سخنرانی
زمان: صبح 25 مرداد 1362 / 7 ذی القعده 1403
مکان: تهران، حسینیه جماران
موضوع: فلسفۀ حج و ابعاد سیاسی آن
حضار: موسوی خوئینی ها (نماینده امام و سرپرست حجاج ایرانی) ـ خاتمی (وزیر ارشاد اسلامی) ـ روحانیون کاروانهای حج ـ مسئولان وزارت ارشاد و سازمان حج و زیارت
بسم الله الرحمن الرحیم
بعد سیاسی، مهمترین فلسفه حج
من باید تشکر کنم از آقایان که تشریف آورده اند و در این مجلس با هم به گفتگو بنشینیم و مسائلی را که باید گفت تا یک حدودی خدمت شان عرض کنیم، و من امیدوارم که ان شاءالله آقایان موفق بشوند با سلامت و پیروزی این سفر مبارک را طی کنند و به محالّ خودشان مراجعت بفرمایند.
شما در سالی به حج مشرف می شوید که اوضاع دنیا و اوضاع منطقه به وضعی است که مشاهده می کنید. اوضاع دنیا گرفتار قدرت های بزرگ و مستضعفان جهان مبتلای به این قدرت های شیطانی و اوضاع منطقه نیز به واسطۀ دخالت قدرت های بزرگ به این وضعی است که مشاهده می کنید. و در آستانه سالی به حج مشرف می شوید که در اثر شکست مفتضحانه صدام، مناطق مسکونی کشور ما مورد تجاوز واقع می شود و با موشک ها کوبیده می شود، و اخیراً که اندیمشک را هم ملاحظه کردید که با آن چه کردند، و من به ملت ایران و اهالی محترم مبارز اندیمشک تسلیت عرض می کنم و امیدوارم خدای تبارک و تعالی شهدای آنها را با شهدای صدر اسلام محشور بفرماید و به بازماندگان آنها سلامت و صبر عنایت بفرماید.
شما در سالی دارید در این سفر مبارک می روید که قدرت های بزرگ در منطقه
مشغول به فساد هستند و تاخت و تاز. از آن طرف شوروی در افغانستان و هرجا که بتواند دست درازی می کند و ملت مظلوم افغانستان را آن طور سرکوب می کند، و بحمدالله ملت افغانستان هم مقابلۀ مردانه ای در مقابل آن قدرت بزرگ کرده اند، و از آن طرف امریکا که در رأس جنایتکاران است در همۀ کشورهای مظلوم و خصوصاً در کشورهای اسلامی آن طور دخالت و تجاوز می کند، و از آن طرف دنیا دست دراز کرده است و ملت هایی که باید مستقل باشند، در تحت ظلم خودش قرار داده است و مع الأسف این دولت ها هم ظلم پذیر شده اند.
فلسفۀ حج؛ یکی از فلسفه های بزرگ حج قضیۀ بُعد سیاسی اوست، که دست های جنایتکار از همه اطراف برای کوبیدن این بُعد در کار هستند؛ و تبلیغات دامنه دار آنها مع الأسف در مسلمین هم تأثیر کرده است که مسلمین سفر حج را بسیاریشان یک عبادت خشک خالی بدون توجه به مصالح مسلمین می دانند. حج از آن روزی که تولد پیدا کرده است، اهمیت بُعد سیاسی اش کمتر از بعد عبادی اش نیست، بُعد سیاسی علاوه بر سیاستش، خودش عبادت است.
بررسی اوضاع مسلمین و مشکلات آنان در حج
مشکلات مردم در حج، باید تمام بلادی که وارد می شوند و مردم مستطیعش یا روحانیون محترمش وارد می شوند، باید بررسی از اوضاع مسلمین در هر سال بشود که مسلمین در چه حال هستند، بین خودشان با حکومت ها چه وضعی است، بین حکومت ها با قدرتهای شیطانی دیگر چه وضعی است،بین خود ملت ها با خود ملت ها چه وضعی است، بین روحانیونی که در بلاد متفرقۀ مسلمین هستند با وضع حج چه وضعی دارند. اینها اموری است که باید رسیدگی به آن بشود و حج برای همین امور است. حج برای این است که مشکلات یک سال مسلمین را بررسی کنند و در صدد رفع مشکلات برآیند.
