مصیبت در خانه
شخصی دروسط کوچه به خانم خودش رسید،
گفت: کجا میروی؟
گفت: مجلس ختم.
مردگفت: در خانه غذایی حاضرکردهای؟
گفت: نه...
شوهرگفت: پس برگرد، مصبیت واقعی در خانۀ
خودمان است!!
مردکچل
دو مگس روی سر مرد کچلی نشستند.
مگس بچه: مادر، من تشنهام.
مادر: آخرفرزندم، توی این بیابان بی آب و
علف من از کجا برایت آب پیدا کنم.
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 150صفحه 15