علیها از طرف سازمان نویسندگان آسیایی و آفریقایی در کشور مصر به عنوان شاعر مبارز و زن نخبۀ دانشمند مسلمان برگزیده شد.
چرا هیچ وقت به مخاطبان مجلّه
نگفتم که به کتابهای رهگذر مهتاب، چتر سرخ (به زبان انگلیسی)، طنین
در دلتا، سد و بازوان، سفر پنجم، حرکت و دیروز، بیعت، بیداری، مردان منحنی، دیدار با صبح و... سری بزنند و شعرهای طاهره صفّارزاده را بخوانند.
چرا برای بچهها ننوشتم که این
بانوی بزرگ از بیست و هفتم آبان
ماه 1315 که در سیرجان به دنیا آمد تا چهارم آبان ماه 1387 که چشم از جهان بست، چگونه زیست، چگونه بر پلّههای پیشرفت و ترقّی پا گذاشت
و چگونه عمرش را وقف تربیت
شاگردانش کرد و چه طور این همه
آثار ارزنده از خود به جا گذاشت.
چرا به دوستان مجلّۀ دوست نگفتم
که او بود که دعای عرفه و دعای جوشن کبیر را به فارسی ترجمه کرد تا مردمانی که عربی نمیدانند هم بتوانند از سرشاخههای بلند عرفان اسلامی
میوه بچینند.
چرا هیچ وقت دربارۀ شعرهای او چیزی ننوشتم و به بچّهها نگفتم که او همواره در شعرهایش نوآور بود و تازگی اشعارش در فرم و محتوا علاقهمندان شعر و ادبیات را شگفتزده میکرد.
چرا هیچ وقت به بچّهها نگفتم که طاهره صفّارزاده در رژیم شاه به خاطر مبارزاتش بر علیه رژیم بارها مورد بازجویی ساواک قرار گرفته بود و به خاطر همین مبارزات و سرودن شعرهای
انقلابی در سال 1355 از دانشگاه اخراج شد و تا سالها دانشجویان از حضور او بیبهره ماندند.
چرا برای خوانندگان مجلّۀ دوست ننوشتم که طاهره صفّارزاده به عنوان پایهگذار آموزش ترجمه به عنوان یک علم و برگزارکنندۀ نخستین «نقد علمی ترجمه» در دانشگاههای ایران شناخته میشود.
چرا برای دوستانم ننوشتم که عشق به قرآن و اهل بیت را از نوشتههای طاهره صفّارزاده آموختم و چرا نگفتم که مبارزه علیه تاریکی و ناپاکی را او بود که به جانم آموخت.
حالا من ماندهام و هزار حرفی که
نگفتهام. هزار کاری که انجام ندادهام و آسمانی که از دیروز تنگتر شده
وجهانی که در هر طلوع، مادری
بزرگ را کم میآورد.
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 194صفحه 7