آن طور که آخوندهای درباری منطقه و غیرمنطقه می گویند که حج باید از جهات سیاسی خارج باشد، اینها رسول الله را محکوم می کنند، اینها خلفای اسلام را محکوم
می کنند، ائمۀ هدی را محکوم می کنند. اینها نمی دانند که این سفر حج و این حج برای این مسائل بوده است، برای قیام ناس بوده است، برای این بوده است که مسلمین مشکلات مسلمین را درک کنند و در رفعش کوشش کنند، برای این بوده است که بین مسلمین اخوت و مودت پیدا بشود.
انزوای اسلام با تبلیغ جدایی دین از سیاست
و مع الأسف به قدری تبلیغات دامنه دار دشمنان اسلام در همۀ مسائل اسلامی زیاد و دامنه دار بوده است که به خود مسلمین هم باورانده اند که نباید دخالت در سیاست بکنند، به خود روحانیون هم. بسیاری از روحانیون هم باورشان آمده است که روحانی نباید دخالت در سیاست بکند. روحانی باید مسئله بگوید، آن هم مسائل غیرسیاسی. مسائل سیاسی اسلام چندین برابر مسائل عبادی اش است، برای اینکه آن مسائل سیاسی هم عبادت است مع الاضافه. کتب اسلام، کتب فقهی اسلام مشحون از مسائل سیاسی است، مشحون از مسائل اجتماعی است. و آن وقت یک دسته نادان گمان می کنند که اسلام مثل سایر ادیان منحرفه ـ که آن هم در اول اینطور نبوده است، بعد با دست همین استعمارگران به اینجا رسیده است ـ وضع این است که باید روحانی فقط بنشیند و دو رکعت نماز بخواند و برود منزلش و همان جا چرت بزند تا دوباره وقت نماز دیگر بیاید. اینها همه تبلیغاتی بوده است که در طول مدت از آنوقتی که اسلام تولد پیدا کرد و قدرت پیدا کرد به دست خلفای اُمَوی و عبّاسی و بعد هم به دست حکومت های مرتجع و بعد هم به دست قدرت های بزرگ این مسائل شده است که اسلام را منزوی کنند و منزوی کردند. آن اسلامی که به درد جامعه نرسد، و آن اسلامی که به درد حکومت جامعه نرسد، آن اسلام منزوی است. اسلام منزوی در مساجد بود. با اسم اسلام، اسلام را منزوی کردند در چهار دیوار مساجد، مساجد بی تحرک. مسجدالحرام و مساجد در زمان رسول اکرم مرکز جنگ ها و مرکز سیاست ها و مرکز امور اجتماعی و سیاسی بوده. اینطور نبوده است که در مسجد پیغمبر ـ صلی الله علیه وآله ـ همان مسائل عبادی نماز و روزه باشد؛ مسائل
سیاسی اش بیشتربوده.هروقت می خواستند به جنگ بفرستند اشخاص راوبسیج کنند مردم را برای جنگ ها، از مسجد شروع می کردند این امور را. مع الأسف در دنبال تبلیغات از صدر اسلام یعنی، بعد از یک مدتی تا زمان ما مساجد یک مساجدی شده بود که اسلام در آنجا محکوم می شد. محکوم کردن اسلام به این نیست که یک کسی بگوید من اسلام را محکوم می کنم، محکوم کردن اسلام بر این است که آن چیزی که اسلام می خواهد در مسجد زیرپا گذاشته بشود. اسلام می خواهد که مردم آگاهانه برای مصالح خودشان، برای مصالح مسلمین در آنجا فعالیت بکنند و حج از مسائلی است که جنبۀ سیاسی اش بسیار بیشتر است از جنبه های عبادی اش. و شما آقایان که ان شاءالله با سلامت مشرف می شوید باید توجه به این معنا داشته باشید که این فکر استعماری که در مغز بسیاری از حتی روحانیین ممالک اسلامی گنجانیده شده است این را ازاله کنید. در صحبت هایتان، در اجتماعاتتان بگویید به آنها که اسلام وضعش این نیست که تاکنون ماها داشته ایم، فقط بیایند در حج و چند دور بگردند دور خانۀ مبارک و بعد هم وقوف و چه و چه و هیچ کار نداشته باشند که مستکبرین بر مردم دنیا و بر مسلمین چه می کنند، بی تفاوت باشند. محکوم کنند این اشخاصی که می خواهند راجع به مصالح مسلمین صحبت بکنند. آن ضرری که از این آخوندهای درباری، اسلام می خورد، بدتر از آن ضرری است که از امریکا می خورد، برای اینکه، اینها با یک ظاهر اسلامی اسلام را منزوی می کنند و آنها با این ظاهر نمی توانند بکنند، آنها وادار می کنند اینها را. مسلمین باید در حج وقتی که می روند یک حج زنده، یک حج کوبنده، یک حجی که محکوم کنند این شوروی جنایتکار و آن امریکای جنایتکار را؛ یک همچو حجی، حجی است که مقبول است. اگر ما حج برویم و مصالح مسلمین را در نظر نگیریم بلکه برخلاف مصالح مسلمین هی روی جنایت ها پرده بپوشیم، نگذاریم مسلمین صحبت بکنند از جنایت هایی که بر مسلمین می گذرد و جنایت هایی که از حکومت ها و از قدرت های بزرگ بر مسلمین می گذرد، ما یک صحبت بکنیم، این حج نیست، این یک صورت بی معناست.
