پرسش جدید
از جمله شغلهای بسیار مقدس شغل پزشکی است. شغلی است که اگر پزشکها به تکالیف خودشان، تکالیف انسانی خودشان عمل بکنند، این شغل بسیار شریف و یک عبادتی است. و همین طور پرستاری.
اعتماد و میدان دهی به جوانان برای حل نابسامانی ها و مشکلات بزرگ کشور از نخستین روزهای شروع نهضت اسلامی، همواره مورد توجه و تاکید و عمل رهبر کبیر انقلاب (قدس سره) بوده است. امام امت (ره) با ندای حق طلبی خود موجب آگاهی و بیداری اقشار مختلف مردم بویژه جوانان در زمان حاکمیت طاغوت شدند و جوانان نیز با لبیک به ندای رهبر خویش، در پیشبرد اهداف الهی نهضت بحق که رسالت تاریخی خویش را به انجام رساندند.
با عرض سلام متقابل و تشکر از سوال شما مخاطب گرامی، در پاسخ باید گفت: بله، حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) از ابتدای نهضت اسلامی و شروع حرکت انقلابی مردم ایران علیه حکومت وابسته پهلوی به این مهم اشاره داشته اند و اساس استقلال و عزت ملت را در روی پای خویش ایستادن و اتکا به خدا و خود و رد هرگونه وابستگی اعم از سیاسی، اقتصادی و نظامی دانسته اند...
بله، امام امت (ره) به عنوان رهبر و سکاندار حرکت انقلابی مردم مسلمان ایران و همچنین پایه گذار نظام جمهوری اسلامی، به همه زوایا و جوانب امور توجه داشته اند. معظم له با توجه به این که مردم ایران با ایثار و از خودگذشتگی قدم در راه استقلال و آزادی خویش نهاده اند به این امر توجه داده اند که این استقلال خواهی و قطع ید سلطه گران و اجانب برای کشور هزینه هایی ایجاد خواهد کرد و لذا...
با سلام و تبریک میلاد خجسته حضرت حجت (عج) در پاسخ باید گفت که در این خصوص حضرت امام (ره) طی سخنانی به این مهم اشاره کرده اند. معظم له با واکاوی برداشتها و قرائتهای پنج گانه ای که از موضوع انتظار فرج در طول تاریخ وجود داشته، به آسیب شناسی آن پرداخته و وظایف منتظران حقیقی امر فرج را تشریح و لزوم انجام تکلیف و تشکیل حکومت در عصر غیبت را یادآور شده اند که برای آگاهی بهتر و دقبق تر، به متن فرمایشات ایشان که در سال ۱۳۶۷ و در روز نیمه شعبان ایراد شده اشاره می گردد...
ضمن تشکر از سوال شما و تبریک میلاد باسعادت منجی عالم بشریت حضرت مهدی موعود (ارواحنا له الفدا) برای پاسخ به این سوال می توان به فرمایشات حضرت امام خمینی (س) مراجعه کرد. آن حضرت در مناسبت های مختلف به مساله استقرار عدالت حقیقی و مراتب آن اشاره کرده اند.
حضرت امام (قدس سره الشریف) با بصیرت و درایت مثال زدنی خود بیش از چهل سال قبل کل ملل مستضعف و تحت سلطه و ستم جهان را مخاطب قرار داده و به این مهم هشدار داده اند که به واسطه حاکمیت رسانه ای غرب و شرق نباید فریب تبلیغات و شانتاژهای ابرقدرتها را خورد بلکه بالعکس باید به این مهم توجه کرد که هدف اصلی و غایی و پنهان سلطه گران در قبال ممالک عقب نگه داشته شده، چپاول سرمایه های آنهاست.
امام خمینی همه جوانان را به حفظ ارزش های انسانی و توجه به مفاهیم بلندی مثل استقلال و آزادی دعوت می کند، ایشان همچنین نسل جوان را به هوشیاری و جلوگیری از انحرافات به خصوص در مراکز دانشگاهی که مراکزی «انسان ساز» هستند توجه می دهند، و موّکداً توصیه می کنند که دانشگاه باید از «انحراف» و «غرب زدگی و شرق زدگی» در امان باشد.
