قرار بود اعضای کانون نویسندگان ایران برای دیدار با امام به محل اقامتشان بروند. آن روزها دیدارها در مدرسه علوی انجام می شد. سیمین دانشور هم از اعضای این کانون بود که برای ملاقات رفته بود.
برایمان جالب بود که بدانیم همسر یک مرجع و رهبر یک ملت انقلابى،چگونه رفتار و گفتارى باید دارا باشد.
منزل امام در نوروز سال 1368 خیلى شلوغ بود
امام در نامه اى به آیت الله شهید سعیدى نوشته بودند؛ در دوران رضاخان من از یکى از ائمه جماعات سؤال کردم
یکبار در حال رفتن به مدرسه فیضیه مشاهده کردم که عده اى دارند راجع به کتاب اسرار هزار ساله بحث می کنند.
در تاریخ در بین فقها و مجتهدین کمتر اتفاق افتاده است که کسی در همۀ علوم و معارف اسلامی تخصص داشته باشد
امام با همۀ کم حرفی و سکون و سکوت گاهی در درس لطیفه ای می گفتند.
به یاد دارم یک بار امام در درس اخلاقی که در قم داشتند نکته قابل توجهی فرمودند
در نوفل لوشاتو روزى بعد از نماز مغرب و عشا از امام پرسیدم
سال 42 بعد از آنکه امام از حبس به حصر آمدند، مخفیانه خدمتشان رسیدیم.
تلقی امام از متحجّران قبل از پیروزی انقلاب و یا همزمان با آن، کسانی بودند که مبارزهٔ شاه را قبول نداشتند
در آن زمان مرسوم نبود که مانند امروز استادان بزرگ حوزه به زبان فارسی مطلب بنویسند.
امام تمام وقتشان را صرف درس و مطالعه و رسیدگی به مسائل و بررسی روایات و گفتار علما می کردند
خطر آن منافقین فریبکار به ظاهر مسلمان از این گمراهان فریب خورده نامسلمان به مراتب بیشتر است.
خدمت امام رسیدیم و عرض کردیم آقایان نگذاشتند طرحمان را پیاده کنیم.
امام در برابر اصرار ما که از ایشان میخواستیم از خاطرات زندان و ترکیه برایمان تعریف کنند منظماً هر شب فقط ده دقیقه تعریف میکردند.
امام بقدری با مفاتیح مأنوس بودند که هر چند ماه یک بار مفاتیح ایشان پاره می شد
سالها پیش از پیروزى انقلاب اسلامى حضرت امام(ره) در مسجد سلماسى تدریس می کردند
هرکجا روایتى از امام ـ علیهالسلام ـ و یا نام راوى بهمیان مىآمد، به آنان احترام می گذاشتند.
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.