بیدار نمودن و متحد کردن مسلمین در حج
آن حجی که خدای تبارک و تعالی می خواهد و آن حجی که اسلام از ما خواسته است، آن است که وقتی می روید حج، این مسلمین بلاد را بیدار کنید، متحد کنید با هم، بفهمانید به آنها که چرا باید بیش از یک میلیارد مسلمین تحت فشار دوتا قدرت چندصدمیلیونی باشند. تمام گرفتاری ها برای این است که مسلمین را از آن راهی که اسلام دارد منحرف کرده اند، و حتی اگر یک مجالسی هم داشته باشند لابد شنیده اید که آن مجلسی را که روحانیون داشتند و در یک جایی بود، محکوم نکردند. حاضر نشدند که افغانستان را که شوروی [اشغال] کرده، اینها لفظاً بگویند این کار درستی نیست. این قدر هم همین کسانی که، مسیحیانی که، روحانیونی مسیحی که بودند حاضر نشدند این قدر بگویند که افغانستان چه، ترسیده بودند از این. وقتی بنا باشد که روحانیون شان اینطور، ما از آن وقت تا حالا خیال می کردیم که روحانیون مسیح امریکایی هستند، حالا معلوم شد هم امریکایی هستند هم شوروی هستند، و روحانیون مسلمین هم بسیاریشان کمتر از آنها نیستند. آنهایی که محکوم می کنند مسلمین را که نسبت به صهیونیست یک صدایی بکنند، نسبت به امریکا یک کلمه ای بگویند، آنها کمتر از آن روحانیون مسیحی که می گویند باید هیچ حرف نزد، و آن روحانیونی که طرفدار امریکا هستند کمتر از آنها نیستند، اینها هم طرفدار امریکا هستند. مسلمین باید بیدار بشوند، این یک میلیارد مسلم باید بیدار بشوند و کلک این دوتا قدرت بزرگ و دیگر قدرت ها را که در این مناطق مشغول فساد هستند، کلک اینها را بکنند.
سلطه پذیری مسلمین بواسطه عدم توجه به مسائل و احکام اسلام
ننگ نیست بر کشورهای اسلامی بر حکومتهای کشورهای اسلامی که اسرائیل بیاید و فلسطینی ها را آن طور کند؟ در لبنان آن جنایت ها را بکند و یک میلیارد جمعیت مسلمین بنشینند تماشاچی باشند؟ از چی می ترسند اینها؟ چرا باید این قدر بی عرضه باشند؟ شریان حیات شرق و غرب در دست اینهاست، نفت شریان حیات اینهاست. اگر ده روز
نفت را به روی آنها ببندند خاضع می شوند آنها. در عین حالی که این شریان در دست حکومت های باصطلاح اسلامی است، در عین حال تقدیم می کنند و التماس هم می کنند. این مصیبت نیست؟ برای مسلمین این مصیبت نیست که همه چیزمان را بدهیم به خارجی ها و در طبق اخلاص بگذاریم و با منت کشیدن از آنها که بپذیرند؟ وقتی بنا شد که مسلمین به آن مسائل الهی توجه نکنند، به آن مسائل قرآنی توجه نکنند، و احکام اسلام را درست به آن توجه نکنند و دعوت اسلام به وحدت را زیر پا بگذارند، ناچار باید اینطور بشوند که همه چیزشان را بدهند و التماس هم بکنند به آنها که قبول کنید شما. نباید ما دیگر بیدار بشویم؟ نباید اینها عبرت بگیرند از ایران؟ امروز همۀ کشورهای بزرگ عالم از شوروی گرفته است که دارد دائماً به عراق کمک می کند، و از امریکا گرفته است که آن هم همین طور، و از فرانسه که مرکز فساد همۀ دنیا شده است، کشوری که ادعا می کرد که اینجا مهد آزادی و کذاست حالا این تروریست ها را در آنجا جا داده است و به صدام کمک می کند و به این کمک افتخار می کند. مسلمین باید توی دهن اینها بزنند و اگر مجتمع بشوند خواهند زد. و ایران همان طور که همۀ دنیا دیده است ـ ولو زیر پا گذاشته اند مطالب را ـ همۀ عالم الآن مطلعند که شوروی و امریکا و سایر قدرت ها از ایران سیلی خوردند به برکت اسلام، و نخواهد دیگر این ملت اسلامی گذاشت که راه آنها به این مملکت باز بشود. آنهایی که به آرزوی این نشسته اند که امریکا دوباره بیاید یا شوروی بیاید، آنها خیال باطل به خودشان راه داده اند، به این آرزو نباشند و لااقل تا وقتی که اینها زنده هستند، تا آن وقت امریکا و شوروی نمی تواند به این مملکت وارد بشود.
