مصاحبه
زمان: 19 دی 1357 / 10 صفر 1399
مکان: پاریس، نوفل لوشاتو
موضوع: ویژگیهای حکومت اسلامی و رابطۀ مردم و رهبری
مصاحبه کننده: خبرنگار ایتالیایی روزنامۀ لوتاکونتینوا
سؤال: [در غرب بین طرفداران و پشتیبانان مبارزات مردم ایران در ماههای اخیر سؤالهای زیادی طرح شده است. خیلی از این سؤالها به خاطر کمبود شناخت تاریخ و رشد عقاید گذشتۀ دور و اخیر شماست. برای من هم بیشتر و در نتیجۀ فعالیت بیشتر در پشتیبانی از انقلاب اسلامی شما، جواب به این سؤالات می تواند مفید واقع شود. تصور می کنم که آنچه امروز در حیات یک جنبش توده ای در ایران اتفاق می افتد ریشه هایش در یک نوع رنسانس ـ تجدید حیات ـ شیعه یافت می شود. ممکن است شرح دهید که چه فعالیتها و بحثها و مبارزاتی در سی سال اخیر فعالیت شما را تشکیل داده است؟]
جواب: یکی از خصلتهای ذاتی تشیع، از آغاز تاکنون، مقاومت و قیام در برابر دیکتاتوری و ظلم است که در تمامی تاریخ شیعه به چشم می خورد؛ هر چند که اوج این مبارزات در بعضی از مقطعهای زمانی بوده است. در صد سال [اخیر] حوادثی اتفاق افتاده است که هر کدام در جنبش امروز ملت ایران تأثیری داشته است: انقلاب مشروطیت، جنبش تنباکو و... قابل اهمیت فراوان است. تأسیس حوزۀ علمی دینی در بیش از نیم قرن اخیر در شهر قم و تأثیر این حوزه در داخل و خارج کشور ایران و نیز تلاش روشنفکران مذهبی در داخل مراکز دانشگاهی و قیام سال 41 ـ 42 ملت ایران به رهبری علمای اسلامی که تا امروز ادامه دارد، همه عواملی هستند که اسلام شیعی را در سطح جهان مطرح می کند.
ــ [این فعالیتها و بحثها، این مدرن شدن ـ انطباق با زمان ـ شیعه از چه راههایی رشد کرد؟ آیا یک کار محدود به روحانیت شیعه بوده است یا در راههای دیگری هم رشد کرده است؟ و مدارس اسلامی (حوزه های علمی) در این رشد چه نقشی داشتند؟]
ــ اساساً اسلام ـ که تشیع چیزی جز اسلام اصیل نیست ـ نه تنها جلو رشد علمی و فکری بشر را نمی گیرد بلکه خود زمینه های این حرکت را آماده تر می کند و به این حرکت جهت انسانی و الهی می دهد. و تکامل علمی و فرهنگی بشر بعد از ظهور اسلام، محققین تاریخ را خیره ساخته است. بله، چیزی که باید اضافه کنم این است که فساد اخلاق و انسان مصرفی شدن و تمام تلاش انسان برای لذتجویی بیشتر و تمام ارزشها را با پول سنجیدن مفهومی غیر از مدرنیزه کردن کشور دارد؛ و تشیع با آنها مخالف است نه با مدرنیزه کردن کشور. در مورد کار روحانیت باید بگویم که مطالعه و تحقیق در بحثهای اسلامی و شناختن فقه شیعه، به علت گسترش زمینه های آن، به صورت تخصصی درآمده است که قهراً ایجاب می کند که همیشه عده ای از مردم خود را برای درک و سپس ابلاغ این مسائل آماده کنند. و کسانی که این مسئولیت را به عهده گرفته اند روحانیون هستند که بر اساس دریافتهای اسلامی خود همیشه در حرکتهای اجتماعی و مبارزات سیاسی در سطح پیشتاز بوده اند.
ــ [ممکن است معنی و مفهوم «حزب الله » را برای ما تشریح کنید؟]
ــ هر مسلمانی که موازین و اصول اسلام را پذیرفته است و در اعمال و رفتار از انضباط دقیق شیعی برخوردار است یک عضو از اعضای حزب الله است؛ و تمامی دستورات این حزب و خط مشی آن را قرآن و اسلام بیان کرده است. این حزب غیر از حزبهای متداول امروز دنیاست. امروز تمام مردم ایران ـ در هر سِنی که هستند ـ از زن و مرد که با شعارهای اسلامی مبارزه می کنند جزء حزب الله هستند.
ــ [ممکن است معنی دقیق «امام» را تشریح کنید؟ در معنی کلی آن و در موقعیت خود شما لقب «امام» که در تظاهرات میلیونها ایرانی در ماه محرّم به شما داده شده چیست؟ رابطۀ امام با حزب الله چیست؟]
ــ امام به معنی پیشوا و کسی که جمعی را در جهتی هدایت و رهبری می کند. و امام
بیان کنندۀ خط مشی شیعه و حزب الله و رهبری کنندۀ این تشکیلات بزرگ فراگیر است که تمامی وظایف آنان را از قرآن و سنت پیامبر اسلام در زمانهای مختلف و شرایط مختلف اجتهاد و استنباط می کند و به آنان ابلاغ می نماید.
ــ [حکومت مدرن چگونه می تواند در یک جامعۀ اسلامی وجود داشته باشد؟]
ــ اسلامی که بیشترین تأکید خود را بر اندیشه و فکر قرار داده است و انسان را به آزادی از همۀ خرافات و اسارت قدرتهای ارتجاعی و ضد انسانی دعوت می کند، چگونه ممکن است با تمدن و پیشرفت و نوآوریهای مفید بشر که حاصل تجربه های اوست سازگار نباشد؟!
