مجله کودک 508 صفحه 23
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 508 صفحه 23

خاطرات آقای چوپان: گوسفند مغرور این گوسفند خیلی مغرور بود. دلیل غرورش هم عظلات قوی و بدن ورزیده اش بود! البته او خیلی ورزش می کرد و مدام جلوی بقیه گوسفندها رو می گرفت و قدرت نمایی می کرد! طبق معمول باید دست به کار می‏شدم. تجربه نشان داده که خشونت در این مواقع ، کاری از پیش نمی برد و من باید با ملایمت با این موضوع برخورد می کردم. من هم با ملایمت برخورد کردم و مشکل حل شد! یک روز یکی از دوست های بابام اومده بود خونه ما. اون موهاش رو شونه نکرده بود،لباسهاش همه چروک بود و جورابهاش لنگه به لنگه بود و خلاصه خیلی آشفته بود. بابام گفت که دوستش خیلی پولداره ، ولی به خاطر فروتنی ، این جوری لباس می پوشه ! من که باور نمی کنم به خاطر فروتنی باشه!! ای کاش جا می شد دوست بابام رو می کشیدم تا ببینین! آموزش زبان انگلیسی یک ضرب المثل قدیمی هست راجع به فروتنی:درخت هرچی میوه اش بیشتره ، افتاده تره! جواب معما: هیچ کدام! آدم فروتن آدمی است که هنگام مصاحبه، اولین حرفی که می زند این است : من کوچک تر از آنم که نظری داشته باشم! سیاه، به آرامی سرش را از لانه بیرون آورد و تا چشمش به بافنده افتاد، خود را عقب کشید و خواست به داخل لانه برگردد. مرد بافنده شروع کرد به ناله و زاری کردن و

مجلات دوست کودکانمجله کودک 508صفحه 23