سخنرانی
اهمیت آشنایی به وظایف اسلامی و میهنی
سخنرانی در جمع پرسنل نیروی دریایی و هوایی (آشنایی به وظایف اسلامی و میهنی)
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: صحیفه امام

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1 ش‍ه‍ری‍ور ‭1362

زمان (قمری) : 14 ذی القعده ‭1403

مکان: تهران

شماره صفحه : 66

موضوع : اهمیت آشنایی به وظایف اسلامی و میهنی

زبان اثر : فارسی

حضار : فرمانده نیروی دریایی ـ فرمانده هوانیروز ـ خلبانان و پرسنل فنی هوایی ـ پرسنل نیروی دریایی و هوایی ـ د

سخنرانی در جمع پرسنل نیروی دریایی و هوایی (آشنایی به وظایف اسلامی و میهنی)

سخنرانی

‏زمان: صبح 1 شهریور 1362 / 14 ذی القعده 1403‏

‏مکان: تهران، حسینیه جماران‏

‏موضوع: اهمیت آشنایی به وظایف اسلامی و میهنی‏

‏حضار: فرمانده نیروی دریایی ـ فرمانده هوانیروز ـ خلبانان و پرسنل فنی هوایی ـ پرسنل نیروی‏‎ ‎‏دریایی و هوایی ـ دانشجویان شرکت کننده در مجمع جهانی حرکت اسلامی دانشجویان‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

منت الهی در بیداری نیروها و پیروزی انقلاب

‏     ‏‏قبلاً از مهمان های عزیزمان که از خارج کشور آمده اند، دانشجویان عزیزی که در‏‎ ‎‏جبهۀ خارج به مجاهدت در راه خدا ادامه می دهند تشکر کنم و توفیق آنها را برای‏‎ ‎‏رسیدن به نیل اسلامی از خدای تبارک و تعالی تقاضا نمایم. این دانشجویان عزیز که در‏‎ ‎‏خارج کشور با آن زحمت ها و با آن کارشکنی ها به طرفداری از اسلام و جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی و کشور عزیز قیام کردند و اقدام، مورد تشکر و تقدیر هستند، و مجاهدینی هستند‏‎ ‎‏که در جبهۀ خارج به اسلام خدمت می کنند. و امیدوارم که نام مبارکشان در صحیفه های‏‎ ‎‏اسلامی ثبت بشود و برای اسلام ذخیره هایی باشند که کشور خودشان را از انحرافات‏‎ ‎‏نجات دهند. و بعداً از شما پرسنل نیروی هوایی و هوانیروز و خلبانان عزیز تشکر می کنم‏‎ ‎‏که با برادرهای خودتان همصدا هستید و به طور شایسته خدمت برای اسلام می کنید و‏‎ ‎‏دست جنایتکاران را از کشور اسلامی قطع کردید، و ان شاءالله بعدها هم مجال به آنها‏‎ ‎‏نخواهید داد که در این کشور به چپاولگری های خودشان ادامه بدهند. شماها می دانید که‏‎ ‎‏این کشور و خصوصاً ارتش در زمان شاه مخلوع چه وضعیتی داشت. اسم استقلال را‏‎ ‎‏می گفتند، تکرار می کردند، اسم تمدن را تکرار می کردند، لکن ما در هیچ چیز استقلال‏‎ ‎‏نداشتیم و بویی از تمدن در این کشور ما نگذاشتند که به مشام مردم برسد. و خدای‏‎ ‎‏تبارک و تعالی به ملت ما و به مسلمین منت گذاشت و این نیروها را و نیروهای مردمی را‏‎ ‎‏بیدار کرد، و در همان وقت اول که نیروهای مردمی نهضت کردند، نیروهای اسلامی،‏