خسته نشدن ملت ایران در جنگ با متجاوزان
این جوان های ما که الآن در سرتاسر کشور به جنگ می روند و در جبهه ها آن طور حماسه ها می آفرینند، تا این جوان ها هستند و ان شاءالله هستند نمی تواند کسی به این مملکت صدمه وارد کند. آنهایی که تو خانه نشسته اند و می گویند که مردم خسته شده اند
از جنگ، و خسته شده اند از چه و چه، آنها خودشان خسته هستند، از اول هم خسته بوده اند. مردم کی اند؟ این اندیمشک است که مورد تجاوز واقع بشود، دنباله اش جنگ جنگ تا پیروزی می گوید. آن هم جاهای دیگری که از دزفول گرفته تا هر جا که ملاحظه کنید به مجرد اینکه یک فسادی در آنجا واقع می شود و صدام یک جنایتی می کند دنبالش همۀ مردم می ایستند و فریاد می زنند مرگ بر کی و مرگ بر کی و جنگ جنگ تا پیروزی. اینها مردم نیستند؟ این مردمی که در مساجد و در نمازجمعه ها و سرتاسر کشور مجتمع اند و فریادشان بلند است از اینکه جنگ باید کرد، و خودشان هم داوطلب الآن دارند به طرف جبهه ها می روند، اینها مردم ایران نیستند؟ اینها از کرۀ مریخ آمده اند؟ مردم ایران عبارت از یک دسته ای هستند که نشسته اند و نه یکی شان رفته اند به جبهه، نه یکی شان کمک کرده اند به جبهه با اینکه بعضی شان هم دارای کذا و کذا هستند! فقط مردم ایران اینها هستند که در عین حالی که دارد این کشور به طرف فنا خدای نخواسته می رود ـ اگر چنانچه سست بیایند جوان های ما ـ شما چند نفر هستید مردم ایران که می گویید از جنگ خسته شده ایم؟ شما چه وقت جنگ کرده اید که خسته بشوید؟ شما کدام یکی تان رفته است به جبهه تا یک خستگی احساس بکند؟ کدامتان حاضر شده است که امریکا و شوروی را محکوم کند؟ شما مثل سایر آنهای دیگری می مانید که نشسته اید آنجا و هی اشکالتراشی می کنید به این ملت. ملت اینها هستند، ملت این مردم کوچه و بازار هستند، این مردم دهات و ـ نمی دانم ـ قصبات و شهرستان ها، اینها هستند که دارند به جنگ کمک می کنند و به جبهه ها، پشت جبهه ها کمک می کنند، و بانوانشان و بچه هاشان و بزرگ هایشان و همه شان مشغول خدمت هستند. اینها که خسته نشده اند. از چی خسته بشوند؟ از اسلام روبرگردانند؟ امروز اگر ما از این جنگ و از این دفاع مقدس، ما جنگ نداریم با کسی، ما دفاع داریم می کنیم از کشور خودمان. ما باز کشورمان تحت سلطۀ صدام هست یک مقداری از آن. مایی که داریم دفاع از اسلام می کنیم اگر خسته بشویم معنایش این است که ما از قرآن کریم دیگر خسته شده ایم، از اسلام خسته شده ایم. کدام یک از این افرادی که در این کشور هستند الا یک دسته اقلیت فاسد، خسته
هستند از این امور؟ این جوان های ما می دانند که اگر خدای نخواسته، صدام غلبه پیدا کند به این کشور چه خواهد کرد و با همه چیز مردم چه خواهد کرد. این جوان های غیوری که یک همچو احساسی دارند می نشینند تو خانه شان و می گویند که خسته شده ایم از جنگ؟! از چی خسته شده اند؟ از دفاع از نوامیس شان خسته شده اند؟! از دفاع از کشورشان خسته شده اند؟! ازدفاع از اسلام خسته شده اند؟! ازچه خسته شده اند؟ یک دسته هم نشسته اند هر کار صحیحی هم بشود آنها می گویند خراب است.هر خدمتی هم که دولت می کند آنها می گویند خراب است. آنها از اول دلشان می خواهد که وضع، این وضع نباشد، برگردد به آن زمان های رفاه نمی دانم چی که جوان ها تو قهوه خانه بروند و توی کاباره ها بروند و چه بکنند و پیرها هم مجالسی داشته باشند به عیش و نوش. اینها دلشان می خواهد این بشود و این خواب را نخواهید ترجمه اش را دید. این خواب تعبیر برای شما نخواهد شد.
