معاد روحانی
معاد روحانی قبل از قیامت
نفـس به خراب بـدن و مفارقت از آن فاسد و خراب نشود؛ بلکه باقی در عالـم دیگری است و فنـا برای آن نیست. و ایـن معاد روحـانی است از بـرای نفـوس و ارواح که قبـل از قیـامت برای آنها حاصل است، تا آنکه اراده حق تعلق گیرد به عود آنها به ابدان.(197)
* * *
فعلیّت عقل فطری برای تحقّق معاد روحانی
آخوند ـ قدس سره ـ می فرماید: اقلّ مراتبی که برای «معاد روحانی»
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 312
لازم است، آن است که انسان با عقل نظری بداند و تعقّل کرده باشد. آخوند در این رابطه تقریبا یک دوره فلسفه را بیان کرده سپس می گوید: اقلّ مراتب در به کار بردن عقل نظری این است که انسان مبدأ و صرف الوجود و غنی بی نیاز را بشناسد، و نسبت عالم با حقّ تبارک و تعالی را بداند، و بداند که عالم، شؤون و جلوات اوست، و از خود هیچ استقلالی ندارد. نیز بداند که مبدأ اعلا، استکمالی از موجودات نمی یابد، و با این که مستکمل به موجودات نیست آنها را برای خود خلق فرموده است؛ و معنی خَلَقْتُکَ لاَِجْلی را بداند، یعنی بداند که چون واجب تعالی تامّ الفاعلیّه، و واجب الوجود من جمیع الجهات است اثر و فعل خواهد داشت؛ نه این که فعل انجام می دهد تا تامّ الفاعلیّه باشد، بلکه چون تامّ الفاعلیّه است فعل و اثر خواهد داشت؛ و بداند که اشیا حیثیّتی از خود ندارند، و در وجود منبسط (که ظلّ و اثر اوست) فانی اند، و آنها را با وجهه فنای ظلّ در ذی ظلّ ببیند، و بداند که مبدأ اَعلا، تامّ الفاعلیّه است و لذا دائم الفیض است، و با این که فیض حادث است، ولی ابدی است. نیز علم ذات را بفهمد، و بداند که ممکن نیست ذرّه ای از علم حقّ غایب باشد ولو متغیّر و حادث باشد، بدون این که تغیّر و حدوثی در علم حقّ در مرتبه ذات، حاصل آید.(198)
* * *
معاد روحانی مخصوص دارندگان عقل بالفعل
بعضی از مردم بی مطالعه می گویند: فلاسفه به معاد جسمانی قائل نیستند و فقط به معاد روحانی قائلند، و حال این که معاد روحانی فقط برای کسانی رخ می دهد که دارای «عقل بالفعل» باشند و قوّه
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 313
عاقله شان کاملاً بالفعل شده باشد، و بندرت اتّفاق می افتد که در بین مردم کسی پیدا شود که عقلش بالفعل شده باشد. نوع مردم، مثل حیوانات، فقط معادی جسمانی دارند، و هرگز نمی توانند از مرتبه حیوانات جدا شوند. آنان از لحاظ عقلی با اصناف حیوانات از قبیل اسب و الاغ و گاو و میمون هم افق هستند و لذا در برزخ هم همنشین آنها خواهند بود.(199)
* * *
توقّف حرکت در عالم مثال و وقوع معاد جسمانی
رها کردن جنبه لاجسمیّت، به مرتبه «جسم مثالی» رسیدن است، و وقتی موجودی به آن مرتبه رسید، حرکت در حقیقت امتدادیّه جوهریّه اش توقف پیدا می کند، چون اگر فرض شود که آن جا هم این حرکت ادامه دارد، یعنی اگر ممکن باشد که جسم حرکت را ادامه بدهد و از مرتبه مثالی بگذرد و موجودی مجرّد و بدون جسم شود، دیگر امتداد جوهری (طول و عرض و عمق) نخواهد داشت و اگر این فرض درست باشد، دیگر معاد، جسمانی نخواهد بود بلکه معاد روحانی واقع خواهد شد. چنانکه بعضی، از انجیل نقل کرده اند که: «بعد از چند هزار سال همه تبدیل به ملائکه می شوند». ولی اینطور نیست، زیرا عالم مثال، حرکت ندارد.(200)
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 314
حرکت در عالم مثال نافی معاد جسمانی
اگر در عالم مثال هم حرکت می بود و آنجا، عالم وقوف و توقّف در حرکت نبود و وجود، همان طور که با حرکت کمالی خود از افق طبیعت گذشته، می توانست باز هم در حرکت باشد و به افق عالم عقل برسد و به عقل تبدیل شود، باز هم همان هویّت و هذیّت و وحدت را می داشت، در این صورت، برای احدی معاد جسمانی نبود و همه معاد روحانی می داشتند.(201)
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 315
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 316