه دار‏‎ ‎‏کمونیسم بین المللی همانند تبلیغات پر سروصدای امپریالیسم جهانی جز برای اغفال و‏‎ ‎‏استثمار توده های مستضعف نیست. باید این بوقهای استثماری شکسته شود.‏

‏     3 ـ باید جوانان روحانی و دانشگاهی قسمتی از وقت را صرف کنند در شناخت اصول‏‎ ‎‏اساسی اسلام که در رأس آن توحید و عدل و شناخت انبیای بزرگ، پایه گذاران عدالت و‏‎ ‎‏آزادی است، از ابراهیم خلیل تا رسول خاتم ـ صلی الله علیه و آله و علیهم اجمعین ـ و در‏

‏شناخت طرز تفکر آنها از نقطۀ اقصای معنویت و توحید تا تنظیم جامعه و نوع حکومت و‏‎ ‎‏شرایط امام و اولی الامر و طبقات دیگر، از امرا و ولات و قضات و فرهنگیان که علما‏‎ ‎‏هستند و متصدیان مالیات اسلامی و شرایط آنها تا برسد به شُرطه و کارمندان شهربانی؛ و‏‎ ‎‏ببینند اسلام چه کسانی را برای حکومت و کارمندان آن به رسمیت شناخته و چه کسانی از‏‎ ‎‏شغل حکومت و شاخه های آن مطرود است.‏

‏     4 ـ باید شما دانشجویان دانشگاهها و سایر طبقات روحانی و غیره از دخالت دادن‏‎ ‎‏سلیقه و آرای شخصی خود در تفسیر آیات کریمۀ قرآن مجید و در تأویل احکام اسلام و‏‎ ‎‏مدارک آن جداً خودداری کنید، و ملتزم به احکام اسلام به همۀ ابعادش باشید. و مطمئن‏‎ ‎‏باشید آنچه صلاح جامعه است، در بسط عدالت و رفع ایادی ظالمه و تأمین استقلال و‏‎ ‎‏آزادی و جریانات اقتصادی و تعدیل ثروت به طور عاقلانه و قابل عمل و عینیت، در‏‎ ‎‏اسلام به طور کامل می باشد و محتاج به تأویلات خارج از منطق نیست. و لازم است‏‎ ‎‏مراقب باشید با کمال دقت و هوشمندی که کسانی که التزام به اسلام ندارند به جمیع‏‎ ‎‏ابعادش ولو در اصلی از اصول با شما موافق نیستند، آنها را دعوت به التزام کنید؛ و اگر‏‎ ‎‏مؤثر نشد از شرکت دادن آنها در اجتماعات و انجمنهای اسلامی احتراز کنید. و گمان‏‎ ‎‏نکنید زیادی افراد هر چه باشد شما را به هدف نزدیک می کند و پس از وصول به هدف،‏‎ ‎‏آنها قابل تصفیه هستند. باید بدانید و می دانید که قشرهای غیرمسْلم یا غیرملتزم به اسلام،‏‎ ‎‏از پشت به شما خنجر می زنند و شما را قبل از وصول به هدف از کار می اندازند یا نابود‏‎ ‎‏می کنند. از تجربه های سابق عبرت بگیرید.‏

‏     5 ـ باید برنامه و نشریات همۀ جناحها بدون ابهام متکی به اسلام و حکومت اسلامی‏‎ ‎‏باشد و در مقدمه، سرنگون کردن طاغوت و شاخها و شاخه های آن، که در کشور ما رژیم‏‎ ‎‏دست نشاندۀ پهلوی است، و جداً از خواستهایی که لازمه اش تأیید رژیم طاغوتی پهلوی‏‎ ‎‏است اجتناب کنید؛ مثل آنچه در نوشته های بعضی احزاب و گفته های بعضی دیده‏‎ ‎‏می شود که هدفْ چهارچوب قانون اساسی است و باید در نشریات و خطابه ها هر جا‏‎ ‎‏ممکن است با صراحت ـ و الاّ با کنایه ـ نقطۀ اصلی مظالم و جنایات و خیانتها را که شخص‏

