حیم اعصاب نورد
کلوپ اعصابنوردی با افتخار تقدیم میکند:
در آستانۀ جهانی شدن!
ما هم مانند باقی افرادی که کاری
را آغاز کردهاند و دوست دارند در آن پیشرفت کنند به جهانی شدن میاندیشیم. یعنی همین چند روز پیش بود که یک کتاب هریپاتر را در دست یکی از اعضای کلوپ دیدم و به این فکر افتادم. آخر ما چه چیزی از آنها کم داریم؟ اتفاقاٌ کار ما خیلی هم عملیتر و کاربردیتر است. آنها یک عالمه دروغ و دلنگ به خورد
مردم میدهند و مردم ساده هم باور میکنند اما هیچ تفریحی نمیکنند. در عوض ما کارهایی را به اعضایمان یاد میدهیم که بسیار مفرح و سرگرم
کننده است و لبخند زیادی بر روی
لبان آنها مینشاند! حالا گیریم دو نفر هم در این میان ضایع شوند، بهتر از
این است که ملت را سوسک کنیم یا با جارو تردد کنیم!
از اینها گذشته ما در کلوپمان به نو اعصاب پیمایان یاد میدهیم که قوّۀ تخیلشان را تقویت کنند و بتوانند
راههای مناسب برای اعصابنوردی
خلق کنند. اینها همه اساس مدیریتی
دارد و باید به ما ایزو 900000 بدهند تا حالش را ببریم و لوحش را بزنیم به
دیوار اتاقمان!
در عوض نفری یک چوب دادهاند دست هریپاتر که یک سری چرند بگوید و دوست همکلاسیاش را به غورباقه تبدیل کند! آخر این هم شد کار؟!
ما و یونیسف
ما مدارک مربوط به کلوپ را در راستای جهانی شدن به یونیسف ارسال کردیم و با هم شرط گذاشتیم که اگر یونیسف ما را به عنوان یک سازمان رسمی پذیرفت، معلوم می شود یک جای کار ما میلنگد و اشکال دارد.
حالا منتظر هستیم تا پاسخ ایمیلمان بیاید.
اگر آنها ما را تأیید کنند، باید کاسه
و کوزۀمان را جمع کنیم و برویم دنبال یک کار دیگر!
عیم- اعصابنورد از مدرسۀ ایم
موقع درس دادن معلّم، 5 دقیقۀ
آخر کلاس به او بگوییم خسته نباشید.
معلم اعصابش خرد میشود.
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 194صفحه 20