تحول درونی ملت ایران و جانفشانی برای اسلام
این ملت یک ملت زنده است، یک ملتی است که دنیا الآن رویش حساب می کند. این ایرانی بود که همسایه هایش هم قبولش نداشتند. این ایرانی بود که فقط با لفظ، با لفظ آقای آریامهر یک تبلیغاتی برایش می شد و الاّ کجا چیز داشت، همه اش وابستگی، همه اش خرابی. سرتاسر کشور ما که ملاحظه بکنید الاّ شهرستان ها آن هم تهران عمدتاً که مورد توجه بود و می خواستند آن هم چون اشراف و اعیان در اینجا هستند، آنها خوش بگذرانند، این دهات و قصبات و آن جاهای دور افتاده یک نظر به آن نشد. این بدبخت ها باید با الاغ از این ور آن ور بروند مریض هایشان را ببرند بین راه هم بمیرند. دولت الآن مشغول است برای راه درست کردن و مشغول است برای بیمارستان درست کردن و برای مدرسه درست کردن که چندین هزار مدرسه درست شده است، چندین هزار کیلومتر راه درست شده است. همۀ اینها را آقایان نشسته اند توی خانه شان می گویند هیچی نشده است. چی چی می خواهید بشود؟ آنچه که شده در زمان رضاخان شده است
و در زمان محمدرضا شده است که خیابان ها را آن طور مرکز فساد قرارداده بودند؟ شما آنها را صحیح می دانید! آن چیزی که در این چند سال شده است، از همۀ جهات، آن تحولی که در جوانهای ما پیدا شده است که از کاباره ها کشیده شده اند به میدان جنگ با کفار، از مراکز فساد کشیده شدند به مراکز صلاح و دعا و نیایش، بانوان ما که آن طور با آنها ظلم شده بود امروز در سرتاسر کشور مشغول تعلیم و تعلم هستند و مشغول جهاد هستند فی سبیل الله . چی می خواهید بشود؟ آقایان چرا چشم هایتان را هم گذاشته اید و گوش هایتان را به بوق های امریکا و اروپا باز کرده اید؟ چشم هایتان را باز کنید ببینید چه خبر شده است در ایران. دیگران باید بگویند؟ گاهی هم می گویند البته. شماها که باید تبلیغ کنید از این اسلام، تبلیغ کنید از این دیانت، تبلیغ کنید از این کشور، دفاع کنید از این کشور با قلم تان، با صحبت تان، با چی، هی اشکال، اشکال، اشکال، برای چی؟ شما چی کم دارید که اشکال می کنید؟ این مردم، این مستضعفین، این بیچاره ها، این جنوب شهری های همۀ کشور ما اینطور دارند جانفشانی برای اسلام می کنند و هیچ هم اظهار خستگی نکرده اند. الآن هم وقتی که می بینید فوج فوج حرکت می کنند به جبهه ها برای جنگ و برای دفاع از اسلام، اینها ملت نیستند؟ این جوان ها که دارند می روند جزء این ملت نیستند؟ ملت اینجا، ملتی باشد که از امریکا باید بیاید؟ بیدار بشوید یک قدری، توجه کنید یک قدری به مسائل.