‏شاه است معرفی کنید؛ و از توجه دادن آنها را به مأمورین یا هیأت حاکمه و دولت که‏‎ ‎‏لازمه اش دور نگه داشتن مجرم اصلی است جداً احتراز کنید؛ و نویسندگان و گویندگان را‏‎ ‎‏از این امر آگاه کنید.‏

‏     6 ـ باید در هر فرصت در نشریات حزبی و غیر حزبی و در خطابه ها و تظاهرات،‏‎ ‎‏اعمال ضداسلامی و انسانی شاه تذکر داده شود. خصوصاً تغییر تاریخ اسلام که اهانت‏‎ ‎‏جبران ناپذیر به شخصیت معظم پیغمبر اکرم(ص) و اسلام و مسلمین و گرایش به‏‎ ‎‏زرتشتی گری  و پشت کردن به اسلام و خداپرستی است. باید این عنصر خائن رسوا شود‏‎ ‎‏و هیچ گاه از ذکر جنایات او غفلت نشود. باید «15 خرداد» و «19 دی» جاوید و زنده‏‎ ‎‏نگه داشته شود تا جلادی شاه از خاطره ها نرود و نسلهای آتیه جرایم شاهان سفاک را‏‎ ‎‏بدانند.‏

‏     7 ـ از اینکه در دستور اتحادیه، به هم پیوستگی همۀ دانشجویان مسلمان است، در هر‏‎ ‎‏نقطه هستند مثل امریکا و کانادا و هند و فیلیپین و دیگر جاها و می خواهید همه همکار و‏‎ ‎‏هم صدا به فعالیتهای اسلامی ـ انسانی خود ادامه دهید، تقدیر می کنم و توفیق همه را از‏‎ ‎‏خداوند تعالی خواهانم. لازم است پایگاههای اسلامی برای معرفی اسلام و نشر حقایق‏‎ ‎‏نجات بخشش در هر نقطه ای از جهان که امکان است برقرار باشد، و در تحت یک‏‎ ‎‏سازمان هماهنگ برای نشر عدالت و قطع ایادی ستمکاران و چپاولچیان مشغول فعالیت‏‎ ‎‏شوند. لازم است جوانان کم تجربۀ گول خوردۀ ما را با آشکار کردن انحراف سایر‏‎ ‎‏مکاتیب و آشنا نمودن با نظام اسلامی نجات دهید. ‏و مَن اَحیاها فَکَأَنَّما اَحیا النّاسَ جَمیعاً.‎[1]‎

‏    ‏‏8 ـ لازم است فعالیتهای اسلامی و نشریات شما در ایران خصوصاً حوزۀ علمیۀ زندۀ‏‎ ‎‏قم و دانشگاههای بیدار، نشر و منعکس گردد تا قشر داخل و خارج به پشتیبانی هم دلگرم‏‎ ‎‏و با هم، هم صدا شوند و به همکاری با هم برخیزند. و لازم است پایگاههایی در داخل‏‎ ‎‏کشور به هر نحو ممکن و عملی است ایجاد شود برای فعالیت با هدف واحد. با این کار‏

‏مطمئناً تقویت روحی همگان، و تضعیف و تزلزل روحی دشمن می شود.‏

‏     9 ـ باید با کمال هوشیاری و مراقبت ، سایر انجمنها را به مراقبت از راه و روش اعضای‏‎ ‎‏انجمنها و گروهها‏‏[‏‏دعوت کنید‏‏]‏‏ که اشخاص مرموز و منحرف، یا محتمل الانحراف در‏‎ ‎‏داخل انجمنها و گروهها راه نیابند و اگر راه یافتند، آنها را طرد کنند. لازم است دشمن را‏‎ ‎‏سخت مراقب و هوشیار فرض کنید و گمان اهمال و غفلت در او ندهید که در مراقبت‏‎ ‎‏سهل انگاری نمایید.‏

