قرار بود اعضای کانون نویسندگان ایران برای دیدار با امام به محل اقامتشان بروند. آن روزها دیدارها در مدرسه علوی انجام می شد. سیمین دانشور هم از اعضای این کانون بود که برای ملاقات رفته بود.
اساساً امام از تظاهر خوششان نمیآمد. به عکس به کسانی که اهل تظاهر نبودند علاقه داشتند.
از جمله ابعاد شخصیت امام، مراقبت بر حضور در نماز جماعت بود.
خیلی از افراد و شخصیتها وقتی در شرایط مختلف قرار میگیرند برنامهها و وضعیت آنها فرق میکند، ولی امام در تمام حالات وضعشان تغییر پیدا نمیکرد
بعد از اینکه طلاب فاتحهها را گرفتند حضرت امام مخارج آنها را پرداخت نمودند.
ایشان حاج آقا روح اللّه هستند. مردى بسیار فاضل و وارسته و بسیار با تقوا و منظم و مهذّبند.
امام فرمودند: هر دو لایه در حیاط باز باشد، در مدرسه فیضیه رفتند طلاب را کتک زدند، من در خانه سالم بنشینم.
حضرت امام تازه از زندان آزاد شده بودند. خبر شدیم که از طرف دولت کسانى به منزل امام وارد مىشوند
زمانى که در نجف میزان گرما در سایه 54 درجه بود، رفتم منزل حضرت امام، مشاهده کردم که ایشان کولر ندارند،
امام همین که مىدید شخصى درسخوان و داراى استعداد است، مىفرمودند: «اینها را باید تقویت کرد و رشدشان داد».
امام مخصوصاً در مقابل ساواک بیاندازه شجاع و بیباک بودند.
امام فرمودند: آیا من مىتوانم دنبال رفاه خود باشم در حالى کهبسیارى از مردم ایران در سیاهچالها بهسر مىبرند.
امام با آرامش عجیبی فرمودند ما پیروزیم و این در زمانی بود که اکثر قریب به اتفاق، در وحشت بودند
وقتى امینى نشست میخواست صحبت کند ولى آقا اصلاً مجال صحبت کردن به او ندادند و خودشان شروع کردند به صحبت و نصیحت کردن
امام غیر از اشکال و پاسخ در جریان تدریس، پس از درس هم مدت کوتاهی مینشستند و پاسخ سؤالات یا اشکالات را میدادند
اولین برخورد خصوصی من با امام روزی بود که سنم در حدود نوزده سال یا بیست سال بود
در روز شهادت آقا مصطفی خانوادۀ حضرتامام قصد داشتند از طریق تلفن منزل با تهران تماس بگیرند
امام فرمودند: یک طلبه از ایران خارج شده، همان طلبه به ایران برمىگردد
یکبار حاج احمد آقا به مجلس تلفن کرده و نکته ای در مورد نطق های قبل از دستور بیان کردند
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.