سکرات مرگ
علاقه به دنیا، موجب سختی مرگ
عمده سختی سکرات موت و نزع روح و شدت آن در اثر همین لذات و علاقه به دنیاست.(119)
* * *
آثار و شداید سکرات موت
ممکن است در آن فشارهای سکرات که از برای غیر مؤمنین و مخلصین می باشد انسان از دهشت و وحشت، علی بن ابیطالب ـ علیه السلام ـ را فراموش کند.(120)
* * *
اهوال و شداید سکرات موت
اگر عبادتی چنین باشد که قلب را از آن به هیچ وجه خبری نبود و از آن آثاری در باطن پیدا نشود، در عوالم دیگر محفوظ نماند و از نشئه ملک به نشئه ملکوت بالا نرود؛ و ممکن است در وقت شدائد مرض موت و سکرات هولناک موت و اهوال و مصیبات پس از موت خدای نخواسته صورت آن بکلّی از صفحه قلب محو و نابود شود و انسان با دست خالی در پیشگاه مقدّس حق برود. مثلاً اگر کسی ذکر شریف لا اِلهَ اِلاّ الله ، مُحَّمدٌ رَسولُ الله (ص) را با سکونت قلب و اطمینان دل بگوید و قلب را به این ذکر شریف تعلیم دهد، کم کم زبان قلب گویا شود و زبان ظاهر تابع زبان قلب شود و اوّلْ قلب ذاکر گردد و پس از آن لسان. و اشاره به این معنی
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 209
فرموده جناب صادق ـ علیه السلام ـ به حسب روایت مصباح الشریعة، قال: فَاجْعَلْ قَلْبَکَ قِبْلَةً لِلِسانِکَ، لا تُحَرِّکْهُ اِلاّ بِاِشارَةِ الْقَلْبِ وَ مُوافَقَةِ الْعَقْلِ وَ رِضَی الاِیمان.
در اوّل امر که زبان قلب گویا نشده، سالک راه آخرت باید آن را تعلیم دهد و با طمأنینه و سکونتْ ذکر را به آن القا کند؛ همین که زبان قلب باز شد، قلب قبله لسان و سایر اعضاء شود، با ذکر آن؛ همه مملکت وجود انسانی ذاکر گردد. و امّا اگر این ذکر شریف را بی سکونت قلب و طمأنینه آن و با عجله و اضطراب و اختلال حواسّ گفت، از آن در قلب اثری حاصل نشود و از حدّ زبان و گوش حیوانی ظاهری به باطن و سمع انسانی نرسد و حقیقت آن در باطن قلب محقّق نشود و صورت کمالیّه قلب نگردد که ممکن الزّوال نباشد. پس، اگر اهوال و شدائدی دست دهد، خصوصاً مثل اهوال و سکرات موت و شدائد نزع روح انسانی، بکلّی آن ذکر را فراموش کند و از صفحه دلْ آن ذکر شریف محو شود، بلکه اسم حق تعالی و رسول ختمی (ص) و دین شریف اسلام و کتاب مقدّس الهی و ائمّه هدی (ع) و سایر معارف را که به قلب نرسانده فراموش کند و در وقت سؤال قبر جوابی نتواند دهد؛ تلقین را نیز به حال او فایده ای نباشد، زیرا که در خود از حقیقت ربوبیّت و رسالت و دیگر معارف اثری نمی بیند؛ و آنچه به لقلقه لسان گفته بود و در قلب صورت نگرفته بود از خاطرش محو شود و او را نصیبی از شهادت به ربوبیّت و رسالت و دیگر معارف نخواهد بود.(121)
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 210
اثربخشی تلقین در سکرات موت
[انسان] اگر قوا و اعضای مملکت خود را در تصرف ربّ العالمین داد و مربّا به تربیت او شد، کم کم قلب، که سلطان این مملکت است، تسلیم او شود؛ و دل که مربوب ربّ العالمین شد، سایر جنود به او اقتداء کنند و مملکت یکسره مربوب او گردد. و در این هنگام لسان غیبی او، که ظل قلب است، می تواند بگوید: الله جَلَّ جَلالُهُ رَبِّی در جواب ملائکه عالم قبر که گویند: مَنْ رَبُّکَ؟ و چون چنین شخصی لابد اطاعت رسول خدا و اقتداء به ائمّه هدی و عمل به کتاب الهی نموده، زبانش گویا شود به این که محمّدٌ صلّی الله علیه و آله نبیّی، و عَلِیٌّ و اَولادُهُ المَعْصُومینَ اَئِمَّتی، وَالْقُرآنُ کِتابی. و اگر دل را الهی و ربوبی ننموده و نقش لا اله اِلاّ الله ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ الله ، عَلیٌّ وَلِیُّ الله در لوح دل منتقش نشده و صورتِ باطنِ نفسْ نشده باشد و به عمل به قرآن شریف و تفکّر و تذکّر و تدبّر در آن، قرآن به او منسوب و او به قرآن ارتباط روحی معنوی پیدا نکرده باشد، پس در سکرات و سختی های مرض موت و خود موت، که داهیه عظیمه است، تمام معارف از خاطر او محو شود.
عزیزم، انسان با یک مرض حصبه و ضعف قوای دماغیّه تمام معلوماتش را فراموش می کند مگر چیزهایی را که با شدّت تذکّر و انس با آنها جزءِ فطریّات ثانویّه او شده باشد، و اگر یک حادثه بزرگی و هائله سهمناکی پیش آید انسان از بسیاری از امور خود غفلت کند و خط نسیان به روی معلومات او کشیده می شود، پس در آن اهوال و شدائد و سکرات موت چه خواهد شد؟ و اگر سمع قلب باز نشده باشد و دل سمیع نباشد، تلقین عقاید حین موت و بعد از موت به حال او نتیجه ای ندارد. تلقین برای کسانی مفید است که دل آن ها از عقاید حقّه با خبر است و سمع قلب آن ها باز است، و در این سکرات و شدائد فی الجمله غفلتی حاصل شده
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 211 باشد، این وسیله شودکه ملائکه الله به گوش او برسانند؛ ولی اگر انسان کر باشد و گوش عالم برزخ و قبر نداشته باشد، هرگز تلقین را نمی شنود و به حال او اثر نکند.(122)
* * *
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 212