سخنرانی
زمان: صبح 1 شهریور 1362 / 14 ذی القعده 1403
مکان: تهران، حسینیه جماران
موضوع: اهمیت آشنایی به وظایف اسلامی و میهنی
حضار: فرمانده نیروی دریایی ـ فرمانده هوانیروز ـ خلبانان و پرسنل فنی هوایی ـ پرسنل نیروی دریایی و هوایی ـ دانشجویان شرکت کننده در مجمع جهانی حرکت اسلامی دانشجویان
بسم الله الرحمن الرحیم
منت الهی در بیداری نیروها و پیروزی انقلاب
قبلاً از مهمان های عزیزمان که از خارج کشور آمده اند، دانشجویان عزیزی که در جبهۀ خارج به مجاهدت در راه خدا ادامه می دهند تشکر کنم و توفیق آنها را برای رسیدن به نیل اسلامی از خدای تبارک و تعالی تقاضا نمایم. این دانشجویان عزیز که در خارج کشور با آن زحمت ها و با آن کارشکنی ها به طرفداری از اسلام و جمهوری اسلامی و کشور عزیز قیام کردند و اقدام، مورد تشکر و تقدیر هستند، و مجاهدینی هستند که در جبهۀ خارج به اسلام خدمت می کنند. و امیدوارم که نام مبارکشان در صحیفه های اسلامی ثبت بشود و برای اسلام ذخیره هایی باشند که کشور خودشان را از انحرافات نجات دهند. و بعداً از شما پرسنل نیروی هوایی و هوانیروز و خلبانان عزیز تشکر می کنم که با برادرهای خودتان همصدا هستید و به طور شایسته خدمت برای اسلام می کنید و دست جنایتکاران را از کشور اسلامی قطع کردید، و ان شاءالله بعدها هم مجال به آنها نخواهید داد که در این کشور به چپاولگری های خودشان ادامه بدهند. شماها می دانید که این کشور و خصوصاً ارتش در زمان شاه مخلوع چه وضعیتی داشت. اسم استقلال را می گفتند، تکرار می کردند، اسم تمدن را تکرار می کردند، لکن ما در هیچ چیز استقلال نداشتیم و بویی از تمدن در این کشور ما نگذاشتند که به مشام مردم برسد. و خدای تبارک و تعالی به ملت ما و به مسلمین منت گذاشت و این نیروها را و نیروهای مردمی را بیدار کرد، و در همان وقت اول که نیروهای مردمی نهضت کردند، نیروهای اسلامی،
لشکر اسلامی که متحول شدند از آن لشکر طاغوتی به لشکر انسانی ـ اسلامی، از همان اول به دامن ملت برگشتند و با مجاهدات همۀ اینها کشور ما به پیروزی رسید و ما امروز در بین راه هستیم. اینطور نیست که ما را امثال قدرت های بزرگ مثل امریکا و شوروی رها کنند، آنها باز طمع دارند به ما. آنها در خارج نشسته اند و عمال آنها در خارج و داخل مشغول کار هستند و طمع دارند باز به این کشور، و طمع دارند به ارتش. لکن تحولی که در این کشور پیدا شد به برکت تأییدات الهی، و جوان های ما را نجات داد و شما عزیزان نیروهای ثلاثه را نجات داد، تحولی است که امیدوارم که به همین وضع باقی باشد؛ و تا این وضع موجود است و وضع موجود استدامه دارد، هیچ آسیبی به شما نخواهد رسید.
