کاغذ نمکی
اگر...!
که شده سرانه مطالعه ایرانیها را آبرومندتر کنید.
9- چه می دانم بابا....اصلاً به ماچه مربوط است؟!
بروید تمام کتابهای اتوبوس را از شین شروع تا پین پایان
بخوانید فردا نیایند یقه ما را بچسبند که ما با فرهنگ مطلعه لج
کردیم و تقصیر ماست که مردم هیچ جوره کتابخوان
نمی شوندها! ما نه سر پیازیم و نه ته پیاز.به ما چه ربطی دارد؟!...
- اگر روز جمعه است و شما در خانه منتظر دیدن فیلم سینمایی تلویزیون هستید آنگاه یک بررسی نژادی روی خودتان انجام بدهید.شاید شما اسکاتلندی باشید که اینهمه خسیس هستید و روز تعطیتان را اینجوری و دستی دستی هدر می دهید، می رود!
- اگر گوشی موبایل داشتید و 24 ساعته بلوتوثتان روشن نبود
آنگاه بدانید انسان مهمی شده اید.آنقدر مهم که برای کارهای
چرت و پرتی که ما خوشمان می آید حضرت عالی دچار کمبود
وقت می شوید.
-اگر-دهه !بسه بچه جان.آقای سردبیر گفتند خرده طنز! مفهوم
است؟!-نیست؟!...خب نباشد، این راکه شما نباید بفهمید
به من گفتند!
اگر دیدی جوانی بردرختی تکیه کرده....بدان عاشق...شده...!نچ!
ای بابا عاشق چیه؟شما هم هی از این شعرهای دفتر خاطرات
سربازی تو کله تان بریزیدها...بدان آن جوان در شهری غیر از
تهران زندگی می کندتهران بدبخت درخت ومحیط زیستش کجا
بود؟
اگر یک روز سوار اتوبوس شدی و ترجیح دادی به جای
تماشای ترافیک زیبا ! از آن کتابهای توی اتوبوس بخوانی آنگاه
مطمئن باش یکی از چند حالت مذکور اتفاق افتاده است:
1- قحطی کتاب در دنیا بیداد می کند.
2-شما حال خوبی ندارید و احتمالاً کله تان به یک جایی
اصابت فرموده است.
3-از آن چه خرخوانهای کلاس هستید که مقاومت روحی
اعجاب آوری در مقابل خواندن کتابهای بی مزه و غیرقابل تحمل
دارند.
4-مشکل شخصیتی دارید و می خواهید به زور و الکی الکی
خودتان را انسان با فرهنگی نشان بدهید.
5-انسانی بسیار احساساتی هستید و دلتان برای زحمتهای
شهرداری می سوزد و می خواهید این نهاد محترم کم نیاورد.
6- عقده کتاب دارید!
7- توانایی تشخیص چیزهای خواندنی و جالب را از متضادهای
آن ندارید.
8- آدم آبرو دوستی هستید و می خواهید محض آبرویتان هم
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 131صفحه 17