□ عباس براتیپور
ای یادگار مقدس، ای روح سبز بهاری
ای آفتاب صداقت، ای عشق را یادگاری
بهت غریبی گرفته است، چشمان خورشیدیت را
مبهوت روی که هستی، ای معنی هوشیاری
باور ندارم که چشمت، در خواب غم رفته باشد
بگشای یکدم خدا را، چشم خماری که داری
زود است تا آنکه داغت، بر سینۀ ما نشیند
داغ پدر مانده بر دل، داغ غم بی قراری
بعد از پدر چشم ما بود روشن به روی تو، افسوس
رفتی و با ما نگفتی، داغی که بر دل گذاری
دیگر جماران نبیند، کس مهربانتر پس از تو
ای چشمهسار محبت، ای معنی غمگساری
رفتی و داغ فراقت، در سینهها آتش افروخت
رفتی و در ماتم توست، خون دل از دیده جاری
ای یادگار خمینی، همراه و یار خمینی
ای برگ و بار خمینی، خود از چه بی برگ و باری
هنگام رفتن چه اشکی، از دیدگان، آسمان ریخت
گویی کز این داغ جانسوز عالم کند سوگواری