اقتدار و عزت مسلمین، در تبعیت ننمودن از قدرتها
و شما آقایان که دارید مشرف می شوید به این بیت معظم الهی، علاوه بر اینکه باید خیلی جدیت کنید به اینکه این مردمی که بسیاریشان مسائل حج را خوب نمی دانند، مسائل حج را برای اینها بگویید قبل از اینکه هر کاری را می خواهند بکنند، در هرجا هستید مردم را بخواهید آنجا و مسائل حج را برایشان با قاعده گوشزد کنید، بگویید، همین طور واجباتش را، محرماتش را، اینطور چیزها. علاوه بر این، آن مسائلی که باید، با مسلمین در میان بگذارید، معاشرت کنید با آنها، البته با یک نظامی و به آنها حالی کنید که
آقا چرا نشسته اید که امریکا از آن ور دنیا دستش را دراز کند و شما را بخواهد اداره کند. بخواهد خلیج فارس را، خلیج فارس به توچه کار دارد؟ تو چکاره هستی که از آن ور می خواهی خلیج فارس را تأمین کنی؟ ما خودمان باید بکنیم، به شما چه ربطی دارد؟ مسلمان ها خودشان باید بکنند، خلیجی ها باید بکنند این را. ما میل داریم که با همۀ کشورهای اسلامی برادر باشیم، با همۀ حکومت ها در عین حالی که اعوجاج دارند برگردند و با ما دست اخوت بدهند. ما صلاح همه را می خواهیم، ما می خواهیم که آنها عزیز باشند، ما می خواهیم آنها نوکر امریکا نباشند، امریکا از آن ور دنیا آقایی نکند به شما، شوروی هم از آن ور. شما با هم باشید. شما همین حکومت هایتان با هم باشد، ملت هایتان دنبالتان هستند. شما با ملت ها خوش رفتاری کنید، ملت ها دنبال شما هستند، اگر خوش رفتاری کردید و جهات اسلامی را مراعات کردید، این ملت ها همراه شما هستند، آن وقت آسیب ناپذیر هستید. الآن حکومت ایران آسیب ندارد برای اینکه، برای مردم دارد خدمت می کند و مردم هم دنبال او هستند؛ مردم حافظ هستند. اگر یک گرفتاری در زمان رضاخان پیش می آید، در زمان محمدرضاخان پیش می آید برای آنها، مردم خوشحال می شدند که این گرفتاری برایشان پیش آمده. امروز اگر یک گرفتاری برای کشور ما پیدا بشود، برای حکومت ما پیدا بشود، مردمند که حل می کنند این را، و دولت هم خدمتگزار است و باید خدمتگزارباشد. مجلس هم خدمتگزار است و باید خدمتگزار باشد. همه ما باید خدمتگزار باشیم به این مردم. همه باید تشکر کنیم از اینهایی که این جنگ را دارند اداره می کنند با این فشارها، در عین حالی که همه بر خلاف هستند و همه می خواهند که ما منزوی باشیم. بحمدالله ایران در همه دنیا مطرح است و مسلمین همراه او هستند. و من امیدوارم که این سفر مبارک شما را موفق کند به اینکه این مسلمین جهان را، این روحانیون کشورها را، این روحانیون درباری را که در آنجا لابد می آیند، توجه بدهید به اینکه آقا چرا باید شما عزت خودتان را در نوکری امریکا بدانید؟ در نوکری صهیونیست ها بدانید؟ شما آقایی خودتان را از اسلام کسب کنید، آقایی خودتان را از بیت الله کسب بکنید. دور بیرق اسلام جمع بشوید، دور حول
خانه خدا جمع بشوید و با هم بیعت کنید که اجتماعتان، همه تان بر خلاف مصالح اسلام نباشد و بر وفاق مصالح باشد، و دست قدرت های بزرگ را ان شاءالله کوتاه کنید، و این کنگرۀ بزرگ اسلامی ان شاءالله به نتیجۀ مطلوبی که اسلام دارد برسد و شماها با سلامت و سعادت مشرف بشوید. و دعا کنید به اسلام و مسلمین، و دعا کنید که مسلمین و سران اسلام بیدار بشوند و توجه بکنند به مصالح اسلامی. و دعا کنید به این ملتی که همه چیزش را در طبق اخلاص برای اسلام گذاشته و دارد فعالیت می کند، و دعا کنید که خداوند این کوردل هایی که گاهی پیدا می شود در ایران یا در جاهای دیگر، اینها را خدا هدایت کند که به دامن اسلام برگردند و متوجه به مصالح اسلامی باشند و ننشینند هی کارشکنی بکنند، همراهی کنند با این ملت.
والسلام علیکم و رحمة الله