میزگرد
قسمت هشتم
کتابخانه های قفل گرد و خاکی
قفسه را هم نداشتیم.
سردبیر:خوب به
چه دردی می خورد
اگر نشود کتابها را
خواند؟
آبتین: من شنیده ام
که آموزش و پرورش
مدرسه ها را اجبار کرده است که کتابخانه داشته باشند
یعنی فکرمی کنم یک پولی هم سال برای کتاب
خریدن می دهند ولی کسی نیست که حال و حوصله
کتاب امانت دادن و یادداشت کردن داشته باشد.
سهند :اگر یک پولی برای خرید کتاب می دهند پس
چرا هر سال توی مدرسه ما می گویند کتاب بخرید و به
کتابخانه هدیه کنید؟
سردبیر:حال از این بحث بگذریم .اول بگو کتابخانه
مدرسه شما چه طوری است.
سهند:مدرسه ما یک کتابخانه دارد که البته خیلی
بزرگ نیست معلم پرورشی ما زنگهای تفریح به هر
کسی که بخواهد کتاب می دهد.
سردبیر: پس شما وضعتان بهتر است حامد بگو ببینم
مدرسه شما چه جوری است؟
حامد: مدرسه ما کتابخانه دارد ولی ما معلم کتابخانه
نداریم یعنی کسی نیست که به بچه ها کتاب بدهد و
بیشتر وقت ها در کتابخانه بسته است. فقط یک بار معلّم
سردبیر: تا اینجا هر
چی که گفتیم درباره مسائل
آموزشی مدارس بود امّا
حالا می خواهیم درباره
فعالیتهای پرورشی در
مدارس صحبت کنیم.
حامد:آقا فعالیتهای
پرورشی یعنی کتابخانه؟
سردبیر:مثلاً کتابخانه! یعنی کتابخانه یکی از مهمترین
بخشهای فعالیت های پرورشی هر مدرسه است.
سهند:خوب ما باید درباره کتابخانه چه چیزهایی
بگوییم؟
سردبیر:برای شروع بحث خوب است که هرکدام
وضعیت کتابخانه مدرسه تان را شرح بدهید.اول مهم
آبتین بگوید که از همه ساکت تراست.
آبتین :نه آقا! اول حامد بگوید.
سردبیر:چرا حامد؟
آبتین:آخه ما در مدرسه کتابخانه نداریم.
سردبیر:یعنی بچه ها نمی توانند کتاب امانت بگیرند؟
آبتین:آقا اگر قرار بود بچه ها کتاب ببرند همین یک
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 131صفحه 10