‏     10 ـ از اختلافات مطلقاً به طور حتم خودداری کنید که آن چون سرطان ساری و‏‎ ‎‏مهلک قشرها را فرا می گیرد و فعالیتها را فلج می کند و هدف را از یاد می برد؛ و چه بسا که‏‎ ‎‏مسیر را عوض و جریان به ضد هدف ‏‏[‏‏مبدّل‏‏]‏‏می شود. اشخاصی را که اختلاف‏‎ ‎‏می اندازند یا به آن دامن می زنند، از خود برانید که یا مأمورند یا سوءنیت دارند؛ و اگر‏‎ ‎‏فرضاً گروههایی به واسطۀ عذرهایی به انجمنها نپیوستند ولی فعالیت انسانی و اسلامی‏‎ ‎‏دارند، با آنها ضدیت نکنید که اختلاف حاصل و ضرر آن عاید همه شود. سعی کنید با‏‎ ‎‏ارشاد دوستانه، هم پیوستگی داشته باشید و اگر نشد، چون هدف واحد است با هم برادر‏‎ ‎‏و پشتیبان هم باشید. هدف اسلام است؛ باید هواهای نفسانیه و تقدم طلبی فراموش شود.‏

‏     11 ـ لازم است طبقات محترم روحانی و دانشگاهی، با هم احترام متقابل داشته باشند.‏‎ ‎‏جوانان روشنفکر دانشگاهها به روحانیت و روحانیون احترام بگذارند. خداوند تعالی‏‎ ‎‏آنها را محترم شمرده و اهل بیت وحی، سفارش آنها را به ملت فرموده اند. روحانیت‏‎ ‎‏قدرت بزرگی است که با از دست دادن آن خدای نخواسته پایه های اسلام فرو می ریزد و‏‎ ‎‏قدرت جبار دشمن، بی معارض می شود.‏

‏     مطالعات دقیق اجانب استثمارگر در طول تاریخ به آن رسیده که باید این سد شکسته‏‎ ‎‏شود و تبلیغات دامنه دار آنها و عمال آنها در چند صد سال، موجب شده که مقداری از‏‎ ‎‏روشنفکران را از آنها جدا و به آنها بدبین کند تا جبهۀ دشمن، بی معارض شود. اگر احیاناً‏‎ ‎‏در بین آنها کسانی بی صلاحیت خود را جا بزنند لکن نوع آنها در خدمت هستند، به‏‎ ‎‏حسب اختلاف موقف و خدمت آنها ملت را پایبند اصول و فروع دیانت نموده، به رغم‏

‏اجانب و عمال آنها باید این قدرت را تأیید و حفظ نمود و با دیدۀ احترام نگریست.‏‎ ‎‏چنانچه روحانیون محترم باید به طبقۀ جوان روشنفکر که در خدمت اسلام و کشور‏‎ ‎‏اسلامی است و به همین جهت مورد حملۀ عمال اجانب است، احترام گذاشته آنها را‏‎ ‎‏چون فرزندانی عزیز و برادرانی ارجمند بدانند و این قدرت بزرگ که مقدرات ـ‏‎ ‎‏خواه ناخواه ـ در دست آنها خواهد افتاد، از دست ندهند؛ و از تبلیغات سوئی که بر ضد‏‎ ‎‏آنها در این چند صد سال شده و آنها را در نظر بعضی طور دیگر جلوه داده اند تا از تفرقه‏‎ ‎‏استفادۀ هر چه بیشتر برند، احتراز کنند. و کسانی را که جهلاً یا از سوءنیت موجب دور‏‎ ‎‏نگه داشتن این طبقۀ مؤثر است از روحانیت، از خود برانند و به آنها اجازۀ ایجاد تفرقه‏‎ ‎‏ندهند و مطمئن باشند که با ضم این دو قدرت بزرگ پیروزی به دست می آید و با جدایی‏‎ ‎‏روی آن را نخواهند دید.‏

