سخنرانی
زمان: صبح 6 آبان 1363 / 3 صفر 1405
مکان: تهران، حسینیه جماران
موضوع: لزوم رابطه با دولتها و ملتها
حضار: ولایتی، علی اکبر (وزیر امور خارجه)، معاونان، سفرا و کارداران جمهوری اسلامی ایران در قاره اروپا و امریکا
بسم الله الرحمن الرحیم
لزوم بیداری در مقابل توطئه ها و القائات شیاطین
من از همۀ آقایان تشکر می کنم که زحمت کشیده و به این جا تشریف آورده اید. ان شاءالله خداوند به همۀ آقایان توفیق دهد که به اسلام و به ملتی که زیرفشار اجانب و دولت های طاغوتی مقاومت می کنند، خدمت کنید. ما باید به شیطنت هایی که از طرف ابرقدرت ها و وابستگان آنها انجام می شود توجه کنیم و تحت تأثیر واقع نشویم. و ملت ما بیدار باشد، چون برای کشوری که از اول بنایش بر این بوده است که مستقل باشد و تحت سلطۀ دیگران نباشد و مستشار از خارج نیاورد و خودش حکومت کند، این مسائل بوده است.
ما وقتی که در پاریس بودیم، یک نفر از امریکا به عنوان یک تاجر آمد که بعداً معلوم شد تاجر نیست، فاجر است و گفت: صلاح نیست که به ایران بروید. یا دستۀ دیگری که بعض از آنها مردمی صالح و بعض شان فضول بودند آمدند و گفتند که: سلطنت و قانون اساسی را حفظ کنید، شاه سلطنت کند، نه حکومت، و از این حرف ها می زدند، که آنها هم اشتباه می کردند. بعد هم که شاه رفت، راجع به بختیار همین مسئله را پیش آوردند؛ که بگذارید بختیار و شورای سلطنت باشد. بعد دیدند که نشد، راجع به تأخیر آمدن ما شروع به فعالیت کردند که حالا صلاح نیست و ممکن است چه بشود. بعد هم که به ایران آمدیم و مسائل اشتداد پیدا کرد؛ مثلاً، یکی از توطئه های آنان این بود که، این ارتش
طاغوتی باید منحل شود و خودمان یک ارتش علیحده درست کنیم و معلوم بود که می خواهند شیطنت بکنند که این نقشه هم از بین رفت. و حالا شما می بینید که ارتش متحول شده و به جز اشخاصی که فاسد بوده و فرار کردند و یا معدوم شدند، دیگران خدمت می کنند، که اگر خدای نخواسته، در آن وقت چنین مسئله ای پیش می آمد، ما مواجه با شکست می شدیم.
لزوم رابطه با ملتها و دولتها
و الآن از قراری که من شنیدم شیطنت دیگری می کنند و آن این که؛ ما چرا با دولت ها رابطه داشته باشیم؟ ما می رویم به سراغ ملت ها و با دولت ها هیچ کاری نداریم! که این هم نقشه ای است که اخیراً تعقیب می شود. ابرقدرت ها و امریکا خیال می کردند که ایران به واسطۀ انقلابی که کرده است و می خواهد استقلال و آزادی را که یک مسئلۀ تازه و برخلاف رویّۀ همۀ حکومت هاست به دست بیاورد، به ناچار منزوی خواهد شد، وقتی که منزوی شد زندگی نمی تواند بکند، که دیدند نشد و ایران روابطش با خارجی ها زیادتر گردید. حالا به این مطلب افتادند که؛ ما چکار داریم به دولت ها، اینها همه ظالم و کذا هستند و ما باید با ملت ها روابط داشته باشیم. که این هم نقشۀ تازه و مسئلۀ بسیار خطرناک و شیطنت دقیقی است. ما باید همان گونه که در زمان صدر اسلام، پیامبر سفیر به این طرف و آن طرف می فرستاد که روابط درست کند عمل کنیم، و نمی توانیم بنشینیم و بگوییم که با دولت ها چکار داریم. این برخلاف عقل و برخلاف شرع است، و ما باید همه با همه رابطه داشته باشیم، منتها چند تا استثنا می شود که الآن هم با آنها رابطه نداریم. اما این که با هیچ دولتی نباید رابطه داشته باشیم، هیچ عقل و هیچ انسانی آن را نمی پذیرد، چون معنایش شکست خوردن و فنا و مدفون شدن است تا آخر. و ما باید با ملت ها و دولت ها رابطه پیدا کنیم؛ آنها را که می توانیم ارشاد کنیم، با همین روابط ارشاد کنیم، و از آنهایی که نمی توانیم ارشاد کنیم، سیلی نخوریم. بنابراین، من به شما سفارش می کنم که در هر جا و در هر کشوری که هستید رابطه تان را محکم کنید و رفت و آمد داشته باشید چون وقتی که رئیس جمهور به چند مملکت می رود ونخست وزیر و آقای دکتر ولایتی
هم می روند ـ و حق ایشان است ـ می فهمند که ایران با دنیا رابطه دارد.
