اثبات تجرّد نفس
تجرّد قوای ادراکی
نقصان قوای فکری در پیری
تضادّ آثار نفس با خواصّ جسم
عدم فساد نفس به فساد بدن
یکی از حالات نفس، حال تجرد آن است که حکمای شامخین کمتر مسأله ای از مسائل حکمیه را به مثابه آن اهمیت داده و مبرهن
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 45
و واضح نموده اند. و ما اکنون در صدد اثبات تجرد آن به وجه تفصیلی نیستیم؛ از این جهت به بعضی ادله، که مبادی آن کم مؤونه است، اکتفا می نماییم و به ذکر مقصد می پردازیم.
پس، گوییم که به اتفاق اطبا و علما معرفة الاعضاء و حکم تجربه، تمام اجزاء بدن انسان، از ام الدماغ، که مرکز ادراکات و محل ظهور قوای نفس است، تا آخرین اجزاء کثیفه صلبه بدن، از سن سی و پنج سالگی یا سی سالگی به بعد رو به انحطاط و نقصان گذارد و به افق ضعف و سستی نزدیک شود. و ما خود نیز تجربه کردیم که ضعف و سستی در تمام قوا نمایان شود. ولی در همین موقع، یعنی از سن سی و چهل به بعد، قوای روحانیه و ادراکات عقلیه کاملتر است و رو به ترقی و اشتداد است. از این، نتیجه حاصل آید که قوای ادراکیه عقلیه جسمانی نیست؛ چه اگر جسمانی بودی، چون سایر قوای جسمانی رو به ضعف گذاشتی. و نتوان توهم کرد که از کثرت اعمال قوای فکریه و حصول تجربه قوای عقلیه قوی گردیده، زیرا که تمام قوای جسمانیه با کثرت اعمال آن و به کار انداختن آن رو به انحلال و زوال رود نه رو به قوت و کمال؛ و این خود دلیل بر این است که قوای عقلیه جسم و جسمانی نیست.
و نقض به حال کهولت که قوای فکریه هم ناقص می شود بی محل است، زیرا که اولاً هیچیک از قوای جسمانی تا سن کهولت رو به اشتداد نیست تا آنکه گفته شود که فلان محل از جسم مورد ادراکات عقلیه است و تا سن کهولت رو به اشتداد و قوت بوده، و اکنون که ضعیف شده قوه فکر هم ضعیف شده. و ثانیا، آن ضعف در حال کهولت نیز راجع به فکر است که از قوای حاله در جسم است، یا آنکه احتیاج به قوای جسمانیه دارد؛ و اما ادراکات محضه
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 46
و ملکات خبیثه یا فاضله در آن وقت نیز قویتر از سابق است، گر چه اظهار یا ظهورش کمتر باشد. بالجمله، برای اثبات مدعای ما همان قوت ادراک در سن چهل پنجاه سالگی کفایت کند.
و حل نقض آن است که چون نفس بساط خود را از ملک بدن جمع می کند و قوای او رجوع به باطن ذاتش می نماید، هر یک از قوا که به عالم جسم و جسمانی نزدیکتر است زودتر رو به سستی و کلال گذارد، و هر یک بعیدتر است دیرتر ضعیف شود. و اما قوایی که از عالم تجرد و ملکوت است قویتر گردد و اشتدادش بیشتر شود؛ و این دلیل بر آن است که نفس جسم و جسمانی نیست.
و نیز خواص و آثار و افعال نفس مضاد است با خواص و آثار و افعال مطلق اجسام؛ و این دلیل بر آن است که نفس جسم نیست. مثلاً ما بالضروره می دانیم که یک جسم بیش از یک صورت قبول نمی کند، و اگر بخواهد صورت دیگری بر او وارد شود باید صورت اول از او مفارقت کند تا صورت دوم را قبول نماید. مثلاً اگر روی صفحه کاغذی یک صورت نقش کنی، در محلی که نقش است صورت دیگر منتقش نشود، مگر اینکه صورت اولی بکلی زایل شود. و این حکم در تمام اجسام جاری است به ضرورت عقل. اما نفس در عین حال که صورتی در او منتقش است صورتهای مضاده با او نیز در او منتقش می شود بدون اینکه صورت اول زائل گردد.
و نیز در هر جسمی صورت متناهی نقش بندد، ولی در نفس صورت غیر متناهیه منتقش شود؛ و از این جهت حکم کند بر امور غیرمتناهیه.
و نیز هر جسمی که صورتی از او زائل گردید، آن صورت در آن
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 47
بدون سبب مستأنف پیدا نشود، ولی نفس صورتهایی [را] که از او غیبت می کند بی سبب خارج عود می دهد.
پس، معلوم شد که نفس با همه اجسام در خواص و آثار و افعال مضاد است؛ پس، آن مجرد است و از سنخ اجسام و جسمانیات نیست، و مجردات تفاسد پیدا نمی کنند ـ چنانچه در محل خود مبرهن است ـ زیرا که فساد بی ماده قابله نشود، و مجرد ماده قابله ندارد، زیرا که آن از لوازم اجسام است، پس تفاسد بر او جایز نیست.
پس، از اینها نتیجه حاصل شد که نفس به خراب بدن و مفارقت از آن فاسد و خراب نشود؛ بلکه باقی در عالم دیگری است و فنا برای آن نیست. و این معاد روحانی است از برای نفوس و ارواح که قبل از قیامت برای آنها حاصل است، تا آنکه اراده حق تعلق گیرد به عود آنها به ابدان.(34)
* * *
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 48