دنیا
دنیا، اخسّ مراتب وجود
الوجود کلّه حسن و بهاء و نور و ضیاء. و کلّما کان الوجود أقوی کان البهاء أتمّ و أبهی. فالهیولی لخسة وجودها ونقصان فعلیّتها دارالوحشة والظلمة و مرکز الشرور و منبع الدنائة و یدور علیها رحی الذمیمة والکدورة. فهی لنقصان وجودها و ضعف نوریتها کالمرأة الذمیمة المشفقة من استعلان قبحها، کما قال الشیخ: «والدنیا لوقوعها فی نعال الوجود و أخیرة تنزّلاته یدعی بأسفل السافلین.» و ان کانت بنظر أهلها بهیّة حسناء لذیذة، لأنّ کُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ.(144)
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 232
دنیا، یگانه راه کمال موجود
این نشئه نازله دنیاویه گر چه خود بذاته ناقص و اخیره مراتب وجود است ولی چون مهد تربیت نفوس قدسیه و دارالتحصیل مقامات عالیه و مزرعه آخرت است، از احسن مشاهد وجودیه و اعز نشآت و مغتنمترین عوالم است پیش اولیاء و اهل سلوک آخرت. و اگر این مواد ملکیه و تغییرات و حرکات جوهریه طبیعیه و ارادیه نبود و خدای تعالی مسلط نکرده بود بر این نشئه تبدلات و تصرمات را، احدی از نفوس ناقصه به حد کمال موعود خود و دار قرار و ثبات خود نمی رسید، و نقص کلی در ملک و ملکوت وارد می شد.(145)
* * *
نیل به مقام انسانیّت
ان سلسلة الوجود من عنصریاتها و فلکیاتها و اشباحها و ارواحها و غیبها و شهودها و نزولها و صعودها کتب الهیة و صحف مکرّمة ربوبیة و زبر نازلة من سماء الأحدیة، و کل مرتبة من مراتبها و درجة من درجاتها من السلسلتین الطولیة والعرضیة آیات مقروة علی آذان قلوب الموقنین الذین خلصت قلوبهم من کدورة عالم الهیولی و غبارها و انتبهوا من نومتها، متلوة علی الذین انبعثوا من قبر عالم الطبع و تخلصوا من سجن المادة الظلمانیة و قیودها و لم یجعلوا غایة همّهم الدنیا الدنیة و زخرفها و زبرجها ولم یخلدوا علی الارض قاطنین فیها، و کان دخولهم فیها للزرع لاللحصاد، فان الدنیا مزرعة الآخرة، و ورودهم فیها لاجل الحرکة الانعطافیة التی بها یصیر الانسان انسانا و منها الرجوع الی الوطن الاصلی مقر أبینا آدم ـ علیه السلام ـ و الیه الاشارة فی کلام المولوی:
بشنو از نی چون حکایت می کند
از جدائیها شکایت می کند
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 233
الی ان قال:
هر کسی کو باز ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش
الی آخر ما قال. دون الحرکة الاستقامیة التی کان ابونا آدم ـ علیه السلام ـ یریدها، علی ما افاد شیخنا العارف ـ دام ظله. و هم فی الدنیا کالراحل المرید للتجهیز والمتهیئ للمسافرة، و لم یکن نظرهم الیها الابما انها مثال لما فی عالم الغیب، کما قال الصادق ـ علیه السلام ـ علی ماروی: ما رأیت شیئا الا ورأیت الله قبله و بعده و معه.
فالسالک البالغ هذا المقام یری کل شی ء آیة لما فی الغیب، فان کل موجود حتی الجماد والنبات کتاب الهی یقرء السالک الی الله والمجاهد فی سبیله منه الاسماء والصفات الالهیة بمقدار الوعاء الوجودی له.