روابط با کشورها با حفظ استقلال
البته ما طرفدار همۀ مظلومین در همه جا هستیم، و میل داریم که مظلومین بر همۀ ستمگران غلبه کنند. و آقایان توجه کنند که روابط زمان سابق نباشد که در زمان سابق روابط یک طرفه بود؛ آقایی و نوکری، چه در زمان قاجار و چه زمان رضاخان و تا آخر. و شما دیدید که از اول این طور بود که وقتی سفیری از انگلستان یا امریکا می آمد، کسی جرأت نمی کرد حتی یک کلمه ای برخلاف مصالح آنها بگوید. ولی ایران، امروز این طور نیست، و ما هیچ کشوری مثل ایران سراغ نداریم که این طور، دنیا و شرق و غرب به آن نظر داشته باشند، و مستقل بوده و بگوید ما نه با امریکا کار داریم و نه با شوروی و ما خودمان هستیم. و این که با همۀ دولت ها رابطه داشته باشیم یعنی، رابطۀ دوستانه، نه روابط بین ارباب و رعیت، و ما این روابط را نمی خواهیم مادامی که این طور هست. و ما استقلال خودمان را می خواهیم حفظ کنیم و در دنیا زندگی کنیم و اسلام را به پیش ببریم. این روابط باید هر روز محکمتر بشود، و شما از اول باید به آنها بفهمانید این معنا را که ما نمی خواهیم روابطمان مثل روابط زمان شاه باشد، بلکه ما روابط خاص اسلامی داریم که اسلام نه ظالم بود و نه زیر بار ظلم می رفت، و ما هم می خواهیم این طور باشیم که نه ظلم کنیم، نه زیر بار ظلم برویم.
مشروط بودن رابطه با امریکا
و شما این نکته را توجه داشته باشید که؛ آن قدرتی که شما را به استقلال و آزادی رساند، قدرت خدای تعالی بود، و تا وقتی که این عنایات الهی محفوظ باشد، هیچ قدرتی نمی تواند کاری بکند. همان طور که در این جنگی که علیه ما به راه انداخته و از همه جا به دشمن ما کمک می کنند، مع ذلک همۀ ملت ما و جوانان ما و تمام کشور ما ایستاده اند، و ما برای دفاع تا آخر ایستاده ایم، و دامنۀ تبلیغات هم علیه ما می دانید از کجا تا کجاست. آن وقتی که فرانسه آن هواپیماها را به عراق فرستاد، چقدر تبلیغ کردند که کار تمام شد و صدام خارک را با خاک یکسان می کند. آن مسئله تمام شد، حال مسئلۀ
دیگری شروع کرده اند که؛ هلیکوپترها و هواپیماهای تازه ای آمده و همه جا را می زند، و فاصلۀ بین خاک عراق تا خارک سیصد کیلومتر است و اینها پانصد کیلومتر را می زنند. ما می دانیم، اگر صدام یک روز هم قدرت این را داشته باشد که ایران ومنافع ایران را به هم بزند، این کار را می کند، و اگر نمی زند نمی تواند. در عین حال، رادیوها مرتب می گویند که آنها می توانند همه جا را بزنند. اینها می خواهند یک هیاهو راه بیندازند تا با امریکا روابط داشته باشیم و ما دست از صدام برداریم. و ما تا آخر ایستاده ایم و با امریکا روابط ایجاد نخواهیم کرد، مگر این که آدم بشود و از ظلم کردن دست بردارد و از آن طرف دنیا نیاید در لبنان، و نخواهد دستش را به طرف خلیج فارس دراز کند. مادامی که امریکا این طور است و آفریقای جنوبی آن طور عمل می کند و اسرائیل هست، ما با آنها نمی توانیم زندگی بکنیم. اسرائیل آدم شدنی نیست. مع ذلک می بینید شیاطین، با این که ما از بیست سال قبل و در زمان شاه فریاد زدیم و مسلمین را به ادراک خطر اسرائیل دعوت کردیم، می گویند: ایران با اسرائیل و امریکا رابطه دارد! ما باید فکر کنیم که یک کشوری هستیم که می خواهیم خودمان زندگی کنیم و نمی خواهیم دیگران در کار ما دخالت داشته باشند. و مادامی که روابط ما با خدای تبارک و تعالی محکم است، کسی نمی تواند به ما آسیب برساند. و شما این مطلب را حفظ کنید. و سفارتخانه ها صورت اسلامی داشته باشد که هر کس آن را می بیند، یک سفارتخانۀ ممتاز باشد و مثل سابق نباشد. قلب هایتان را با خدای تبارک و تعالی آشنا کنید. خدا پشتیبان شماست؛ اِنْ تَنْصُرُوا الله َ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ اَقْدامَکُمْ. ان شاءالله خداوند به همۀ شما توفیق دهد که به اسلام و انقلاب خدمت کنید.
والسلام علیکم و رحمة الله