جمهوری اسلامی پیشنهادی امام خمینی شامل دو جزء بود یعنی از دو کلمه مرکب شده بود. کلمه جمهوری و کلمه اسلامی ، کلمه جمهوری شکل حکومت پیشنهاد شده را مشخص می کند و کلمه اسلامی، محتوای این حکومت را بیان می کند. یعنی پیشنهاد می شود که این حکومت با اصول و مقررات اسلامی اداره شود و در مدار اصول اسلامی حرکت کند. در اندیشه سیاسی امام خمینی،جمهوری شکل حقوقی رژیم است که توسط خود مردم نعیین می شود که تکیه بر اکثریت مردم است یعنی در واقع جمهوری، در اندیشه امام خمینی به همان معنایی است که در همه جه وجود دارد،یعنی فرم و شکل حکومت را تشکیل می دهد و اسلامی محتوای آن فرم راکه قوانین الهی است .
ارتباط با همه ملل و دولت های دیگر یک اصل معقول در نظام اندیشه ای امام خمینی (س) می باشد و فقط دو کشور استثنا شدند: یکی اسرائیل به سبب اشغالگری و آواره کردن اکثر بومیان فلسطین، و دیگری افریقای جنوبی به علت داشتن نظام سیاسی مبتنی بر آپارتاید که مشروعیت خود را از دست داده بود که دومی چندی پس از رحلت امام (س) تغییر روش داد و جمهوری اسلامی با آن کشور به سرعت رابطه برقرار نمود.
خداوند تبارک و تعالی در آیه دوم از سوره مبارکه جمعه هدف از بعثت پیامبران را تعلیم کتاب و حکمت و پرورش و تصفیه روح از ناخالصی ها معرفی کرده است. لذا بحث از جایگاه تعلیم و تربیت در سیره و اندیشه امام خمینی(س)، که خود تعلیم دیده مکتب اصیل قرآن و سنت است، بحثی طویل است که در اینجا نیازی به توضیح آن نیست. اما اینکه امام خمینی(س) در سطوح آموزش عالی چه اهدافی را برای آن قائل است و اساساً نحوه و چگونگی پیوند نظام تعلیم و تربیتی با منافع ملی یک کشور چگونه قابل تعریف است، موضوع سؤال فوق قرار گرفته.
در مورد آزادی حجاب نیز با مراجعه به سخرانی ها و مصاحبه های امام (ره) براحتی می توان دریافت که ایشان حجاب اسلامی را مخالف آزادی نمی دانستند و هرگز از آزادی خود حجاب سخن نگفته اند، اتفاقا نسبت به حجاب بسیار سختگیر بودند و آن را برای حفظ ارزش و کرامت زن بسیار لازم می دانستند و به آن توصیه می فرمودند.
به طور کلی و در یک کلام می توان ویژگی مردمی بودن و همراه مردم بودن را در یک جمله از امام دید که صد البته التزام عملی به آن نیز به گوه تاریخ مشاهده شده است. ایشان در تاریخ 6 خرداد 1360، در جمع نمایندگان مجلس شورای اسلامی، ضمن اشاره به وظایف نمایندگان مجلس، در تبیین ضرورت پایبندی همه به قانون چنین می فرمایند: «من هم ممکن است با بسیاری از چیزها، من که یک طلبه هستم، مخالف باشم. لکن وقتی قانون شد [تصویب] خوب، ما هم می پذیریم.»
آن چیزی که مبرهن و مسلم است، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) به هیچ وجه نقشی ممیزی از ابتدای تأسیس، برای خود قائل نبوده و در آینده نیز از همین سیره پیروی خواهد کرد. اما یک نکته صراحت دارد آن اینکه هر فردی بخواهد از کلام و سیره امام، تعبیر، تفسیر و تأویلی داشته باشد باید با محکمات اندیشه ای امام آشنا باشد و در فضای فکری و دستگاه اندیشه ای ایشان تنفس کرده باشد. از همین روست که برای تفسیر در عالی ترین گستره آن، یعنی قرآن، مجموعه ای از اصول و قواعد علمی مدون و پویا در نظر گرفته شده است و هر کس بخواهد به تفسیر قرآن دست یازد و به بطون آن راه پیدا کند، لاجرم باید با مقدمات آن آشنا شود و خارج از قاعده های مسلم پا در این راه نگذارد.
ارزش و جایگاه وصیت نامه سیاسی-الهی امام خمینی(س) از این جهت است که ایشان این مرقومه را نه تنها برای یک قشر خاص اعم از بستگان و خویشانشان یا افرادی خاص نوشته باشند، بلکه هر بند آن ناظر بر شأنی از شئون جامعه و به تعبیری جهان اسلام و بشریت است.