ــ [با در نظر گرفتن اینکه هر حکومتی در خود حداکثر تمرکز قدرت را جمع می کند، چگونه حکومت اسلامی می تواند وجود داشته باشد و قدرت در آن تمرکز نیابد و رابطۀ مسلط و زیرسلطه برقرار نشود؟]
ــ اسلام در رابطۀ بین دولت و زمامدار و ملت ضوابطی و حدودی معین کرده است و برای هر یک بر دیگری حقوقی تعیین نموده است که در صورت رعایت آن هرگز چنین رابطه ای، یعنی رابطۀ مسلط و زیر سلطه، به وجود نمی آید. اساساً حکومت کردن و زمامداری در اسلام یک تکلیف و وظیفۀ الهی است که یک فرد در مقام حکومت و زمامداری، گذشته از وظایفی که بر همۀ مسلمین واجب است، یک سلسله تکالیف سنگین دیگری نیز بر عهدۀ اوست که باید انجام دهد. حکومت و زمامداری در دست فرد یا افراد، وسیلۀ فخر و بزرگی بر دیگران نیست که از این مقام بخواهد به نفع خود حقوق ملتی را پایمال کند. هر فردی از افراد ملت حق دارد که مستقیماً در برابر سایرین، زمامدار مسلمین را استیضاح کند و به او انتقاد کند و او باید جواب قانع کننده بدهد و در غیر این صورت، اگر برخلاف وظایف اسلامی خود عمل کرده باشد ـ خود به خود ـ از مقام زمامداری معزول است و ضوابط دیگری وجود دارد که این مشکل را حل می کند.
ــ [در جامعۀ اسلامی چه ارگانیسمهای اجتماعی مردمی باید تصمیم گیری سیاسی و برابری بین افراد را تضمین کند و از برقراری روابط مسلط و زیر سلطه مابین مردم جلوگیری نماید، و همچنین کسانی را که
در دستگاه حکومتی تصمیم گیری می کنند کنترل نماید؟ تجربۀ تاریخ به ما می آموزد که قدرت مردم که توسط پارلمان اعمال می شود ـ حتی اگر پارلمان آزادانه انتخاب شده باشد ـ خیلی محدود است و رو به کم شدن می نهد.]
ــ در دنیای امروز، که گفته می شود دنیای صنعت است، رهبران فکری می خواهند جامعۀ بشری را نظیر یک کارخانۀ بزرگ صنعتی اداره کنند؛ در حالی که جامعه ها از انسانها تشکیل شده است که دارای بُعد معنوی و روح عرفانی است. و اسلام در کنار مقررات اجتماعی، اقتصادی و غیره به تربیت انسان بر اساس ایمان به خدا تکیه می کند و در هدایت جامعه از این بُعد بیشتر برای هدایت انسان به طرف تعالی و سعادت عمل می کند. اگر ایمان به خدا و عمل برای خدا در فعالیتهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و سایر شئون زندگی بشر وارد شود پیچیده ترین مشکلات امروزی جهان به آسانی حل می شود. امروز دنیا، هم در این بن بست گرفتار شده است و هم نمی خواهد به نوع هدایت انبیا تسلیم شود. ولی سرانجام چاره ای جز تسلیم ندارد.
ــ [از چه راههایی فکر می کنید که بشود تمرکز قدرت اقتصادی را از بین برد؛ نه فقط بین فقرا و ثروتمندان بلکه حتی بین تیپهای مختلف فرایند تولیدی (کارگر و کارفرما)؟]
ــ جامعۀ بدون خدا و بدون ایمان و عمل برای خدا آنچنان با مشکل رابطۀ کارگر و کارفرما گرفتار شده است که وقتی هم می خواهد این مشکل را حل کند مشکلی بزرگتر ایجاد می کند که در حل آن، خود را در بن بست می بیند! ولی در جامعۀ اسلامی که همه چیز بر اساس و معیار اسلام و ایمان سنجیده و عمل می شود، هرگز مشکلی پیش نخواهد آمد.
ــ [فکر می کنید که بعد از سرنگونی رژیم پهلوی بشود بلافاصله حکومت اسلامی برقرار کرد یا احتیاج به یک حکومت موقت برای رسیدن به حکومت اسلامی باشد؟]
ــ بدیهی است هر اندازه ملت و حکومت طبق موازین اسلامی و برای خدا عمل کنند تدریجاً نقایص خود را بیشتر برطرف می کنند و دائماً در تعالی و ترقی بیشتری قرار خواهند گرفت و در مجموعْ جامعه به ارزشهای خدایی بیشتر نزدیک می شوند و این سیر، نهایت ندارد.
ــ [به عنوان یک مثال مشخص، برای از بین بردن اقتصاد وابسته به نفت شاه و استفادۀ متفاوت از این مادۀ اولیه، یک حکومت اسلامی چه اصولی را باید به کار گیرد؟]
ــ ایران امکانات و ظرفیتهای مختلف و فراوانی برای رشد اقتصادی دارد که اگر نفت هم نباشد بتواند در رشد خود و از بین بردن فقر پیروز شود. از قبیل معادن مختلف که در صنایع اهمیت زیادی دارد و همچنین امکانات کشاورزی و دامداری و مهمتر از همه، وجود استعدادهای سرشار و خلاق انسانی. و نفت را در ضمن اینکه به هرکس که مشتری باشد و با رعایت عدل و انصاف از ما بخرد و پول آن را بدهد می فروشیم، سعی هم خواهیم کرد که از خود نفت در صنایع مختلف استفاده کنیم.