احکام وقف
تولیت وقف
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1369

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

تولیت وقف

تولیت وقف

[سؤال 8440]‏ ‏ ‏ 4562‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر مبارک حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، دامت برکاته‏

‏پس از تقدیم مراتب ارادت و دعاگویی از طرف خود و قاطبۀ اهالی شهر بردسکن‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 266

‏و حومه، آبی است وقف بر اولاد و چند سال است که در اثر اختلاف در تعیین متولی و‏‎ ‎‏مشخص نبودن آن و دخالت دو نفر به عنوان متولی که هر دو از موقوف علیهم هستند‏‎ ‎‏و سال ها است مدعی تولیت ملک مزبور می باشند؛ هنوز مقامات مسئول نتوانستند‏‎ ‎‏تکلیف این ملک را، چنان که باید روشن نمایند. با توجه به این که آب ملک نامبرده در‏‎ ‎‏داخل شهر مورد استفاده مردم قرار می گیرد و غسل و وضوی مردم نیز از آن تأمین‏‎ ‎‏می شود، بلا تکلیفی آن ضرر دینی بزرگی نیز دارد. اکنون تمام موقوف علیهم ـ طی یک‏‎ ‎‏نامه ـ عدم لیاقت و امانت و عدم رضایت از مدعیان تولیت را به این جانب اعلام‏‎ ‎‏داشته اند. با این که در وقف نامه ارشد اولاد به عنوان متولی معرفی شده است؛ هیچ یک‏‎ ‎‏از افراد نام بردۀ به عنوان ارشد، مورد تأیید تمام موقوف علیهم نیستند. از آن رهبر‏‎ ‎‏عالی قدر استدعا می شود: تکلیف ملک مزبور و متولی آن و وظیفه مردم را نسبت به آن‏‎ ‎‏روشن فرمایید. ضمناً ملک مزبور در حال حاضر در اجارۀ شهرداری بردسکن است و‏‎ ‎‏به مصرف آب لوله شهر می رسد. در خاتمه وقف نامه و شکایت موقوف علیهم به‏‎ ‎‏پیوست تقدیم می گردد.‏

‏ضمناً، ملکی به نام سعدآباد مشابه و نظیر همین ملک است. مستدعی است تکلیف‏‎ ‎‏آن را نیز روشن فرمایید. ‏

بسمه تعالی، به هر نحو جعل تولیت برای وقف شده باید عمل شود و چنانچه اختلافی در تشخیص آن هست به محاکم صالحه در دولت اسلامی مراجعه شود.

[سؤال 8441]‏ ‏ ‏ 4563‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏قم، دفتر امام خمینی‏

‏احتراماً؛ مستدعی است با ملاحظه این قسمت از وقف نامه سال 1254 در انتخاب‏‎ ‎‏متولیان نظر خود را بیان کنید. واقف موفق، تولیت اشیای موقوفه مزبوره را مادام‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 267

‏الحیات به خود و بعد از خود به پسر ارجمند سعادتمندش آقا یوسف و بعد از او به‏‎ ‎‏اولاد ذکور او الاکبر فالاکبر، نسلاً بعد نسل، بطناً بعد بطن کذلک واگذار کرده و بعد از‏‎ ‎‏انقراض اولاد ذکور آقا یوسف ـ العیاذ بالله‌ ـ به اولاد اناث او نسلاً بعد نسل، بطناً بعد‏‎ ‎‏بطن، کذلک واگذار کرده و بعد از انقراض، امر تولیت مزبوره واگذار و موکول است به‏‎ ‎‏سایر اولادان ذکور واقف الاکبر فالاکبر، بطناً بعد بطن، نسلاً بعد نسل، و بعد از انقراض‏‎ ‎‏اولادان ذکور، اولاد اناث واقف متولی می باشند به طریق مذکور، بطناً بعد بطن، نسلاً‏‎ ‎‏بعد نسل الی ما شاء الله‌ و بطن اول، مقدم بر بطن ثانی می باشد. اما یوسف بلا  عقب بود‏‎ ‎‏و از سایر اولادِ اناثی از طبقۀ پنجم متصل به واقف با بطنی مؤخر، خود را متلقی از‏‎ ‎‏اعقاب ذکور معرفی کرده و مدعی تولیت است. از طرفی ذکوری از اناث از طبقۀ‏‎ ‎‏چهارم متصل به واقف خود را بطناً مقدم بر اناث مذکور و اقرب به جامع نسب معرفی‏‎ ‎‏کرده و مدعی است که تولیت با او است. استدعا دارد با توجه به نحوۀ تولیت در‏‎ ‎‏مندرجات مفاد وقف نامه و با عنایت به منظور واقف در مورد الاکبر فالاکبر و بطن اول‏‎ ‎‏مقدم بر بطن ثانی کتباً نظر خود را مرقوم فرمایید که الیوم تولیت با کدام یک از این دو‏‎ ‎‏نفر است.‏