‏لشکر اسلامی که متحول شدند از آن لشکر طاغوتی به لشکر انسانی ـ اسلامی، از همان‏‎ ‎‏اول به دامن ملت برگشتند و با مجاهدات همۀ اینها کشور ما به پیروزی رسید و ما امروز در‏‎ ‎‏بین راه هستیم. اینطور نیست که ما را امثال قدرت های بزرگ مثل امریکا و شوروی رها‏‎ ‎‏کنند، آنها باز طمع دارند به ما. آنها در خارج نشسته اند و عمال آنها در خارج و داخل‏‎ ‎‏مشغول کار هستند و طمع دارند باز به این کشور، و طمع دارند به ارتش. لکن تحولی که‏‎ ‎‏در این کشور پیدا شد به برکت تأییدات الهی، و جوان های ما را نجات داد و شما عزیزان‏‎ ‎‏نیروهای ثلاثه را نجات داد، تحولی است که امیدوارم که به همین وضع باقی باشد؛ و تا‏‎ ‎‏این وضع موجود است و وضع موجود استدامه دارد، هیچ آسیبی به شما نخواهد رسید.‏

افزایش بیداری و انسجام نیروهای مدافع انقلاب

‏     ‏‏مهم این است که ما و شما آشنای به وظایف اسلامی و وظایف میهنی خودمان‏‎ ‎‏باشیم.گمان نکنیم که مسائل تمام شده است و ایران نجات مطلق پیدا کرده است و کسانی‏‎ ‎‏که در کمین نشسته اند آرام می شوند. ما هر روز باید به بیداری خودمان بیفزاییم و هر روز‏‎ ‎‏باید به وحدت و انسجام خودمان افزایش بدهیم. ما باید، شما باید خودتان را از سایر‏‎ ‎‏نیروهای مسلح اسلامی جدا ندانید، و آنها هم باید خودشان را از شما جدا ندانند، همه از‏‎ ‎‏یک نیرو هستید با اسماء مختلف، نیروی اسلامی ـ الهی هستید. اسماء مختلف، لکن معنا‏‎ ‎‏واحد. و تا این وحدت معنا هست و تا این وحدت بین قوای لشکری هست، ارتشی هست‏‎ ‎‏و وحدت بین آنها و سپاه پاسداران و بسیج و مردم هست، این کشور مصون ازهر بلیه ای‏‎ ‎‏است. و خدا نکند یک روزی بیاید که منحرفین شما را گول بزنند و ایجاد خلاف بکنند‏‎ ‎‏بین شما. و خدا نکند که روزی بیاید که اشخاصی که انحراف از اسلام دارند، بین شما و‏‎ ‎‏پاسداران عزیز اختلاف ایجاد کنند. اگر اختلاف بیاید بین شما و وحدتتان از بین برود‏‎ ‎‏مطمئن باشید که آنها کار خودشان را خواهند کرد، و شما را همان طور که سابق ارتش در‏‎ ‎‏تحت فرمان او بود، شما را تحت فرمان خودشان خواهند گرفت، و همچو تصفیه ای‏‎ ‎‏خواهند کرد که از شما که برای اسلام خدمت می کنید یک تن باقی نگذارند. باید هوشیار‏‎ ‎‏باشید، باید هوشیار باشیم، باید دولت و ملت هوشیار باشد که غفلت از اینکه در کمین‏

‏هستند برای بلعیدن این کشور از همۀ اطراف، از امریکا گرفته تا شوروی، در این معنا‏‎ ‎‏شک نباید بکنیم و متکی به خدای تبارک و تعالی باشیم و متکی به قدرت ملی خودمان‏‎ ‎‏باشیم که وحدت شما و همراهی ملت از شما و پشتیبانی همۀ قشرهای ملت از شما، شما را‏‎ ‎‏از آسیب مصون نگه می دارد. ‏

