سخنرانی
زمان: 12 مهر 1358 / 12 ذی القعده 1399
مکان: قم
موضوع: اهمیت نقش رادیو ـ تلویزیون
حضار: آقایان: صادق قطب زاده (سرپرست سازمان صدا و سیما)، موسوی (نماینده امام در سازمان صدا و سیما) و مسئولان و کارکنان سیمای جمهوری اسلامی
بسم الله الرحمن الرحیم
لزوم حاکمیت اسلام در تمام امور
خوب است که حالا آقایان مجتمع اند؛ و آقای قطب زاده هم هستند. من کراراً این مطلب را تذکر دادم که «جمهوری اسلامی» یک لفظی نیست که محتوا نداشته باشد. یک لفظی است که باید محتوا داشته باشد و محتوایش هم این است که تمام دستگاههای دولتی و ملی و تمام قشرهای کشور، اسلامی بشود. اگر بنا باشد مثلاً دادگستری اسلامی نباشد، مالیه اش اسلامی نباشد، هر جا دست بگذارید اسلامی نباشد، این شکست نهضت است. و بدتر از اول است؛ برای اینکه [حکومت] اول با رژیم شاهنشاهی و طاغوتیْ خلاف اسلام بود؛ حالا با جمهوری اسلامی، خلاف اسلام است، و این دو تا خیلی فرق دارد. اگر مثلاً دستگاه تلویزیون، رادیو و تلویزیون، اینها یک نقصی داشته باشد، این را دیگر نمی گویند رژیم طاغوتی کذا؛ این را می گویند که جمهوری اسلامی کذا.
نقش حساس رادیو ـ تلویزیون
و آن وقت هم قضیۀ رادیو ـ تلویزیون فرق دارد با قضایای دیگر. ممکن است در یک وزارتخانه یک مطلب خلافی بشود، بعد از ده سال دیگر هم مردم نفهمند؛ اما رادیو ـ تلویزیون اگر یک کار خلافی بشود و بخواهد یک چیزی باشد که برخلاف شرع،
برخلاف مسیر ملت، یک چیزی نمایش داده بشود یا گفته بشود، همان روز اول و ساعت اول همۀ کشور ـ الآن هم که همه جا رادیو هست، تلویزیون هم شاید اکثر جاها باشد ـ سرتاسر کشور یکدفعه ملتفت می شوند که یک همچو مسئله ای است. از این جهت، این دستگاه حساسترین دستگاهی است که در مملکت موجود است؛ یعنی از حیث اینکه در رادیو ـ تلویزیون هم چشم می بیند، هم گوش می شنود، آن هم در یک سطح وسیعِ همه جایی، و رادیو در خارج هم پخش می شود و همه آنجاهایی که موجش می رود اطلاع بر آن پیدا می کنند و اگر خدای نخواسته این دستگاه یک وقتی نقیصه داشته باشد؛ یعنی بر مسیر ملت نباشد، بر مسیر اسلام نباشد، این خطرش بیشتر از این است که وزارت مثلاً فلان بر مسیر اسلام نباشد. این وقتی بر مسیر اسلام نباشد، سرتاسر ایران و بسیاری از کشورها می فهمند به اینکه این بر مسیر اسلام نیست. و برای آنهایی که غرض دارند منعکس می کنند که رژیم شاهنشاهی لفظاً رفته، معناً باز هست. باز قلمها و قدمهایی که می خواهند این رژیم را، این نهضت را، آلوده کنند و اشکال کنند آنها به کار می افتند. و اگر یک مطلب باشد، یک مطلب را بزرگش می کنند و چندین برابر. و روی اساس تلویزیون نمی آیند صحبت کنند؛ روی اساس اسلام می آیند صحبت می کنند، اشکالْ حالا این است.
در زمان طاغوت هر کاری هم که واقع می شد، هرچه هم خرابکاری بود، کاری به اسلام نداشت. یک رژیم مخالف اسلام بود، و کار خلاف اسلام می کرد. رژیم خلاف اسلام، کار خلاف اسلام می کند. از این جهت، در آن وقت خطر کم بود، و خطر متوجه به اسلام نبود؛ به جمهوری اسلامی نبود؛ اما امروز خطر متوجه به جمهوری اسلامی و اسلام است. ولهذا یک وظیفۀ بزرگی به دوش همۀ ماست. اگر من یک کار خلافی بکنم، اگر شما یک کار خلافی بکنید، هرکس کار خلافی بکند، این خلاف در جمهوری اسلامی واقع می شود. و اگر یک دستگاهی به این وسیعی و به این حساسی یک کار خلاف اسلام بکند، یا برخلاف مسیر ملت یک کاری انجام بدهد و یک برنامه ای انجام بدهد، اینها نمی آیند حساب بکنند به اینکه تلویزیون این طور است؛ رادیو این طور
است؛ حساب می کنند که جمهوری اسلامی این طور است. بنابراین، الآن حیثیت اسلام، حیثیت جمهوری اسلامی بسته به این دستگاههاست، که یکی اش هم دستگاه تلویزیون و رادیو است، که بیشتر از جاهای دیگر بستگی دارد. از این جهت، باید همه سعی بکنید و اوّلاً تفاهم حاصل بکنید.