بسمه تعالی، بعد از فرض این که اولاد ذکور نیست، با وجود نسل متقدم از اولاد اناث واقف، نوبت به نسل متأخر نمی رسد.

[سؤال 8442]‏ ‏ ‏ 4564‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 12 / 4 / 1361‏

‏حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، متّع الله‌ المسلمین بطول بقائه ‏

‏بعد الصلاة والسلام، استفتا می شود که واقف موقوفه ای در متن وقف نامه مربوطه،‏‎ ‎‏تولیت موقوفه را چنین تفویض نموده است: «ارشد و اتقی اولاد و اولاد اولاد اولاد‏‎ ‎‏ذکور، بطناً بعد بطن و نسلاً بعد نسل، بدون ملاحظۀ اقربیت الی قیام الساعة، متولی‏‎ ‎‏شرعی زمان خود خواهد بود». ‏


استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 268

‏با توجه به نص فوق، به نظر آن حضرت: ‏

‏1. راه تشخیص ارشدیت و اتقائیت اولاد چیست؟ ‏

‏2. آیا می توان اثبات ارشدیت و اتقائیت را فقط به شهادت چهار نفر مشخص با‏‎ ‎‏اسم و رسم منحصر ساخت و شهادت کتبی و شفاهی سایر علما و ثقات مؤمنین را‏‎ ‎‏اعتبار نداد؟ ‏

‏3. با توجه به متن مذکور، آیا می توان تولیت را ـ با موجود بودن اولاد ذکور از نسل‏‎ ‎‏وقف ـ از آن ها سلب و به جای انتخاب ارشد و اتقی، موقوفه را بدون متولی گذاشت؟‏‎ ‎‏استدعا دارم نظر مبارک را ذیلاً مرقوم فرمایید. ‏

بسمه تعالی، متولی شرعی کسی است که اوصاف شرط شده در وقف را دارا باشد و در صورت اختلاف، باید به حاکم شرع مراجعه و حل و فصل شود.

[سؤال 8443]‏ ‏ ‏ 4565‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر مبارک حضرت آیت الله‌ العظمی و زعیم الملة والدین الامام خمینی، مدّ ظله‏

‏پس از تقدیم درود و سلام به پیشگاه و محضر جناب عالی؛ عرض می شود که‏‎ ‎‏عبارت وقف نامه ای چنین است که: «تولیت موقوفات مزبور، مادام الحیات با خود‏‎ ‎‏واقف موقوفه است و بعد اصلح اولاد ذکور، متولی خواهد بود و بعد اصلح اولاد‏‎ ‎‏ایشان، نسلاً بعد نسل و چنانچه اولاد ذکور منقرض شد، به اصلح اولاد اناث، از واقف‏‎ ‎‏یا متولی و چنانچه اولاد اناث هم منقرض شد، تولیت، با عدول مؤمنین قریه است».‏

‏سؤال این که بعد از فوت واقف که تولیت به اصلح اولاد ذکور واقف می رسد،‏‎ ‎‏چنانچه بعداً این اصلح اولاد ذکور که متولی است، فوت کرد؛ آیا تولیت موقوفۀ مزبور‏‎ ‎‏به اصلح از برادران این متولی می رسد که اولاد واقف هستند، نسلاً بعد نسل، یا این که‏‎ ‎‏تولیت به اصلح اولاد ذکور همین متولی ـ که مرده است ـ می رسد، نسلاً بعد نسل.‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 269

‏همچنین این سؤال در بطون بعدی هم می آید؟‏

بسمه تعالی، تولیت، با اصلح اولاد متولی است و به برادران نمی رسد.