‏     12 ـ باید چه طبقۀ جوان روحانی و چه دانشگاهی، با کمال جدیت به تحصیل علم، هر‏‎ ‎‏یک در محیط خود ادامه دهند. این زمزمۀ بسیار ناراحت کننده که اخیراً بین بعضی‏‎ ‎‏جوانان شایع شده که درس خواندن چه فایده ای دارد، مطلبی است انحرافی و مطمئناً یا از‏‎ ‎‏روی جهالت و بیخبری است و یا با سوءنیت و از القائات طاغوتی شیطانی است که‏‎ ‎‏می خواهند طلاب علوم دینی را از علوم اسلامی باز دارند که احکام اسلام به طاق نسیان‏‎ ‎‏سپرده شود و محو آثار دیانت به دست خودمان تحقق پیدا کند، و جوانان دانشگاهی ما را‏‎ ‎‏انگل و متکی به قشرهای استعماری بار بیاورند که همه کس چون همه چیز وارداتی باشد‏‎ ‎‏و احتیاج به اجنبی در تمام ابعاد و رشته های علمی هر چه بیشتر روزافزون شود؛ و این‏‎ ‎‏خطر بزرگی است که کشور را هر چه بیشتر به عقب می راند. اگر علوم اسلامی مردانی‏‎ ‎‏متخصص نداشت، تا کنون آثار دیانت محو شده بود؛ و اگر پس از این نداشته باشد، این‏‎ ‎‏سد عظیم مقابل اجانب منهدم می شود و راه برای استثمارگران هر چه بیشتر باز می شود و‏‎ ‎‏اگر دانشگاهها خالی از مردانی دانشمند و متخصص شوند، اجانب منفعت طلب چون‏‎ ‎‏سرطان در تمام کشور ریشه دوانده و زمام امور اقتصادی و علمی ما را در دست می گیرند‏‎ ‎‏و سرپرستی می کنند. باید جوانان با این فکر غلط استثماری مبارزه کنند؛ و بهترین و‏

‏مؤثرترین مبارزه با اجنبی، مجهز شدن به سلاح علم دین و دنیاست. و خالی کردن این‏‎ ‎‏سنگر و دعوت به خلع این سلاح، خیانت به اسلام و مملکت اسلامی است.‏

‏     اینجانب با کمال تواضع دست خود را به طرف تمام جناحها که در خدمت اسلام‏‎ ‎‏هستند دراز می کنم و از همه استمداد می کنم که با هم پیوستگی همه جانبه در راه بسط‏‎ ‎‏عدالت اسلامی که یگانه راه سعادت ملت است، کوشا باشند؛ و از سایر جناحها که در‏‎ ‎‏تحت تأثیر تبلیغات سوء اجانب واقع شده اند و مطالعات صحیحی در قوانین اسلام به همۀ‏‎ ‎‏ابعادش ندارند، تقاضا می کنم که در کار خود تجدید نظر کنند و با احتراز از غرض و‏‎ ‎‏تعصب، به مکتب بزرگ همه جانبۀ اسلام نظر و در آن مطالعۀ دقیق کنند، و پس از بستن‏‎ ‎‏عقیده به آن، مکتبهای دیگر را رها و به گروه مسلمین پیوسته تا با وحدت کلمه از دخالت‏‎ ‎‏اجانب و عمال خائن نالایق آنها در امور کشور جلوگیری و آنها را از کشور خود برانند. از‏‎ ‎‏خداوند قادر متعال توفیق همگان را در خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم. والسلام‏‎ ‎‏علیکم و رحمة الله .‏

‏روح الله الموسوی الخمینی‏

‎ ‎

  • ـ بخشی از آیۀ 32 سورۀ مائده: «هر کس یک نفر را زنده گرداند، گویی تمام مردم را زنده گردانده است».