سخنرانی
زمان: صبح 13 شهریور 1364 / 18 ذی الحجه 1405
مکان: تهران، حسینیۀ جماران
موضوع: وظیفۀ حکومت با بیت المال مسلمین، ثبات اعمال
مناسبت: عید سعید غدیر خم ـ مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری آقای خامنه ای
حضار: مسئولین جمهوری اسلامی و مقامات لشکری و کشوری و اقشار مختلف مردم
بسم الله الرحمن الرحیم
رعایت بیت المال مسلمین
من این عید سعید بزرگ اسلامی را و مذهبی را به همۀ ملتهای مستضعف و به مسلمین جهان و به ملت بزرگوار ایران تبریک عرض می کنم. و به فال نیک می گیرم که در یک همچو روز بزرگی، مسئلۀ تنفیذ صورت گرفت. باید عرض کنم که مصادف با این یوم، مسئولیتهای بزرگی در پیش دارد. حکومت، حکومت حضرت امیر ـ سلام الله علیه ـ و
وضع حکومت او را ما در نظر بگیریم، و کسانی که در حکومت هستند و در دستگاههای دولتی هستند، سیرۀ آن بزرگوار را در نظر بگیرند و ببینند که باید چه بکنند. البته قدرت اینکه آنطور کسی عمل بکند، ماها نداریم، کسی ندارد. به طوری که نقل کردند در یکی از چیزهایی که به بعض از عمال خودشان نوشتند، نوشته اند که: «سر قلمها را نازک بگیرید، سطرها را نزدیک هم بنویسید، از چیزهایی که فایده ندارد، احتراز کنید». این یک دستوری هست برای همه؛ یعنی، دستوری هست برای کسانی که در بیت المال دست دارند. اینطور حضرت امیر ـ سلام الله علیه ـ در وقت حکومتش دستور می دهد برای صرفه جویی. او مضایقه می کند که در یک صفحه که می شود ده سطر نوشت، پنج سطر نوشته بشود؛ یک قلم که می تواند آن مرکّبی که در آن وقت بوده است صرف کند، سرش ریزه باشد تا کم صرف بشود، حرفهای غیر اصولی نوشته نشود، که صرفه واقع بشود. باز از ایشان نقل شده است که حساب بیت المال را می کشیدند، چراغی روشن بود، شمعی روشن بود و کسی آمد با ایشان حرف دیگری می خواست بزند، شمع را خاموش کردند، فرمودند که این مال بیت المال است، تو می خواهی حرف دیگر بزنی.
ما چه کنیم با بیت المال مسلمین؟ وظیفۀ حکومتها چیست با بیت المال مسلمین؟ این مسئله، مسئلۀ این نیست که در آن وقت و در حکومت حضرت امیر باشد؛ این دستور است در طول تاریخ برای کسانی که متکفل حکومت هستند که تا اندازۀ ممکن در بیت المال تصرف نکنند، یک دِرهَمش در آن طرف حساب دارد. باید حساب بدهیم، باید در پیشگاه خدای تبارک و تعالی، در کارهایی که می کنیم، تصرفهایی که در بیت المال می کنیم، باید بعد حساب بدهیم چرا؟ زیاده روی شده باشد، مجازات دارد؛ عدالت شده باشد، مجازات خیر دارد. بیت المال مسلمین را بزرگ بشمارید.
