ناصر کشاورز
پروانه
پروانهای امروز،
در کوچهی ما بود.
پرهای او خیلی،
خوشرنگ و زیبا بود.
که در کنارش ایستاده بود، کرد و با غصه و اندوه گفت: «دیدی خواهر؟ دیدی چه بلایی به سرمان آمد؟ با دست خودمان، تیشه به ریشهی خودمان زدیم! اگر آن روز دوست
مجلات دوست کودکانمجله کودک 513صفحه 6