کتاب نکاح
عقد ازدواج و احکام آن
ادعای شوهر نداشتن زن
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1369

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

ادعای شوهر نداشتن زن

ادعای شوهر نداشتن زن

[سؤال 10144]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 1285

‏3. زنی شوهر او مفقود الاثر شده و این زن می گوید من با شوهرم در ضمن عقد‏‎ ‎‏شرط کرده ام که اگر تا فلان مدت غیبت کرد و سر من نیامد من وکیل باشم که خودم‏‎ ‎‏را  مطلقه کنم و چون شوهرم مدتی است مفقود الاثر شده خودم را مطلقه کرده ام‏‎ ‎‏آیا  این زن اگر بخواهد شوهر کند قول او مسموع است که برای شوهر دوم بی مانع‏‎ ‎‏باشد یا خیر؟‏

بسمه تعالی، اگر ادعای خلیه بودن خود را می کند و مرد احتمال صدق او را می دهد تزویج مانع ندارد.

[سؤال 10145]‏ ‏ ‏ 5635‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 18 / 1 / 1361‏

‏محضر مبارک رهبر انقلاب، حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، مدّ ظله العالی‏

‏مردی با زن مطلّقه ای ازدواج نموده و پس از چندین سال متوجه می شود که طلاق‏‎ ‎‏زوجه به دستور دادگاه بوده و مطابق با موازین شرعی نبوده و زوجه هم می گوید:‏‎ ‎‏شوهر من راضی به طلاق نبوده و پدرم با توسّل به دادگاه و اجباراً طلاق مرا گرفت و‏‎ ‎‏حتی فعلاً نیز اگر از شوهرم سؤال شود، می گوید که من راضی به طلاق نبودم؛ ولی پدر‏‎ ‎‏زوجه ادعا می کند که من پس از اجرای طلاق به دستور دادگاه و توسط محضر، بعداً از‏‎ ‎‏زوج اجازه گرفته و صیغۀ طلاق را جاری نمودم. البته نامبرده یک فرد عادل نیست و‏‎ ‎‏چه بسا دروغ های زیاد و حتی قسم های دروغ از وی مشاهده شده است و ازطرفی‏‎ ‎‏معلوم نیست که زوج سابق، ادعای وی را تصدیق نماید. آیا در صورت یاد شده، این‏‎ ‎‏زن و شوهر به همدیگر حرام مؤبّد بوده و باید جدا شوند ویا با اعتماد به قول پدر‏‎ ‎‏زوجه می توانند به زندگی خود ادامه دهند؟‏

بسمه تعالی، زن تا به طریق شرعی دعوای خود را که بطلان طلاق است

استفتائات امام خمینی (س)ج. 8صفحه 592

اثبات نکند، حرمت ابدیه بر مرد ثابت نیست؛ و زن باید به آنچه بین خود و خدا علم دارد عمل نماید.

[سؤال 10146]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 5876

‏2. وکالتی که آن مرد با ریا و تدلیس به دست آورده و عقدی که به این صورت‏‎ ‎‏انجام داده، آیا صحیح است یا خیر؟ اگر صحیح نیست، روابط این دو در زمان به‏‎ ‎‏اصطلاح محرمیت چه حکمی دارد؟ ‏

‏در ضمن باید ذکر شود که هیچ گونه سندی ـ نه در شناسنامه و نه در ورقه ای از‏‎ ‎‏طرف عاقد ـ مبنی بر این که عقدی صورت گرفته وجود ندارد؛ تنها ادّعای آن مرد است‏‎ ‎‏که می گوید: من با وکالت پدر غیاباً دختر را به عقد دائم خودم درآوردم و طلاقش هم‏‎ ‎‏نمی دهم؛ او زن شرعی من است.‏

بسمه تعالی، اگر در اصل وقوع عقد شرعی توافق دارند، در فرض سؤال، عقد محکوم به صحت است و راه جدایی طلاق است؛ ولی چنانچه در اصل وقوع عقد اختلاف داشته باشند، باید به محاکم صالحه مراجعه کنند.

‎ ‎

استفتائات امام خمینی (س)ج. 8صفحه 593