و فی کل شی ء له آیةٌ تدل علی انه واحد
بل عند استهلاکه فی غیب الهویة و حضره الجمع الاحدیة یکون کونا جامعا لجمیع مراتب الاسماء والصفات و عالما مستقلاً فیه کل الاشیاء. و فی الآثار عن الرضا علیه السلام: «قد علم اولوا الالباب کل ماهناک لایعلم الابماهیهنا.»(146)
دنیا، دار سلوک اختیاری
سالک را در این مرتبه ادب آنست که به قلب خود بفهماند که نزول او از نشئه غیبیه و هبوط نفس از محلّ اعلای ارفع به ارض سفلای طبیعت و ردّ او به أسفل سافلین از احسن تقویم برای سلوک کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 234
اختیاری الی الله و عروج به معراج قرب و وصول به فناء الله و جناب ربوبیّت است، که غایت خلقت و نهایت مقصد اهل الله است، می باشد ـ رَحِمَ الله امْرَءا عَلِمَ مِنْ اَیْنَ وَ فی اَیْنَ وَ اِلی اَیْنَ.
سالک باید بداند از دار کرامت الله آمده و در دار عبادت الله واقع است و به دار جزاء الله خواهد رفت. عارف گوید: مِنَ الله و فی الله واِلَی الله . پس، سالک باید به خود بفهماند و به ذائقه روح بچشاند که دار طبیعت مسجد عبادت حق است و او برای همین
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 235
مقصد در این نشئه آمده، چنانچه حق تعالی جلّت عظمته فرماید: وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالاِْنْسَ اِلاّ لِیَعْبُدُونَ.(147)
* * *
دنیای مذموم
دنیای ممدوح و مذموم
جناب محقق خبیر و محدث بی نظیر، مولانا مجلسی ـ علیه الرحمة ـ می فرماید: بدان آنچه از مجموع آیات و اخبار ظاهر می شود به حسب فهم ما، این است که دنیای مذمومه مرکب است از یک اموری که انسان را باز دارد از طاعت خدا و دوستی او و تحصیل آخرت. پس دنیا و آخرت با هم متقابل اند. هر چه باعث رضای خدای سبحان و قرب او شود، از آخرت است اگر چه به حسب ظاهر از دنیا باشد؛ مثل تجارات و زراعات و صناعاتی که مقصود از آنها معیشت عیال باشد برای اطاعت امر خدا، و صرف کردن آنها در مصارف خیریه و اعانت کردن به محتاجان و صدقات و بازایستادن از سؤال از مردم، و غیر آن؛ و اینها همه از آخرت است گرچه مردم آن را از دنیا دانند. و ریاضات مبتدعه و اعمال ریائیه، گر چه با تزهد و انواع مشقت باشد، از دنیاست؛ زیرا که باعث دوری از خدا شود و قرب به سوی او نیاورد؛ مثل اعمال کفار و مخالفان. انتهی.
و از یکی از محققان نقل فرماید که دنیا و آخرت تو عبارت است از دو حالت از حالات قلب تو: آنچه نزدیک است و قبل از مردن، نامش دنیاست. و آنچه بعد از این آید و پس از مردن است، نامش آخرت است. پس آنچه از برای تو در آن حظ و نصیب و شهوت و لذت است قبل از موت، آن دنیاست در حق تو.(148)
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 236
آنچه در لسان قرآن و احادیث وارد شده از مذمت این عالم در حقیقت به خود او رجوع نمی کند، به حسب نوع و اکثریت؛ بلکه به توجه به آن به علاقه قلبیه و محبت به آن رجوع می کند.