قطع طمع متجاوزان و انتقام از آنان

‏     ‏‏و بحمدالله شما آن سیلی که در اول حملۀ صدام وعده داده شد که به صورتش بزنند،‏‎ ‎‏شما زدید و الآن یک موجود سیلی خورده است که همه چیزش را از دست داده است و‏‎ ‎‏کمک های خارجی، کمک های منطقه، کمک های ابرقدرت ها نمی تواند او را نجات‏‎ ‎‏بدهد. امروز صدام دوره افتاده است و از هرکس تقاضا می کند که یک اصلاحی پیش‏‎ ‎‏بیاید، حتی از گروه های منحرف و اشخاص منحرف، باز دامن آنها را می گیرد که آنها‏‎ ‎‏پیشنهاد اصلاح بکنند، و اما یک اصلاح امریکایی آنها نمی دانند که آن چیزی که در‏‎ ‎‏ایران است و آن معنایی که در ایران است و آن چیزی که در اسلام است اجازه نمی دهد‏‎ ‎‏که با یک موجودی که به صغیر و کبیر کشور خودش و کشور ما رحم نکرده است، اصلاح‏‎ ‎‏پیش بیاید. لفظ اصلاح یک امری است که صلاحیت ندارد بین مسلمان ها و یک‏‎ ‎‏طایفه ای که از اول به اسلام عقیده نداشتند و مؤسس آنها عَفْلَقی‏‎[1]‎‏ بوده است که به هیچ‏‎ ‎‏دینی از ادیان الهی اعتقاد ندارد. معنا ندارد که دولت اسلامی ایران با دولتی که هیچ اعتقاد‏‎ ‎‏به اسلام و به اخلاق بشریت ندارد، سر میز اصلاح بنشیند. ایران همان طور که سیلی زد‏‎ ‎‏به این موجود مفلوک، به سیلی زدن خودش و به پس گردنی زدن خودش ادامه می دهد تا‏‎ ‎‏اینکه آن چیزهایی که باید زیر بار بروند با فشار نظامی ایران و با فشار ملت ایران تحقق‏‎ ‎‏پیدا بکند. ملت ایران اگر می خواست که صلح امریکایی بکند، همان اول از امریکا جدا‏‎ ‎‏نمی شد و قطع روابط نمی کرد، و دستش را از ایران کوتاه نمی کرد، و جاسوسان او را‏‎ ‎‏بیرون نمی کرد. و امروز هم اگر دستش را به صلح امریکایی دراز کند، صدام و امثال‏‎ ‎‏صدام کنار می روند، لکن مستشارهای امریکایی وارد معرکه می شوند. ما نمی توانیم‏

‏صلحی را بپذیریم که طرح امریکایی دارد و صدام نمی تواند بپذیرد آن چیزهایی را که ما‏‎ ‎‏می خواهیم. کسی که ابتدائاً برای اینکه سردار قادسیه باشد تصریح کرد که من به کشوری‏‎ ‎‏که مجوس هستند دارم حمله می کنم، و کشور ایران را مجوسی خواند و حملۀ خودش را‏‎ ‎‏حمله سردار قادسیه خواند، و هیچ اعتقاد به اسلام و اخلاقیات اسلام نداشت، امروز هم‏‎ ‎‏در رادیو و هم در صحبت های او دم از اسلام می زند. حالا که بیچاره شده است از اسلام‏‎ ‎‏دم می زند، و اگر مهلت داده بشود به این خبیث، آن روزی که مهلت پیدا بکند و تجهیز‏‎ ‎‏قوا بکند بدتر از اول به سرزمین شما حمله می کند. باید امروز که بحمدالله قدرت در‏‎ ‎‏دست شما ارتشی ها و سپاهی ها و بسیجی ها و عشایر هست، این قدرت را حفظ کنید و‏‎ ‎‏این وحدت را حفظ کنید و به پیش بروید که خدا با شماست. و امیدوارم که با زحمت و‏‎ ‎‏تلاش پیگیر شما تمام این توطئه ها از بین برود، و ایران استقلال خودش را حفظ کند، و‏‎ ‎‏آزادی خودش را حفظ کند. آنهایی که از ما می خواهند که با صدام صلح کنیم و به جنگ‏‎ ‎‏ادامه ندهیم، آنها صلح امریکایی می خواهند. بعضی از آنها سرتا قدمشان امریکایی‏‎ ‎‏است و از عمال شاه سابق بوده اند، و حالا اسلامی شده اند و برای وطن شان و برای حفظ‏‎ ‎‏خون مردم وطن شان ناله می کنند و اشک تمساح می ریزند.‏

