سیمین دانشور دیدار با امام را چگونه روایت کرده است؟

قرار بود اعضای کانون نویسندگان ایران برای دیدار با امام به محل اقامتشان بروند. آن روزها دیدارها در مدرسه علوی انجام می شد. سیمین دانشور هم از اعضای این کانون بود که برای ملاقات رفته بود.

عناوین مطالب خاطرات

امام دریایی از علم بود

امام دریایی از علم بود

با مشاهدۀ روش امام، ابهت اینکه اگر کسی حرف مرحوم نائینی را بلد نباشد‏ چیزی ندارد برای ما از بین رفت

قم را خالی نکنید

قم را خالی نکنید

یک روز در نجف به امام عرض کردم شنیده‏ام شما فرموده‏اید طلبه‏های قم نباید‏ بیایند به نجف.

به او قول داده‏ام

به او قول داده‏ام

على اظهار علاقه کرده بود که با آقا به حسینیه برود

میرداماد در خواب امام

میرداماد در خواب امام

امام در مسائل فقهى و علمى، بسیار تبحر داشتند.

تقید امام به آداب و حریم افراد

تقید امام به آداب و حریم افراد

مدتی که در نجف بودم، درس امام به غیر از درس آقاى بروجردى از درسهاى دیگر شلوغتر بود.

جلوگیرى از غیبت و تهمت

جلوگیرى از غیبت و تهمت

هنگامى که امام در مجلس عمومى بودند، کسى جرأت غیبت کردن یا تهمت زدن نداشت و روح معنوى در مجلس حاکم بود

نقاشى عکس امام بر روى دیوار

نقاشى عکس امام بر روى دیوار

بچه‏ها با ترفند خاصى عکس امام را روى دیوار کشیده بودند و جورى هم کشیده بودند که عراقى‏ها متوجه آن نشوند.

امروز هم خمینى به فکر ماست!

امروز هم خمینى به فکر ماست!

آقاى شوشترى پیرمردى بود که قارى قرآن و متدین بود؛ ولى دو سال بود که فلج شده بود

این جمله با حالت خاص و معنادارى بیان شد

این جمله با حالت خاص و معنادارى بیان شد

وقتى به تهران برگشتم به محض اینکه آقا را دیدم گفتم آقا شما یک اگر گذاشتید و در را به روى ما بستند.

برآوردن حاجات مؤمنان

برآوردن حاجات مؤمنان

یکی از مؤمنان با یک واسطه از من خواسته بود که از حضرت امام لباسی را بخواهم که در آن، نماز خوانده باشند.

جلسه درس مجلس اموات نیست

جلسه درس مجلس اموات نیست

امام در اثنای درس به مستشکلین جواب کافی می‏دادند و اشکال طلاب را می‏ستودند و می‏گفتند جلسۀ درس مجلس اموات نیست و باید طلبه اشکال کند.

دلم براى آقاى رجایى تنگ شده

دلم براى آقاى رجایى تنگ شده

در دفتر حضرت امام بودیم که ناگهان خبر دادند که نخست وزیرى و شوراى امنیت منفجر گردید.

برنامه روزانه امام

برنامه روزانه امام

امام هر روز نیمه شب قبل از اذان صبح براى نماز شب و دعا بیدار مى‏شدند...

اسوۀ حسنه

اسوۀ حسنه

من درایام تحصیل، خود را ملزم می‏دانستم که حداقل روزی یک بار امام را با همان سیمای ملکوتی و وقار ببینم.

گوشه هایی از زندگی روزانه امام

گوشه هایی از زندگی روزانه امام

وقتى براى اولین بار نگاهم به اتاق حضرت امام(س) افتاد بى‏اختیار پیش خودم گفتم: واقعاً مثل زندگى موسى‏بن جعفر(ع) است.

نکته ای ارزشمند از زبان امام

نکته ای ارزشمند از زبان امام

امام تابستان بعضی از سالها را به محلات تشریف می‏آوردند. حدود سال 1325‏ بود که ایشان تابستان آن سال به محلات آمده بودند.

در انتخاب کتاب و شاگرد دقت فراوان می‏کردند

در انتخاب کتاب و شاگرد دقت فراوان می‏کردند

امام در سال 1347 قمری در حالی که تنها 27 سال داشت تدریس فلسفه را آغاز‏ نمود

بگویید ختم امّن یجیب بگیرند

بگویید ختم امّن یجیب بگیرند

ختم که تمام شد از بیمارستان به منزل امام تلفن کردند که حال صبیّه معجزه‏آسا عوض شده

صفحه 90 از 99 < قبلی | 86 | 87 | 88 | 89 | 90 | بعدی >