لزوم تفاهم و برادری میان مسئولین
در سطح رادیو ـ تلویزیون، اختلافات همیشه برخلاف مسیر اسلام است، اختلاف نکنید با هم. یک دسته ای هستید مسلمان؛ و می خواهید که خدمت بکنید؛ اشکالتراشی به هم نکنید، این به او، او به او. و اسباب این بشود که یک وقت یک دستگاهی در آن اختلال حاصل بشود، خلافکاری حاصل بشود، و به نتیجه نرسد؛ برای اینکه یک نتیجه عکس بشود، تفاهم بکنید. دستجات مسلّمی که هستید، دستجاتی که تفاهم دارید به حسب عقاید با هم، مسیرتان یک مسیر است، مختلف نیست مسیرتان، تفاهم کنید و با هم برادری کنید؛ و با برادری و برابری کارها را انجام بدهید.
وقتی همه با هم مجتمع باشید و [با] برادری بخواهید کار را انجام بدهید، کار زود انجام می گیرد، و خوب انجام می گیرد. اگر بنا باشد یک دسته ای از آن طرف بکشند، یک دسته ای از آن طرف بِکِشند، اختلاف بشود، نه کار انجام می گیرد؛ نه اگر انجام بگیرد خوب انجام می گیرد؛ خوب هم انجام نمی گیرد. بنابراین، یکی از کارهای مهم این است که دستگاه را یک دستگاه توحیدی کنید. و همه با هم مجتمع و برای خدا انجام بدهید.
رادیو ـ تلویزیون دستگاهی اسلامی و آموزنده برای کشور
و اگر چنانچه یک افرادی هستند که می خواهند اخلال بکنند، می خواهند، عرض بکنم، خلاف مسیر اسلام عمل بکنند، چه بکنند، آنها را باید چه بکنید. تدریجاً باید اینها را ـ بتدریج البته ـ بدون اینکه درگیری حاصل بشود، به تدریج اینها هم کنار بروند؛ که یک دستگاه اسلامی بشود و یک تبلیغات اسلامی؛ و یک دستگاهی باشد آموزنده برای
مملکت، و برای کشور، برای ملت.
این دستگاهها را می بینید که از بچه های کوچولو تا بزرگها و پیرمردها و پیرزنها پایش می نشینند و نگاه می کنند؛ این دستگاه اگر آموزنده باشد، اگر فیلم ها یا ـ عرض بکنم که ـ خطابه ها یا حرفها یا اخبار جوری باشد که آموزنده باشد، این بچه کوچولو هم از حالا تربیت می شود، یک تربیت صحیح، و اگر چنانچه خدای نخواسته یک خلافی در او باشد، آن بچه ها که کوچک اند از اولِ تربیت، تربیت فاسد می شوند. و این هم به عهدۀ شماست. به عهده ما یک مسئلۀ مشکلی است هم تربیتش که یک چیزی است که مثل یک مکتب سیاری می ماند، که همه جا برود، منتها در یک وقت همه جا می رود و همه هم گوش می کنند. چون بچه ها علاقه دارند به نگاه کردن به این عکسها، و نگاه به این فیلمها، آنها می نشینند پایش نگاه می کنند. اگر فیلم یک فیلم آموزنده باشد، این بچه ها تربیت می شوند به تربیت صحیح. و اگر یک فیلمی باشد که برخلاف باشد، و عرض می کنم که انحراف کننده باشد، بچه ها تربیت می شوند به تربیت انحرافی. بزرگها هم همین طور، بنابراین، مسئولیت است. الآن مسئولیت خدایی است؛ مسئولیت اخلاقی است؛ مسئولیت ملی است. همۀ مسئولیتها الآن به عهدۀ این دستگاه هست.
و ان شاءالله امیدوارم که با هم تفاهم کنید؛ با هم دوستی و برادری داشته باشید؛ به نظر کینه به هم نگاه نکنید. و اشخاصی هم که خدای نخواسته انحراف دارند موعظه کنید. و ان شاءالله برگردند. و اگر یک وقت هم افرادی باشند که دیگر قابل موعظه نیستند و قابل برگشتن نیستند، بتدریج اینها هم کنار گذاشته بشوند، تا ان شاءالله یک دستگاه صحیح، خوب، آموزنده و تربیت کننده، باشد؛ و آبروی این نهضت محفوظ بماند به واسطۀ اعمال شما. خدا همۀ شما را ان شاءالله توفیق بدهد، موفق باشید. من هم به همه دعاگو هستم، و خدمتگزار همه تان هستم، ان شاءالله .