[سؤال 8444]‏ ‏ ‏ 4566‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر مبارک رهبر انقلاب اسلامی حضرت مستطاب آیت الله‌ العظمی امام‏‎ ‎‏خمینی متع الله‌ المسلمین بطول بقائه الشریف ‏

‏به شرف عرض عالی می رساند: ساختمان و باغی است که به عنوان مدرسه علمیه‏‎ ‎‏دینی و کتابخانه و مجالس مذهبی و آنچه موجب ترویج دین مبین اسلام است وقف‏‎ ‎‏شده و از سال 1353 که سال تنظیم وقف نامه بوده تا به حال در تصرف وقف است.‏‎ ‎‏مالک یا مالکین، ساختمان و باغ را در همان سال ـ یعنی 1353 ـ به تصرف وقف‏‎ ‎‏داده اند و در همان وقف نامه تولیت آن وقف برای پنج نفر معین شده و از آن زمان تا‏‎ ‎‏کنون به نظر همان متولیان به عنوان وقف، ساختمان های جدیدی در این محل احداث‏‎ ‎‏شده که قسمتی از آن به صورت مدرسه علمیه است و قسمتی دیگر که برای استفادۀ‏‎ ‎‏عموم در وقف نامه به صورت حوضخانه (و مستراح عمومی) معین شده در همان‏‎ ‎‏سال ها از 53 به این طرف مورد استفاده قرار گرفته و قسمت دیگر آن برای مجالس‏‎ ‎‏مذهبی عمومی به طور مکرر مورد استفاده واقع شده. و در ضمن از حق آب باغ‏‎ ‎‏مذکور در مصرف وقف استفاده شده است و به طور کلی از همان سال 53 (سال‏‎ ‎‏وقف) به این طرف در تصرف وقف بوده.‏

‏سپس یکی از متولیان در غیاب سایرین به عنوان این که وقف نامه جدیدی تنظیم‏‎ ‎‏کند تحت عنوان این که آن وقف نامه مسودّه بوده (در سال 59 و پس از آن که شش الی‏‎ ‎‏هفت سال و یا بیشتر در تصرف وقف بوده) وقف نامه را تغییر داده و تولیت آن را‏‎ ‎‏منحصر در خود و نسل های ذکور پس از خود و یا عنوان دیگری که خود انتخاب‏‎ ‎‏نموده، قرار داده است.‏


استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 270

‏و پس از آن که بقیه متولیان اطلاع پیدا کردند اعتراض بر این عمل نموده اند و سه‏‎ ‎‏نفر آن ها صریحاً معترض هستند که چرا این وقف نامه را تغییر داده است، در حالی که‏‎ ‎‏در طول این شش الی هفت سال یا بیشتر در تصرف وقف بوده است و همۀ متولیان‏‎ ‎‏متفق اند که این شش الی هفت سال یا بیشتر در تصرف وقف بوده و تمام کارهای‏‎ ‎‏ساختمانی جدید آن به حساب وقف بوده و استفاده های عمومی از قسمت‏‎ ‎‏حوض خانه و مستراح هم به جهت وقف بوده و سه نفر آن ها هم صریحاً شهادت‏‎ ‎‏می دهند به این که در سال 53 (سال تنظیم وقف نامه) صیغۀ وقف به طور کامل هم‏‎ ‎‏عربی و فارسی جاری شده است.‏

‏مخفی نماند که در همان سال 53 زمین و باغ مذکور با جمیع متعلقات آن به تصرف‏‎ ‎‏وقف درآمده و بدین جهت وقف نامۀ مذکور تنظیم شده بود، لکن به علت این که در‏‎ ‎‏زمان طاغوت بوده به امضای ادارۀ اوقاف وقت نرسانده بودند که مبادا ادارۀ اوقاف آن‏‎ ‎‏را زیر نظر افراد طاغوتی به مصرف برساند.‏

‏اوّلاً: اکنون حکم وقف به چه صورت است و ثانیاً تولیت متولیان چگونه است؟‏‎ ‎‏مستدعی است حکم را بیان فرمایید.‏

بسمه تعالی، ثبت در دفتر اوقاف میزان نیست، بلکه بعد از تحقق وقف از مالک و تسلیم عین موقوفه در جهت وقف، وقفیت لازم می شود و تغییر آن حتی از واقف هم جایز نیست و متولی شرعی همان کسانی هستند که واقف در هنگام وقف تعیین کرده است.

