مجله نوجوان 150 صفحه 8
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 150 صفحه 8

یاردوست سلمان هراتی ­ ای پاسخ سپید سال قحطی چشم تو سالی که باغ در سایه می­زیست و جنگل از بسیاری رطوبت کرخت می­رویید چشمها حفره­های مخوف وسال اختلاط گرگ ومیش دستی برای تفکیک بر نمی­آید و هیچ چشمی نمی­اندیشید و لبها با آهنگ تجسّس سلام می­کردند آسمان آیینۀ تمام نمای دق بود که بشارت هیچ حجم روشنی از لبان صبح نمی­گذشت دریا تالاب مسطحی بی­موج که روی ران زمین در استراحتی یله بود و عشق حرام بود هیچ خلوتی به یاد خدا بر پا نمی­شد مردم با یأس عکس یادگاری می­گرفتند و با مرداب هزار خاطره داشتند رهایی ناپذیر توآمدی ساده­تراز بهار مثل تلاوت آیه­های قیامت بابعثتی عظیم در پی و ما از خویش پرسیدیم زیستن یعنی چه؟ و یاد گرفتیم بگوییم توکّلتُ علی الله پیشانی­ات پاسخ سپیدی بود برای ما در خویش مرده­های معیوب حضورتوامروز آسمانی مجهزی است که بی­شمار ستاره دارد و می­توان کهکشان را شمرد در این میان تو به ماه می­مانی دریغا ماه­واره­ها در این آسمان چه می­خواهند؟ کدام دست، تو را از ما مضایقه می­کند و نگاه تاریک کدام چشم به ماه­واره­ها هویت داد ماه­واره­ها از چشم آسمان خواهند اوفتاد

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 150صفحه 8