قرار بود اعضای کانون نویسندگان ایران برای دیدار با امام به محل اقامتشان بروند. آن روزها دیدارها در مدرسه علوی انجام می شد. سیمین دانشور هم از اعضای این کانون بود که برای ملاقات رفته بود.
این برخوردها و تبلیغات سوء هیچ خللى در برنامههاى امام به وجود نیاورد.
زمانى که خمینى(س) در نجف بود، من مىرفتم به او سرمىزدم.
امام در رفتوآمدها و دید و بازدیدها همیشه تنها حرکت مىکردند.
روز عاشوراى سال 1342 که امام آن سخنرانى عجیب را در مدرسه فیضیه فرمودند، من به همراه یکى از دوستان و رفقاى قم در کاشان مشغول فعالیت بودم
روحانى برجسته ای، نامهاى خدمت امام فرستاده بود که در آن درخواست کمک براى ساختن مدرسه علمیه کرده بود
به حضرت امام عرض کردیم که با آنکه همه ما اصرار داشتیم که شما از پاریس به تهران تشریف نیاورید، چه عاملى سبب شد که مصمم باشید که به ایران سفر کنید؟
روز چهارده اسفند 1359 در دانشگاه تهران تجمعى به وقوع پیوست که در آن بنىصدر، رئیس جمهور معزول، سخنرانى کرد و مطالبى علیه انقلابیان و حزب اللّه مطرح کرد
وقتی آقا مصطفی رحلت کرده بودند قرار شد جمعی به اتفاق حاج احمد آقا به محضر امام برسند و به صورت تدریجی خبر را به امام برسانند.
امام هم با کمال خضوع پا شدند و دو رکعت نماز خواندند و مهر را به ایرانی برگرداندند.
آشنایی من با امام هنگامی آغاز شد که برای ادامۀ تحصیل به اراک رفتم.
امام از هر گونه حرکتی که شائبۀ آینده سازی برای خویشتن داشته باشد سخت گریزان بود
وقتی امام در نجف بود رسم این بود که مراجع در مراسم حج، بعثه به مکه میفرستادند.
اوایل که امام از زندان اول تشریف آورده بودند، در مورد مدرسین حوزه با ایشان صحبت کردیم که چه کسانی باشند.
امام در ایام تحصیلشان به طوری مجذوب مرحوم حاج میرزا محمدعلی شاهآبادی شده بودند که دیگر درس عرفان ایشان را ترک نمیکردند
امام مرا احضار فرموده و هزار تومان به من دادند و گفتند این اعلامیه را میبرى و به مقدار زیاد تکثیر میکنى و مىآورى
دولت فرانسه سرانجام رضایت داد که امام فقط پیام بدهند و اعلامیه صادر کنند، و در ادامه، مصاحبه هم انجام دادند
آشنایى من با حضرت امام به دوران کودکى برمىگردد.
امام بلافاصله چشمشان را به طرف من به طور معنیداری حرکت دادند و من کفشهای ایشان را آماده کردم که از مجلس خارج شوند.
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.