افزایش بیداری و انسجام نیروهای مدافع انقلاب
مهم این است که ما و شما آشنای به وظایف اسلامی و وظایف میهنی خودمان باشیم.گمان نکنیم که مسائل تمام شده است و ایران نجات مطلق پیدا کرده است و کسانی که در کمین نشسته اند آرام می شوند. ما هر روز باید به بیداری خودمان بیفزاییم و هر روز باید به وحدت و انسجام خودمان افزایش بدهیم. ما باید، شما باید خودتان را از سایر نیروهای مسلح اسلامی جدا ندانید، و آنها هم باید خودشان را از شما جدا ندانند، همه از یک نیرو هستید با اسماء مختلف، نیروی اسلامی ـ الهی هستید. اسماء مختلف، لکن معنا واحد. و تا این وحدت معنا هست و تا این وحدت بین قوای لشکری هست، ارتشی هست و وحدت بین آنها و سپاه پاسداران و بسیج و مردم هست، این کشور مصون ازهر بلیه ای است. و خدا نکند یک روزی بیاید که منحرفین شما را گول بزنند و ایجاد خلاف بکنند بین شما. و خدا نکند که روزی بیاید که اشخاصی که انحراف از اسلام دارند، بین شما و پاسداران عزیز اختلاف ایجاد کنند. اگر اختلاف بیاید بین شما و وحدتتان از بین برود مطمئن باشید که آنها کار خودشان را خواهند کرد، و شما را همان طور که سابق ارتش در تحت فرمان او بود، شما را تحت فرمان خودشان خواهند گرفت، و همچو تصفیه ای خواهند کرد که از شما که برای اسلام خدمت می کنید یک تن باقی نگذارند. باید هوشیار باشید، باید هوشیار باشیم، باید دولت و ملت هوشیار باشد که غفلت از اینکه در کمین
هستند برای بلعیدن این کشور از همۀ اطراف، از امریکا گرفته تا شوروی، در این معنا شک نباید بکنیم و متکی به خدای تبارک و تعالی باشیم و متکی به قدرت ملی خودمان باشیم که وحدت شما و همراهی ملت از شما و پشتیبانی همۀ قشرهای ملت از شما، شما را از آسیب مصون نگه می دارد.
قطع طمع متجاوزان و انتقام از آنان
و بحمدالله شما آن سیلی که در اول حملۀ صدام وعده داده شد که به صورتش بزنند، شما زدید و الآن یک موجود سیلی خورده است که همه چیزش را از دست داده است و کمک های خارجی، کمک های منطقه، کمک های ابرقدرت ها نمی تواند او را نجات بدهد. امروز صدام دوره افتاده است و از هرکس تقاضا می کند که یک اصلاحی پیش بیاید، حتی از گروه های منحرف و اشخاص منحرف، باز دامن آنها را می گیرد که آنها پیشنهاد اصلاح بکنند، و اما یک اصلاح امریکایی آنها نمی دانند که آن چیزی که در ایران است و آن معنایی که در ایران است و آن چیزی که در اسلام است اجازه نمی دهد که با یک موجودی که به صغیر و کبیر کشور خودش و کشور ما رحم نکرده است، اصلاح پیش بیاید. لفظ اصلاح یک امری است که صلاحیت ندارد بین مسلمان ها و یک طایفه ای که از اول به اسلام عقیده نداشتند و مؤسس آنها عَفْلَقی بوده است که به هیچ دینی از ادیان الهی اعتقاد ندارد. معنا ندارد که دولت اسلامی ایران با دولتی که هیچ اعتقاد به اسلام و به اخلاق بشریت ندارد، سر میز اصلاح بنشیند. ایران همان طور که سیلی زد به این موجود مفلوک، به سیلی زدن خودش و به پس گردنی زدن خودش ادامه می دهد تا اینکه آن چیزهایی که باید زیر بار بروند با فشار نظامی ایران و با فشار ملت ایران تحقق پیدا بکند. ملت ایران اگر می خواست که صلح امریکایی بکند، همان اول از امریکا جدا نمی شد و قطع روابط نمی کرد، و دستش را از ایران کوتاه نمی کرد، و جاسوسان او را بیرون نمی کرد. و امروز هم اگر دستش را به صلح امریکایی دراز کند، صدام و امثال صدام کنار می روند، لکن مستشارهای امریکایی وارد معرکه می شوند. ما نمی توانیم
صلحی را بپذیریم که طرح امریکایی دارد و صدام نمی تواند بپذیرد آن چیزهایی را که ما می خواهیم. کسی که ابتدائاً برای اینکه سردار قادسیه باشد تصریح کرد که من به کشوری که مجوس هستند دارم حمله می کنم، و کشور ایران را مجوسی خواند و حملۀ خودش را حمله سردار قادسیه خواند، و هیچ اعتقاد به اسلام و اخلاقیات اسلام نداشت، امروز هم در رادیو و هم در صحبت های او دم از اسلام می زند. حالا که بیچاره شده است از اسلام دم می زند، و اگر مهلت داده بشود به این خبیث، آن روزی که مهلت پیدا بکند و تجهیز قوا بکند بدتر از اول به سرزمین شما حمله می کند. باید امروز که بحمدالله قدرت در دست شما ارتشی ها و سپاهی ها و بسیجی ها و عشایر هست، این قدرت را حفظ کنید و این وحدت را حفظ کنید و به پیش بروید که خدا با شماست. و امیدوارم که با زحمت و تلاش پیگیر شما تمام این توطئه ها از بین برود، و ایران استقلال خودش را حفظ کند، و آزادی خودش را حفظ کند. آنهایی که از ما می خواهند که با صدام صلح کنیم و به جنگ ادامه ندهیم، آنها صلح امریکایی می خواهند. بعضی از آنها سرتا قدمشان امریکایی است و از عمال شاه سابق بوده اند، و حالا اسلامی شده اند و برای وطن شان و برای حفظ خون مردم وطن شان ناله می کنند و اشک تمساح می ریزند.