اینترنت و شبکه های اجتماعی مانند بسیاری از پدیده های دیگر دارای پیامدهای مثبت و منفی می باشد که با برنامه ریزی و بالا بردن سطح آگاهی عمومی می توان از آثار مثبت آن بهره گرفت و پیامدهای منفی را کاهش داد.
طلیعه، متن و تمام جزئیات نگاشته شده در وصیت نامه سیاسی-الهی امام خمینی(س) برگرفته از آیات، روایات، احادیث و سیره پیامبر و ائمه معصومین(ع) است و بنیادی جز آن نمیتوان برایش برشمرد. جان کلام وصیت نامه امام خمینی(س)، که ثمره و چکیده عمر پربرکت و جاویدان اثر ایشان است، در کلمه توحید، خلاصه می شود.
به حقیقت می توان گفت حقوق میان حاکم و مردم در جامعه علوی از اهمیت ویژه ای برخوردار است، چنان که آن را از سایر حقوق در چنین جامعه ای متمایز می کند. امیر مؤمنان، حضرت علی (ع) در این باره می فرمایند: «بزرگ ترین حقوقی که میان مردمان جریان دارد همانا حق والی بر مردم و حق مردم بر والی است.» نکته شایان ذکر این است که حقوق مردم و حکومت اسلامی، دو طرفه است و باید نسبت به هم ادا شود و به هیچ وجه امری یک سویه تلقی نمی شود. ولی در این میان شاید از جمله مهمترین حقوقی که کمتر به آن عنایت شده قاعده «النصیحةُ لائِمة المسلمین» باشد، اصلی که یک تعبیر ریشه دار و پرسابقه است که در روایات متعددی به چشم می خورد.
تعبیر، تفسیر و تأویل بعضی احکام تاریخی امام خمینی(س) که در مقاطعی حساس و بر حسب شرایط خاص زمانی و مکانی صادر شده است یکی از نیازهای امروز جامعه فکری است. چرا که دستگاه معمار انقلاب دستگاهی ایستا و منجمد نیست، بلکه به خاطر نشأت گیری از بنیان های قرآنی از خاصیت پویایی و کارایی برای نسل هایی بعدی، برخوردار است.
یکی از مشخصه های بارز اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی تلاش برای وارد کردن واژه ها و مفاهیم قرآنی و اسلامی در ادبیات سیاسی مسئولان و دولتمردان نظام اسلامی بود که واژه استکبار از جمله واژه هایی است که به طور عملی در این ادبیات وارد گردید. حضرت امام خمینی در تعیین استراتژی و خط مشی مبارزه با استکبار سه اصل را مورد اشاره قرار می دهند: 1- سلامت و صلح جهان بسته به انقراض مستکبرین است. 2- تغییر باید از متن جامعه سرچشمه بگیرد. 3- مقابله با مستکبرین باید ریشه ای و انقلابی باشد، نه سطحی و رفرمی.
اساساً به دلیل اینکه آینده به شکلی نامعلوم و ناپیداست، و ماهیتی راز آلود دارد، لذا توجه، پیش بینی و یا ساخت آن، برای بسیاری از متفکران و اندیشمندان جهان امری درخور نظر بوده است. چه بسا که کشف واقعیات اجتماعی آینده جامعه، قوانین آتی حاکم بر آن و شرایط و لوازم حاکم بر آن نیز نمی تواند از حوزه فکری و علاقه متفکران به اندیشیدن در مورد آن در زمان حیات خویش باشد. امام خمینی(س) که فقیهی دوربین و عالمی مصلحت اندیش بود، عصاره ای از دریافت های علمی و عرفانی خود را در رابطه با چالش ها، دغدغه ها و آینده امت اسلامی و به خصوص ایران پس از انقلاب اسلامی را در قالب وصیت نامه -سیاسی الهی خویش ارائه کردند و بنا بر اینکه این مرقومه، در قالب زمان و مکان خویش نمی گنجد و از آبشخور قرآنی سرچشمه می گیرد، هر زمان که به آن رجوع شود، می تواند راهگشای عمل باشد.
پیش من مکان مطرح نیست؛ عمل به تکلیف الهی مطرح است، مصالح عالیه اسلام و مسلمین مطرح است.