‏     و ان شاءالله شما و سایر قوای مسلح به کار خودتان با قدرت، با اعتماد به خدای تبارک‏‎ ‎‏و تعالی ادامه بدهید، و حفظ کنید کشور خودتان را از اینکه دست های قدرت های فاسد‏‎ ‎‏در اینجا باز بشود. و من امیدوارم که دیگر نتوانند اینها یک همچو تخیلی را بوجود‏‎ ‎‏بیاورند و عملی کنند. البته آنها طمع دارند، باز طمع شان نبریده است. آنها هم پیشنهاد‏‎ ‎‏می کنند که باید صلح بشود، لکن صلحی که آنها می خواهند صلح امریکایی می خواهند و‏‎ ‎‏ما صلح اسلامی می خواهیم. ما می خواهیم آن کسی که تعدی کرده است به مسلمان ها و‏‎ ‎‏آن اشخاصی که خون مسلمان ها را در بلاد ما و بلاد خودش ریخته است و علمای اسلام‏‎ ‎‏را در بلاد خودش شهید کرده است، ما می خواهیم به حکم اسلام از او انتقام بگیریم؛ ما‏‎ ‎‏می خواهیم قصاص کنیم، ما می خواهیم دست او را قطع کنیم، و ما می خواهیم که این‏‎ ‎‏حزب منحوس و این حزب عفلقی از بین برود و کشور عراق به دست خود عراقی ها، به‏

‏دست مردم و ملت خود عراق اداره بشود، نه به دست دیگران و امثال صدام که تمام‏‎ ‎‏حیثیت عراق را، حیثیت نظامی عراق را، حیثیت ملی عراق را زیرپا گذاشته است، و تمام‏‎ ‎‏ذخیره های عراق را برای نفهمی به باد فنا داده است که امروز مفلس شده است. و طلاها و‏‎ ‎‏جواهرات زن های مردم را مأمورین می روند و به زور می گیرند و یک دسته از خودشان‏‎ ‎‏هم نمایش می دهند که صف کشیده اند برای اینکه ذخیره های خودشان را بدهند. با اینکه‏‎ ‎‏با زور دارد از ملت خودش طلاها را می گیرد و در کویت و درغیرکویت به فروش‏‎ ‎‏می رساند برای اصلاح حال خودش، و یا برای پر کردن جیب خودش و دیگران. یک‏‎ ‎‏همچو موجودی نباید دیگر در دنیا باقی بماند و نباید حکومت یک کشور اسلامی را‏‎ ‎‏داشته باشد. اسلام اجازه نمی دهد به یک همچو مسالمتی بین ما و او و بین مسلمان و یک‏‎ ‎‏کافر متعدی. ما باید به همۀ کشورهای منطقه بگوییم که ما و اسلام به ما اجازه نمی دهد که‏‎ ‎‏حتی یک وجب از ملک شما و از مملکت شما تصاحب کنیم، ما دفاع داریم می کنیم از‏‎ ‎‏شما و از کشور خودمان. ما دفاع از نوامیس شما می کنیم، ما دفاع از علمای شما می کنیم،‏‎ ‎‏ما دفاع از متدینین شما می کنیم، ما دفاع از ملت شما می کنیم. لکن بعد از اینکه ان شاءالله ‏‎ ‎‏پیروزی حاصل شد، کشور شما مال خود شماست و همۀ کشورهای منطقه مال صاحبانش‏‎ ‎‏هست و کشور اسلامی به یک وجب ازخاک دیگران طمع ندارد. لکن نمی گذارد که‏‎ ‎‏کسانی که طمع در مملکت خودش دارند و کسانی که تعدی کردند به کشور ما، نمی گذارد‏‎ ‎‏آنها را به حیات خودشان ادامه بدهند. من از خدای تبارک و تعالی توفیق شما جوانان و‏‎ ‎‏همین طور جوانان عزیزی که در خارج کشور به اسلام خدمت می کنند، از خدای تبارک‏‎ ‎‏و تعالی می خواهم. آنها مجاهدینی هستند که با کمال اخلاص دارند خدمت می کنند به‏‎ ‎‏ایران، و شما مجاهدینی هستید که با اخلاص دارید خدمت می کنید به کشورتان، و‏‎ ‎‏خداوند با شماست و شما را پیروز می کند ان شاءالله . ‏

‏والسلام علیکم و رحمة الله ‏

‎ ‎

  • ـ میشل عَفْلَق، بنیانگذار حزب بعث عراق و سوریه.