و ان شاءالله شما و سایر قوای مسلح به کار خودتان با قدرت، با اعتماد به خدای تبارک و تعالی ادامه بدهید، و حفظ کنید کشور خودتان را از اینکه دست های قدرت های فاسد در اینجا باز بشود. و من امیدوارم که دیگر نتوانند اینها یک همچو تخیلی را بوجود بیاورند و عملی کنند. البته آنها طمع دارند، باز طمع شان نبریده است. آنها هم پیشنهاد می کنند که باید صلح بشود، لکن صلحی که آنها می خواهند صلح امریکایی می خواهند و ما صلح اسلامی می خواهیم. ما می خواهیم آن کسی که تعدی کرده است به مسلمان ها و آن اشخاصی که خون مسلمان ها را در بلاد ما و بلاد خودش ریخته است و علمای اسلام را در بلاد خودش شهید کرده است، ما می خواهیم به حکم اسلام از او انتقام بگیریم؛ ما می خواهیم قصاص کنیم، ما می خواهیم دست او را قطع کنیم، و ما می خواهیم که این حزب منحوس و این حزب عفلقی از بین برود و کشور عراق به دست خود عراقی ها، به
دست مردم و ملت خود عراق اداره بشود، نه به دست دیگران و امثال صدام که تمام حیثیت عراق را، حیثیت نظامی عراق را، حیثیت ملی عراق را زیرپا گذاشته است، و تمام ذخیره های عراق را برای نفهمی به باد فنا داده است که امروز مفلس شده است. و طلاها و جواهرات زن های مردم را مأمورین می روند و به زور می گیرند و یک دسته از خودشان هم نمایش می دهند که صف کشیده اند برای اینکه ذخیره های خودشان را بدهند. با اینکه با زور دارد از ملت خودش طلاها را می گیرد و در کویت و درغیرکویت به فروش می رساند برای اصلاح حال خودش، و یا برای پر کردن جیب خودش و دیگران. یک همچو موجودی نباید دیگر در دنیا باقی بماند و نباید حکومت یک کشور اسلامی را داشته باشد. اسلام اجازه نمی دهد به یک همچو مسالمتی بین ما و او و بین مسلمان و یک کافر متعدی. ما باید به همۀ کشورهای منطقه بگوییم که ما و اسلام به ما اجازه نمی دهد که حتی یک وجب از ملک شما و از مملکت شما تصاحب کنیم، ما دفاع داریم می کنیم از شما و از کشور خودمان. ما دفاع از نوامیس شما می کنیم، ما دفاع از علمای شما می کنیم، ما دفاع از متدینین شما می کنیم، ما دفاع از ملت شما می کنیم. لکن بعد از اینکه ان شاءالله پیروزی حاصل شد، کشور شما مال خود شماست و همۀ کشورهای منطقه مال صاحبانش هست و کشور اسلامی به یک وجب ازخاک دیگران طمع ندارد. لکن نمی گذارد که کسانی که طمع در مملکت خودش دارند و کسانی که تعدی کردند به کشور ما، نمی گذارد آنها را به حیات خودشان ادامه بدهند. من از خدای تبارک و تعالی توفیق شما جوانان و همین طور جوانان عزیزی که در خارج کشور به اسلام خدمت می کنند، از خدای تبارک و تعالی می خواهم. آنها مجاهدینی هستند که با کمال اخلاص دارند خدمت می کنند به ایران، و شما مجاهدینی هستید که با اخلاص دارید خدمت می کنید به کشورتان، و خداوند با شماست و شما را پیروز می کند ان شاءالله .
والسلام علیکم و رحمة الله