سرمقاله
عروسک خیمه شب بازی
چقدر اختیارتان دست خودتان
است؟
این سؤال یکی از مهمترین سؤالاتی
است که هر نوجوانی اگر در سنین
کودکیاش جانمانده باشد، از
خودش میپرسد. پاسخ دادن به
این سؤال، مرز بسیار باریکی دارد
و اشتباه پاسخ دادن به این سؤال
میتواند خیلی خطرناک باشد. بچّهها
در سنین نوجوانی اشتباهات زیادی
میکنند چرا که سنّ نوجوانی سنّ
آزمایش و خطاست و تجربههای
جدید همیشه از دل آزمایشهای
ناموفّق بیرون میآید امّا گاهی
خسارات این تجربه بسیار زیاد است
و ممکن است نابودی شما را در پی
داشته باشد. به همین خاطر پدرها
و مادرها کمتر اجازه میدهند که
نوجوان، خودش برای خودش تصمیم
بگیرد و توقّع دارند که دستورات
از سوی پدر و مادر صادر شود و
نوجوان کلمهای جز «چشم» بر زبان
نیاورد که البته این هم روش درستی
نیست. نقش مراقبتی پدران و مادران
را نمیتوان انکار کرد امّا نوجوانانی
که مدام مجبورند بنا به تصمیمات
دیگران عمل کنند کم کم قدرت
تصمیمگیری خود را از دست خواهند
داد و در نتیجه به یکی از همین
بچّههای لوس و بیاراده و مامانی و دست و پا چلفتی و بیعرضه تبدیل
خواهند شد و تازه وقت سربازی
رفتنشان که شد میفهمند که چه
قدر به مامان جانشان
محتاجند و توقع دارند که
جناب سرهنگ محترم در
محیط نظامی نسبت به
آنها عاطفۀ مادری داشته
باشد و زلقّی میزنند زیر
گریه.
نوجوانانی که در
نوجوانی به اندازۀ
کافی تحت نظر و مراقبت
بزرگترانشان فرصت
خطا کردن نداشتهاند، در
بزرگسالی مدیران
خوبی نخواهند
شد. آنها مدیرانی
میشوند که مثل
عروسک خیمه شب بازی از سوی
مدیران بالاتر یا به وسیلۀ مدیرانِ
در سایه هدایت میشوند و افکار
و اختیاری از خود ندارند.
در خیلی از ادارات، یکی از
شرایط مدیر شدن «نه نگفتن»
بهمقامات بالاتراست امّا یادتان
باشد که مدیر شدن به عروسک
خیمه شب بازی شدن نمیارزد؛
پس از همین الان عادت کنید
که در برابر هر چیزی که با
نظر شما مخالف است
محکم بایستید و
بگویید: نه!
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 180صفحه 3