میزگرد فاطمه صحافزاده تهمینه دادور ملیحه دادور کاری
رفیق بی کلک در
تهمینه : با همۀ این حرفهایی که شما میزنید، باز هم دلیل
نمیشه که با من اینجوری برخورد کنن.
دوست: پدرها و مادرها هیچ چیزی رو توی دنیا به اندازۀ
بچههاشون دوست ندارن، اونها تمام تلاششون رو برای رفاه
و آسایش بچههاشون انجام میدن ولی در زندگی امروزی،
اونهم در شهرهای بزرگ، یک سری مشکلات سر راهشون
قرار داره که راه حلّی نداره...
تهمینه: اصلاً من هیچ توقعی از اونها ندارم، هیچی هم
نمیخوام برام بخرن!
دوست: آخه فقط بحث خریدن و خرج کردن
که نیست. پدر و مادرهای شما پیش از اونکه اولیای
شما باشن برای خودشون آدمهایی هستن که
تلاش کردن تا زندگی موفقی داشته باشن.
ملیحه: من میتونم حرف بزنم؟
دوست: بفرمایید!
ملیحه: پدر و مادرا باید مارو در اولویت
همۀ کارهاشون قرار بدن.
دوست: یه وقتی شما تازه به دنیا اومده
بودید و نیاز به مراقبت پیوسته داشتین. این
مراقبت تا وقتی که شما عقلرس بشین باید
ادامه پیدا میکرد ولی حالا نوع مراقبت فرق
میکنه و با توجه به فشارهای زندگی باید به اونها
کمتر سخت بگیرین.
تهمینه: این حرفها دردی از من دوا نمیکنه. نه از
من و نه از خیلیهای دیگهای که مثل من هستند.
فاطمه: تو فکر میکنی در چه صورتی مشکلاتت
حل میشه؟
تهمینه: نمیدونم! من خیلی حوصلهام سررفته.
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 146صفحه 10