سخنرانی
حدود وظایف شورای نگهبان
سخنرانی در جمع فقها و حقوقدانان شورای نگهبان (حدود وظایف شورای نگهبان)
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: صحیفه امام

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 11 ش‍ه‍ری‍ور ‭1363

زمان (قمری) : 6 ذی الحجه ‭1404

مکان: تهران

شماره صفحه : 42

موضوع : حدود وظایف شورای نگهبان

زبان اثر : فارسی

حضار : فقها و حقوقدانان شورای نگهبان

سخنرانی در جمع فقها و حقوقدانان شورای نگهبان (حدود وظایف شورای نگهبان)

سخنرانی 

‏زمان: صبح 11 شهریور 1363 / 6 ذی الحجه 1404‏

‏مکان: تهران، جماران‏

‏موضوع: حدود وظایف شورای نگهبان‏

‏حضار: فقها و حقوقدانان شورای نگهبان ‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

مکلف بودن به آینده نگری

‏     ‏‏من تذکراتی دارم که باید به شما آقایان عرض کنم. ما باید آینده را در نظر بگیریم و‏‎ ‎‏این گونه فکر نکنیم که وضع فعلیمان بگذرد، آینده هر چه باشد، باشد. ما مکلفیم تا‏‎ ‎‏علاوه بر اینکه وضع فعلی را حفظ کنیم، نگهبان آیندۀ نظام و اسلام باشیم. ما باید پایه‏‎ ‎‏گذار خوب آینده باشیم. از موضوعاتی که باید در فکر آینده اش باشیم، وضع روحانیت‏‎ ‎‏است، وضع درسی روحانیت است. در مورد وضع درسی آنچه پرسیدم، گفته اند خوب‏‎ ‎‏است. البته خوب داریم تا خوب، یک موقعی خوب است که صاحب جواهر و شیخ‏‎ ‎‏مرتضی تربیت می شود، و یک موقعی خوب است که ماها به وجود می آییم، بین این دو‏‎ ‎‏خیلی فاصله است. برای اینکه افرادی مثل صاحب جواهر تربیت شود باید دسته بسیاری‏‎ ‎‏مُمَحَّض بر تحصیل شوند، خود را مهیا کنند تا فقه را به صورت قدیم تحصیل نمایند.‏

نگرانی از تشریفات در حوزه ها

‏     ‏‏مسئله دیگر، مسئله تشریفات حوزه های روحانیت است که دارد زیاد می شود. وقتی‏‎ ‎‏تشریفات زیاد شد، محتوا کنار می رود. وقتی ساختمانها و ماشینها و دم و دستگاهها زیاد‏‎ ‎‏شود، موجب می شود بنیه فقهی اسلام صدمه ببیند، یعنی با این بساطها نمی شود شیخ‏‎ ‎‏مرتضی و صاحب جواهر تحویل جامعه داد. این موجب نگرانی است و واقعاً نمی دانم با‏‎ ‎‏این وضع چه کنم. این تشریفات اسباب آن می شود که روحانیت شکست بخورد. زندگی‏‎ ‎‏صاحب جواهر را با زندگی روحانیون امروز که بسنجیم، خوب می فهمیم که چه ضربه ای‏

‏به دست خودمان به خودمان می زنیم. یک قصه هم قصه بعضی ائمۀ جمعه و بعضی از‏‎ ‎‏علمای بلاد است که با دخالتهای بی مورد خود در امور دولت، اسباب این می شوند که‏‎ ‎‏مردم از آنها کنار گیرند. اگر مردم از روحانیون کنار گیرند، موجب می شود که روحانیون‏‎ ‎‏شکست بخورند، و اگر روحانیون شکست بخورند، جمهوری اسلامی شکست‏‎ ‎‏می خورد. این مطلب را بارها گفته ام که روحانیون باید وضعی ارشادی داشته باشند، نه‏‎ ‎‏اینکه بخواهند حکومت کنند. کاری نباید بکنیم که مردم بگویند اینها دستشان به جایی‏‎ ‎‏نمی رسید، حالا که رسید دیدید این طور شدند. استبداد دینی خود تهمتی است که از‏‎ ‎‏کنارش نباید گذشت. رادیوها مرتب از آن سخن می گویند و ما را به خودکامگی متهم‏‎ ‎‏می کنند. روحانیون نباید کاری کنند که شاهد دست دشمن بدهند. دخالت ما باید نهی از‏‎ ‎‏منکر و امر به معروف باشد، والاّ به استاندار بگوییم تو باید این کار رابکنی، والاّ بگوییم‏‎ ‎‏از اینجا برو، این اولاً تضعیف دولت است و از آن گذشته موجب می شود که مردم از‏‎ ‎‏روحانیون متنفر شوند. این موضوعات را باید کاملاً در نظر داشته باشیم. ‏