پس، معلوم شد که از برای انسان دو دنیاست: یکی ممدوح و یکی مذموم. آنچه ممدوح است، حصول در این نشئه که دارالتربیة و دارالتحصیل و محل تجارت مقامات و اکتساب کمالات و تهیه زندگانی سعادتمند ابدی است که بدون ورود در اینجا امکان پذیر نیست. چنانچه حضرت مولی الموحدین و امیرالمؤمنین ـ صلوات الله علیه ـ در یکی از خطبه های خود می فرماید ـ پس از آنکه شنید از یک نفر که ذم دنیا می کند : ان الدنیا دار صدق لمن صدقها، ودار عافیة لمن فهم عنها؛ و دار غنی لمن تزوّد منها؛ و دار موعظة لمن اتّعظ بها؛ مسجد احباء الله و مصلی ملائکة الله و مهبط وحی الله و متجر اولیاء الله . اکتسبوا فیها الرحمة، و ربحوا فیها الجنة... و قول خدای تعالی: وَ لَنِعْمَ دارُالْمُتَّقِینَ. به حسب روایت عیاشی از حضرت باقر ـ علیه السلام ـ تفسیر به «دنیا» شده است. پس، عالم ملک، که مظهر جمال و جلال است و حضرت شهادت مطلقه است، به یک معنی مذمتی ندارد؛ و آنچه مذموم است دنیای خود انسان است، به معنی وجهه قلب به
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 237
طبیعت و دلبستگی و محبت آن است که آن منشأ تمام مفاسد و خطاهای قلبی و قالبی است. چنانچه در کافی شریف از جناب صادق ـ علیه السلام ـ حدیث می کند: قال ـ علیه السلام: رأس کل خطیئة حب الدنیا. و عن ابی جعفر ـ علیه السلام: ما ذئبان ضاریان فی غنم لیس لها راع، هذا فی اولها و هذا فی آخرها، بأسرع فیها من حب المال والشرف فی دین المؤمن. پس، تعلق قلب و محبت دنیا عبارت از دنیای مذموم است؛ و هر چه دلبستگی به آن زیادتر باشد، حجاب بین انسان و دار کرامت او و پرده مابین قلب و حق بیشتر و غلیظتر شود. و آنچه در بعضی از احادیث شریفه است که از برای خدا هفتاد هزار حجاب است از نور و ظلمت، «حجابهای ظلمانی» تواند همین تعلقات قلبیه باشد به دنیا. و هر قدر تعلقات بیشتر باشد، حجابها زیادتر است. و هر چه تعلق شدیدتر باشد، حجاب غلیظتر و خرق آن مشکلتر است.(149)
* * *
تعریف عالم ملک
عالم مُلک مورد نکوهش نیست بلکه مظهر حق و مقام ربوبیت او است، و مهبط ملائکة الله و مسجد و تربیت گاه انبیا و اولیا ـ علیهم سلام الله ـ است و عبادتگاه صلحا و محل جلوه حق بر قلوب شیفتگان محبوب حقیقی؛ و حب به آن اگر ناشی از حب به خدا باشد و به عنوان جلوه او ـ جَلَّ وَ عَلا ـ باشد، مطلوب و موجب
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 238
کمال است و اگر ناشی از حب به نفس باشد رأس همه خطیئه ها است؛ پس دنیای مذموم در خود تو است، علاقه ها و دلبستگیها به غیر صاحبِ دل موجب سقوط است.(150)
* * *
فرق دنیای مذموم و عالم طبیعت
آنچه که مربوط به نفسانیت انسان است، شهوات انسان است، آمال و آرزوهای انسان است، این دنیاست. آن دنیایی که تکذیب شده است این عالم طبیعت [نیست]، این عالم طبیعت نور است.(151)
21 / 4 / 59
* * *
تکذیب دنیا، نه عالم طبیعت
دنیای هرکس، همان آمالش است. از دنیا تکذیب شده است، از عالم طبیعت تکذیب نشـده، از دنیا تکذیب شده [است].
دنیا همان است که پیش شماست. خود شما توجه وقتی به نفستان دارید، خودتان دنیایید، دنیای هر کس آن است که در خودش است، آن تکذیب شده است؛ اما از شمس و قمر و طبیعت، هیچ تکذیب نشده؛ تعریف شده است، اینها مظاهر خداست.(152)
* * *
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 239