ضرورت وجود حکومت در زندگی اجتماعی بشر، آن چنان روشن است که نیازی به دلیل و برهان ندارد. حکومتی که آزادی های فردی را در چهارچوب مصالح اجتماعی حفظ کند و در پرورش استعدادها بکوشد، و مردم را به وظایف خود آشنا سازد و قوانین را اجرا کند.فطری بودن نیاز به تشکیلات حکومتی به حدی بود که وقتی پیامبر اسلام (ص) پس از هجرت به مدینه دست به ایجاد دولت اسلامی زد مردم با وجود سؤالاتی که در زمینه حیض و هلال و انفاق و دیگر مسائل عادی مطرح می کردند و از پیامبر (ص) توضیح می خواستند در این مورد (تشکیل دولت) هیچگونه سؤالی مطرح ننمودند و توضیحی نخواستند حتی جریانهای پس از رحلت آن حضرت نیز با تمامی فراز و نشیب آن از همین احساس فطری سرچشمه می گرفت.ا دقت و بررسی در ماهیت و کیفیت قوانین اسلام تردیدی نمی توان داشت که اجرای این قوانین و عمل به آنها مستلزم تشکیل حکومت است و بدون تاسیس یک دستگاه اجرائی و سازمان گسترده سیاسی نمی توان به وظیفه اجرای این احکام جامه عمل پوشانید.
معمار کبیر انقلاب اسلامی چکیده یافته های علمی و تجربی خویش را در قالب وصیتنامه سیاسی و الهی بیان کرده است. امام در بخشی از وصیت نامه سیاسی- الهی خویش فرمودند: «بی تردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است؛ و رمز پیروزی را ملت می داند و نسلهای آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن: انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی؛ و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد.»
افراد هر جامعه دارای اندیشه ها، تفکرات و تمایلات متفاوتی هستند. در ارتباط بین افراد جامعه با حکومت، گروه های موافق و مخالفی وجود دارند که با برخوردهای متفاوت حکومت روبه رو می شوند. صرف نظر از انگیزه مخالفت ها و چرایی آن ها، نحوه برخورد حکومت با گروه های مخالف در جوامع قابل بررسی است و از برخوردهای ساده و همراه با ملایمت تا برخورد خشن، ضرب و جرح و به دار کشیدن مخالفان را در طول تاریخ شاهد بوده ایم. سؤالی که مطرح است اینکه مخالفان در نظام سیاسی اسلام، از چه جایگاهی برخوردارند؟ و برخورد حاکمان با مخالفان چگونه باید باشد؟
با کمی تأمل در سیره ائمه (علیهم السلام) می توان دریافت که تلاش اولیه امیرالمؤمنین(ع) در مواجهه با مخالفت ها و معارضه های مخالفان خود پاسخگویی به شبهات مخالفان بود و می کوشید راهی برای پایان بخشیدن مسالمت آمیز؛ نزاع و دشمنی بیابد. اگر از این راه نتیجهی دلخواه به دست نمی آمد، با مخالفان خود، تا جایی که به امنیت و وحدت جامعه ی اسلامی آسیبی نمی رسید، مدارا، و از شدت و خشونت پرهیز می کرد. سرانجام اگر مخالفان دست به قیام مسلحانه می زدند و امنیت شهرها و راهها را به خطر می انداختند، نوبت به برخورد قاطعانه می رسید. البته امام در این مرحله نیز هیچ گاه از ارشاد و راهنمایی دشمنان غفلت نمی کردند و در عمل همیشه به این اصل پایبند بودند.
چپاولگران حیله گر کوشش کردند به دست عمال به اصطلاح روشنفکر خود، اسلام را همچون مسیحیت منحرف به انزوا کشانند و علما را در چهارچوب مسائل عبادی محبوس کنند و ائمه جماعات را در مساجد و محافل عقد و ازدواج منزوی، و مقدسین از توده را سرگرم ذکر و دعا، و جوانان عزیز را سرگرم عیش و نوش، از صحنه امور سیاسی و اجتماعی و اهتمام به امور مسلمین و گرفتاری بلاد اسلامی خارج نمایند و در این امر توفیق بسزایی پیدا کردند و از این جهالت و غفلت ما سوء استفاده کردند و بلاد مسلمین را یا مستعمره خویش نمودند و یا به استثمار کشیدند و بسیاری از سلاطین و حکام مسلمین را استخدام نموده و با دست آنان ملتها را به استضعاف و استثمار کشاندند و وابستگی و فقر و فاقه و پیامدهای آنها گریبانگیر توده های دربند گردید.»(صحیفه امام، ج 18، ص 89)
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.