صیانت شورای نگهبان در گِرو عملکرد اعضای آن 

‏     ‏‏اما مسئلۀ شما. من با نهاد شورای نگهبان صددرصد موافقم و عقیده ام هست که باید‏‎ ‎‏قوی و همیشگی باشد، ولی حفظ شورا مقداری به دست خود شماست. برخورد شما‏‎ ‎‏باید به صورتی باشد که در آینده هم به این شورا صدمه نخورد. شما نباید فقط به فکر‏‎ ‎‏حالا باشید و بگویید آینده هر چه شد، باشد. شیاطین بتدریج کار می کنند. امریکا برای‏‎ ‎‏پنجاه سال آینده خود نقشه دارد. شما باید طوری فکر کنید که این شورا برای همیشه‏‎ ‎‏محفوظ بماند. رفتار شما باید به صورتی باشد که انتزاع نشود که شما در مقابل مجلس و‏‎ ‎‏دولت ایستاده اید. اینکه شما یکی و مجلس یکی، شما یکی و دولت یکی، ضرر می زند.‏‎ ‎‏شما روی مواضع اسلام قاطع بایستید، ولی به صورتی نباشد که انتزاع شود شما در همه جا‏‎ ‎‏دخالت می کنید. صحبتهای شما باید به صورتی باشد که همه فکر کنند در محدوده قانونی‏‎ ‎‏خودتان عمل می کنید، نه یک قدم زیاد و نه یک قدم کم. در همان محل قانونی وقوف‏‎ ‎‏کنید، نه یک کلمه این طرف و نه یک کلمه آن طرف. گاهی ملاحظه می کنید که مصالح‏

‏اسلامی اقتضا می کند که به عناوین ثانوی عمل کنید. به آن عمل کنید گاهی می بینید که‏‎ ‎‏باید نخست وزیر در کاری دخالت کند که اگر دخالت نکند به ضرر اسلام است، به او‏‎ ‎‏اجازه دهید عمل کند. ضرورت اقتضا می کند که نخست وزیر فلان کار را انجام دهد که از‏‎ ‎‏کس دیگری بر نمی آید. شما باید سعی کنید که نگویند می خواهید در تمام کارها دخالت‏‎ ‎‏کنید، حتی در مسائل اجرایی. البته خود این مسائل را می دانید و عمل می کنید، ولی من‏‎ ‎‏تذکر می دهم. شما باید توجه داشته باشید که اگر مباحثات به مناقشات تبدیل شود و‏‎ ‎‏جلوی یکدیگر بایستید، اسباب این می شود که شورای نگهبان تضعیف شود و در آتیه از‏‎ ‎‏بین برود. و آن کسانی که علمایی را که قبلاً کار شورای نگهبان را می کردند، کنار‏‎ ‎‏گذاشتند، به این خاطر بود، که کم کم آنها را مخالف خود احساس کردند و کنار گذاشتند‏‎ ‎‏و بتدریج این شیطنت صورت گرفت. پس همه ما باید بیدار باشیم. ‏

به فکر مردم بودن و سخت گیری نکردن

‏     ‏‏مسئله دیگر رفتار نهادها با مردم است. باید حرکت ما به صورتی باشد که مردم بفهمند‏‎ ‎‏که اسلام برای درست کردن زندگانی دنیا و آخرت آمده ما است تا ملت احساس آرامش‏‎ ‎‏کند. اینکه آمده است: «الاسْلامُ یَجُبُّ ماقَبْلَهُ»‏‎[1]‎‏ این یک امر سیاسی است. اسلام دیده‏‎ ‎‏است اگر بخواهد با کسانی که تازه مسلمان شده اند سختگیری کند، هیچ کس به اسلام‏‎ ‎‏رونمی آورد. «جُبّ ماقَبل» کرده است و از آنچه در قبل کرده اند گذشته است. در جایی‏‎ ‎‏دیدم کمیته صنفی گفته است تمام اصنافی که از چندسال قبل از انقلاب گرانفروشی‏‎ ‎‏کرده اند باید بیایند و مجازات شوند. این بر خلاف اسلام و رضای خداست. ماباید این‏‎ ‎‏قدر سخت نگیریم و به فکر مردم باشیم. مردم ما خیلی زحمت کشیده اند. مردم عادی‏‎ ‎‏غیر از طبقه مرفه هستند. مردم عادی ما اسلام را پیاده کرده اند و تمام زحمات حکومت را‏‎ ‎‏متحمل می شوند. پس ما باید بسیار به فکر مردم باشیم و بر آنان سخت نگیریم که از‏‎ ‎‏صحنه خارج شوند. البته فاسدین را رها نکنیم، اما اینکه این فرد با کی عکس انداخته‏

‏است یا اسمش در کجاست و یا به استقبال چه کسی رفته است، نباید به این سببها برای‏‎ ‎‏مردم ناراحتی درست کرد. در قرآن هم کارها بتدریج انجام گرفته است. ما چهل و چند‏‎ ‎‏میلیون هستیم که اگر با هم باشیم، مطمئناً نه شوروی و نه امریکا هیچ کاری نمی توانند‏‎ ‎‏بکنند. پس باید مردم را حفظ کرد. مجلس، دولت، شورای نگهبان و بقیه باید دست در‏‎ ‎‏دست یکدیگر بگذاریم تا ایران و این جمهوری را حفظ کنیم. ‏

‏والسلام علیکم و رحمة الله ‏

‎ ‎

  • ـ اسلام ماقبل خودش را می پوشاند و نادیده می گیرد.