مصرف بیت المال در امور مربوط به مصالح مسلمین
حکومتهای اسلامی باید بیت المال مسلمین را برای جلال و جبروت خودشان صرف
نکنند، بیت المال مسلمین صرف آن چیزی بشود که برای مسلمین است. وزارتخانه ها باید وقتی که می بینند که کارمند بیت المال مسلمین هستند و مسلمین هستند و از آنجا حقوق می گیرند و ارتزاق می کنند و اداره، ادارۀ بیت المال مسلمین است، حتی در آن مسائلی که حضرت امیر گفته ملاحظه کنند، کوچک نشمرند مسئله را، مسئلۀ بیت المال مسلمین است و دستور، دستور اسلام است به حد ضرورت. البته راجع به آن چیزهایی که مربوط به حفظ مقامات است ـ در حالی که ما الآن درش می گذرانیم ـ آن یک چیز لازم است، امّا به حد لزوم. حتی مطبوعات باید این توجه را داشته باشند که چیزهایی که برای ملت مفید نیست در روزنامه ها ننویسند، کاغذ صرف این نکنند، وقت صرف این نکنند. باید رادیو ـ تلویزیون توجه به این معنا داشته باشد که این از بیت المال مسلمین است، باید وقتش صرف چیزهایی که مربوط به مصالح مسلمین نیست، نشود، مسئولیت دارد اینها. باید اشخاصی که، مقاماتی که هستند، ملاحظه کنند که به اندازۀ ضرورت مشاور بگیرند، به اندازۀ ضرورت خدمتگزار بگیرند، نه به اندازۀ دلخواه. و این معنا را باید همۀ ما بدانیم که دلخواههای ما آخر ندارد. گمال نباید بکنیم که اگر ما به آنجا رسیدیم، تمام شد مسئله، آنجا که رسیدیم بیشتر خواهد شد. امروز حکومتهای کوچک تقاضاهای کوچک دارند، هواهای کوچک دارند، لکن اینطور نیست که این هواها محدود بشود. وقتی به یک حکومت بالاتر رسیدند، تقاضاها زیادتر می شود، هواهای نفس بیشتر می شود. وقتی رئیس جمهور یک کشور پهناور مثلاً امریکا یا شوروی یا هندوستان شدند، آن وقت هوایشان بالاتر می رود، قانع نیستند به آنجا، حدود ندارد، انسان لاحد است در همه چیز. گمان نکند انسان که اگر یک جایی دارد که درش زندگی می کند، یک جا بهتر پیدا کند، آنجا وقتی رفت راحت است. آنجا تازه اول این است که یک جای بالاتر داشته باشد.
هواهای نفسانی سرچشمۀ همۀ فسادها
من به آقای رئیس جمهور عرض می کنم؛ چهار سال گذشت و چهار سالها می گذرد و همۀ حکومتها همین طور است، می گذرد. آن که نخواهد گذشت اعمالی است که ما انجام بدهیم، که اینها ثابت است، در دفترهای خدا ثابت است. اعمال خوب به ما
برمی گردد، اعمال بد به ما برمی گردد، همه چیز از خود ما هست و به ما برمی گردد، عکس العمل ماست. باید توجه داشته باشند، همه توجه داشته باشیم به اینکه آفت انسان، هوای نفس انسان است و این در همه هست، سرچشمه می گیرد از آن فطرت توحید. فطرت، فطرتِ توحید است، فطرتِ کمال طلبی است. کمال مطلق را انسان می طلبد، خودش نمی فهمد، خیال می کند که مقام می خواهد، لکن وقتی بهش رسید، می بیند این هم نیست. همۀ عالم را اگر چنانچه جمع کنند و به دست انسان بدهند، قانع نیست. می بینید که قدرتمندهایی که قدرتشان زیاد است، بیشتر دنبال قدرت هستند، بیشتر دنبال توسعۀ قدرت خودشان هستند. آنها هم اگر فضا را بگیرند و دریا را بگیرند و زمین را بگیرند و آسمان را بگیرند، قانع نیستند. اگر انسان جلوی خودش را نگیرد، این سرکشی ای که حدّ و حدود ندارد، انسان را به باد فنا می دهد. باید سرکشی را جلویش را گرفت، و این نَفْس را مهار کرد. در همۀ امور، در تمشیت همۀ امور باید انسان آنچه را که مصلحت اسلام است، کسانی که متصدی امور هستند، آن چیزهایی که مصلحت اسلام است، آن چیزهایی که مصلحت ملت اسلام است، در نظر بگیرند. از هواهای نفسانی که سرچشمۀ همۀ فسادها هست، جلو بگیرند. گمان نکنند که ما حالا اینجا را می خواهیم کافی است، خیر! هیچ چیز برای انسان کافی نیست. قلب انسان قدرت مطلق طلب است؛ یعنی قدرت خدا، می خواهد فانی در او بشود و این حد ندارد، لا حد است. لکن چون ما مطلع نیستیم، نمی فهمیم، از این جهت، گمان می کنیم این چیزها را می خواهیم، و همۀ عذابهای انسان برای همین است که نمی داند چی می خواهد. این چند روز دنیا رفتنی است، این ریاستها رفتنی است، آنچه که به جا می ماند این است که ما چه کردیم و در محضر مقدس حق تعالی چکاره هستیم. این اگر اصلاح بشود، همه چیز اصلاح می شود. و من امیدوارم که برای همه و خصوصاً آنهایی که کارهایی کلیدی در دستشان است، این مسئله حل بشود و اگر حل شد، مسائل دیگر هم حل می شود.
