مجله نوجوان 143 صفحه 9
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 143 صفحه 9

از حامد قاموس مقدم ملیحه: بابا بی­خیال! چه قدر روح تو لطیفه! من اگه بودم عشق می­کردم! داد و بیداد و فحش و کتک و... عین فیلمهای اکشن خارجی! فاطمه: ملیحه جان! همه که مثل شما نیستند! من خیلی از مردم رو دیدم که احساس دارن و از ناراحتی دیگران ناراحت می­شن! ملیحه: بابا! فیلم هندی! احساسات کیلویی چنده!؟ اگه بخوای احساسات به خرج بدی کلاهت پس معرکه است! دوست: نباید آدم نسبت به مسائل اطراف و دوستانش بی توجه باشه ولی از طرفی هم زیادی قاتی شدن توی مسائل دیگران می­تونه مخرَب باشه. ملیحه: آخه من یه دوستی داشتم هر روز می­اومد می­گفت خونمون قیامته! کتک و کتک کاریه! بابام مامانم رو می­زنه! مامانم می­خواد طلاق بگیره و خلاصه کلّی خشونت! ما هم غصه می خوردیم و اشک می ریختیم! بعداً معلوم شد همه­اش خالی بندی بوده و دختره مریض از اینکه گریه ما رو در می­آورد کیف می­کرده! فاطمه: الآن که به حرفهای تهمینه فکر می­کنم می­بینم من هم از اینکه یک نفر باهام در گوشی و یواشکی حرف بزنه خیلی لذَت می­برم. شاید به خاطر همینه که رادیو گوش دادن رو به همه چیز ترجیح می­دم. ملیحه: من فکر می­کنم گروه خون این خانوم معلم مثبت باشه! یعنی مثبت خالی بدون A وB و O و. .. تهمینه: در گوشی حرف زدن مثل قصه گوش کردنه، شاید حق با فاطمه باشه! ملیحه: انگار دست همه شما­ها توی یک کاسه­اس که ما رو ضایع کنین! دوست: هر کس نظر خودش رو میگه! من هم مواظبم دعوا نشه! ملیحه: اینا فیلمشونه! می­خوان ترانه گوش کنن. میگن رادیو! فاطمه: خیلی فرق می­کنه! وقتی یه ترانه رو چند بار گوش کردی دیگه هیجانی نداره ولی برنامه­هایی که از رادیو پخش می­شه چون ما از محتواش خبر نداریم برامون جذَاب و هیجان انگیزه. مثل حرف زدن با یه دوست. ملیحه: آخه خانوم «محتوا»! رادیو چه ربطی به دوست داره؟ فاطمه: محض اطَلاع این خانوم محترم بگم که دوست چیزیه که بتونه نیازهای روحی و عاطفی آدم رو برطرف کنه! حالا می­خواد رادیو باشه. می­خواد آدمیزاد باشه یا حتَی همون کتاب! تهمینه: ولی یه فرقی داره! اگه قرار باشه رادیو گوش کنیم فقط رادیو حرف می­زنه و ما فرصت حرف زدن نداریم! فاطمه: خب خدا هم به آدم دو تا گوش داده، یه دهن. دوست:این حرف شما کلاً درسته ولی بالاخره ما به عنوان انسان به «گفتگو» احتیاج داریم؛ یعنی ارتباط دو طرفه! فاطمه: من که نمی­گم ما با کسی دوست نباشیم. بالاخره. بیرون از خونه آدما خواه ناخواه با هم دوست می­شن. حتَی ممکنه که شما توی اتوبوس با بغل دستیت سر حرف رو باز کنی و راجع به چیزی باهاش حرف بزنی ولی قرار نیست با یه سلام و احوالپرسی با یه نفر اونقدر قاتی بشی که دستش رو بگیری و بیاریش توی خونه و زندگیت. باید آدم حریم خودش و خونواده­ش رو حفظ کنه. توی اون حریم هم یک جایگزینیهایی مثل کتاب و موبایل و رادیو و اینجور چیزا برای دوستی پیدا کنه. ملیحه: با اینکه خیلی دوست دارم باهات مخالفت کنم ولی باید بگم که این جمله آخرت منو تکون داد. فاطمه: مسخره می کنی؟ ملیحه: نه جدَی می­گم! آخه. .. دوست: ملیحه جان: شما از «آخه» به بعد یادت باشه تا جلسه بعد راجع به این مسئله صحبت کنیم! تهمینه: پس منم حرفم رو می­ذارم واسه جلسه بعد. این رشته. ..

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 143صفحه 9