مرد عرب، پا به درون قصر میگذارد. مأموری که پیشاپیش او حرکت میکند، وظیفه دارد او را تا مقابل عمارت، همراهی کند.
مرد، وقتی پا به درون عمارت میگذارد، چشم میگرداند و از این همه تجمل حیرت میکند و با خود میاندیشد: «این همه، برای یک آدم!»
از درِ عمارت که او ایستاده تا تخت پادشاه، فاصله زیاد است و او برای اینکه بتواند صدایش را به گوش پادشاه برساند، ناچار است که تا نزدیکیهای تخت، پیش برود.
«الاغ و سایهاش»
روزی مردی یک الاغ کرایه کرد و سوار بر آن به سفر رفت. در نیمهی راه هوا به شدت گرم
مجلات دوست کودکانمجله کودک 517صفحه 34