رعایت صلاح اسلام و کشور در کارها
در این حکومتی که الآن در پیش دارید و در این دورۀ تازه توجه کنید که کارهایی را
که می خواهید انجام بدهید، کارهایی باشد که همه اش صلاح کشور و صلاح اسلام باشد. دانشگاهها را در مدّ نظر بگیرید که اسلامی بشود. و اگر دانشگاهها اسلامی بشود مسائل ما در آتیه هم حل است. در نظر بگیرید که افرادی که برای اسلام مفید است، انتخاب کنید، خودی را کنار بگذارید و خدا را توجه کنید. اگر این مسئله در هر انسانی حل بشود، همۀ مسائلش حل شدنی است.
خداوند به همه توفیق بدهد که راه مستقیم الهی را به پیش بگیرند و بگیریم و به این راه مستقیم پیش برویم. صراط که در روایات هست که «أدقّ» از مو، مثلاً تاریکتر است از شب، چه و چه، و در بعض روایات هست که صراط از متن جهنم می گذرد؛ یعنی توی آتش عبور می کند، آتش محیط است، نه رو. ملاحظه کنید آنجا باید عبور کرد، و در این دنیا از همین جا صراط است تا غیر متناهی، و این صورت در آن عالم به آن نحو نمایش پیدا می کند.
تربیت جوانان به راه مستقیم
در این راه که دارید، توجه کنید که مستقیم باشد، صراط مستقیم باشد، شرقی و غربی نباشد. جوانها را تربیت کنید به اینکه مستقیم باشند، خداخواه باشند. ادارات را اصلاح کنید و همه چیز را. برای این مردم ستمدیده خدمت کنید، این مردمی که شما را به اینجا رسانده اند، و اگر اینها نبودند حالا یا در حبسها بودید یا در قبرستانها. برای اینها باید خدمت بکنید، همه مان خدمت بکنیم، هر کس به هر اندازه ای که می تواند.
بزرگترین [سرمایه] تقواست که قرآن و حدیث در آن، آن قدر پافشاری کردند که انسان متقی باشد، مواظب خودش باشد، که نبادا با زبانش، با چشمش، با گوشش به مردم ظلم کند.
عدالت را اجرا کنید، عدالت را برای دیگران نخواهید، خودتان هم بخواهید. در
رفتار عدالت داشته باشید، در گفتار عدالت داشته باشید، تشریفات را کم کنید، و این ملت را خدمتگزار باشید.
خداوند ان شاءالله همۀ ما را، همۀ شما را، همۀ مسئولین را توفیق بدهد که خدمتگزار این ملت باشند؛ توفیق بدهد که رضای خدا را در این عالم تهیه کنند و مرز حرکتشان، حرکت اسلامی و الهی باشد و من امیدوارم که خداوند توفیق بدهد به دست اندرکاران که در کارهایشان موفق باشند.
والسلام علیکم و رحمة الله