مهدی الماسی
نیایش باران
سنگِ تاریکی دل ما را شکست
قطرههای اشک باریدن گرفت
رو به لبخند تو وا شد چشمِ اشک
نور در آیینه تابیدن گرفت
بیرون آمد و با دیدن مرد بافنده، گفت: «ای بابا، باز هم که تویی! دیگر چه میخواهی؟»
مرد، کیسههای مُهر شدهی دربار
مجلات دوست کودکانمجله کودک 509صفحه 26