شبهه دوم
کمبود مواد زمین برای احیای مجدّد
نفس حافظ وحدت بدن
پاسخهای مختلف بر مبنای متکلّمین
شبهه دوم: از اشکالات دیگر در این باب، این است که گفته اند اگر
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 307
در روز حشر بخواهند به تعداد نفوس، بدنهایی از اجزای ترابیّه این زمین معلوم الحجم درست کنند، مادّه و خمیره تخلیق ابدان، برای تعداد کثیر نفوس انسانی که از ابتدا تا روز حشر، وجود یافته اند کفایت نمی کند. بعلاوه ما برای حیوانات هم قائل به حشر می باشیم لذا برای تشکیل دوباره بدن آنها نیز، به این مادّه نیاز هست. بعلاوه تخلیقاتی هم که پیوسته به عمل می آید، از سطح کره زمین است که این لایه پیوسته زیر و رو شده به نبات و گیاه متبدّل می شود. علی ای حال این اشکالی است که به عنوان شبهه بر معاد جسمانی وارد گردیده است.
پس بدن انسان، جسمی است مبهم و غیر متعیّن، که تعیّن یافتنش به وسیله نفس می باشد، بطوری که در هر نشئه که باشد حافظش همان نفسی است که در نشئه قبل هم بوده است. این همان بدنی است که اگر رفقای عالم طبیعتش، آن را در عالم دیگر ببیند می گویند: این فلان کس است، و آن دیگری بهمان کس است، یعنی بدنش همان بدن است. پس این شبهه به مسلک ما وارد نیست.
اما حضرات متکلّمین بنا به مسلک خودشان باید بگویند که
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 308
برای کثیری از نفوس معاد جسمانی نخواهد بود، و آنها از جسمانیّت خلاص شده، روحانی می گردند. و یا باید بگویند: برای تخلیق ثانویّه لازم است مواد مورد نیاز از این عالم گرفته شود. بدن، هیولای عالم است و هیولا بنفسها، تناهی و عدم تناهی ندارد، تناهی و عدم تناهی از احکام اجسام است. لذا می شود که صورت جسمیّه جرمیّه را از اجرام و کرات دیگر بیاورند، و هیولا از کره خاک باشد، و لازم نیست که صورت جرمیّه جسمیّه هم از کره ارض باشد.(194)
* * *
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 309