[سؤال 8445]‏ ‏ ‏ 4567‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر مبارک حضرت مستطاب آیت الله‌ العظمی امام خمینی رهبر کبیر انقلاب و‏‎ ‎‏بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، دام ظله، پس از عرض سلام و ادب، گزارش‏‎ ‎‏می شود:‏


استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 271

‏جناب سید العلماء حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید یوسف موسوی‏‎ ‎‏کشمیری رحمه الله که در رأس علمای کشمیر بودند، سال گذشته دهم ماه ذوالقعده‏‎ ‎‏1402ه. ق فوت کردند. ایشان سی ودوسال قبل، یک مدرس‏‏ۀ‏‏ دینی در قصب‏‏ۀ‏‏ بدگام، به‏‎ ‎‏اسم جامع‏‏ۀ‏‏ باب العلم، برای طلاب علوم دینی تأسیس نموده و با سایر املاک که‏‎ ‎‏من جمله آن ها، دو خروار زمین که از ملک طلق خود او بود، وقف کردند. چون بانی و‏‎ ‎‏واقف مدرسه بودند؛ تولیت آن را مادام الحیات برای خودشان قرار دادند و بعد از‏‎ ‎‏فوت خود اخوی زاد‏‏ۀ‏‏ خویش را برای تولیت تعیین نمودند. سپس از اولاد و احفاد آن‏‎ ‎‏مرحوم یا از اولاد اخویشان، هر که قابلیت این امر را داشته باشد. به جهت انجام وظیف‏‏ۀ‏‎ ‎‏تولیت، نامزد نمودند. چنان که آن مرحوم در کتاب «ایقاظ العباد» نوشته اند که در سال‏‎ ‎‏1370 هجری چاپ شده است. ‏

‏در عین حال، پس از ارتحال آقای مرحوم، پسر بزرگ ایشان وصیت نامۀ مفصلی‏‎ ‎‏راجع به امور شخصی و خانوادگی آن مرحوم ادعا و ارائه نمود، که اگرچه امضا ندارد و‏‎ ‎‏تکمیل نشده است، ولی بدون تردید خط آن مرحوم می باشد، و هیچ کس نمی تواند آن‏‎ ‎‏را انکار بکند. از محتویات و لابه لای آن پیدا است که آن مرحوم وصیت نامۀ مزبور را‏‎ ‎‏در اواخر زندگی به سلک تحریر درآورده اند. وقتی که از فرزندشان ـ که وصی آن‏‎ ‎‏مرحوم نیز هست ـ پرسیدیم این وصیت نامه چرا تکمیل نشده است؟ وی گفت: آن‏‎ ‎‏مرحوم این را می خواستند تکمیل کنند، در عین حال، ایشان مریض شدند و ضعف و‏‎ ‎‏ناتوانی بر ایشان چنان چیره شد که دیگر نتوانستند به پایان برسانند و امضا نمایند. ولی‏‎ ‎‏به عنوان وصیت فرمودند، من هرچه وصیت دارم در ضمن وصیت نامه نوشته ام. باید‏‎ ‎‏در انفاذ آن ها طبق همان مرقوم که در دفتر است عمل شود.‏

‏اینک صورت وصیت نامه تقدیم محضر است. در این وصیت نامه در ضمن‏‎ ‎‏وصایای دیگر، آنچه در خصوص مورد تولیت مدرسه مزبور آمده است این است که‏‎ ‎‏آن مرحوم از تولیت اخوی زاده برای مدرسه رجوع نموده اند و به جای ایشان، فرزند‏‎ ‎‏مزبور را نسلاً بعد نسل، متولی مدرسه و سایر موقوفات آن قرار داده اند و از طرف‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 272

‏دیگر، در حیات خود عملاً وظایف مدرسه را به وی تحویل و تفویض نموده بودند.‏‎ ‎‏چنان که واضح است.‏

‏نظر به این که وصیت نامۀ مزبور، واقعاً نوشتۀ آن مرحوم هست، و این که ایشان،‏‎ ‎‏بالاتفاق صاحب درایت و دارای تقوا و تفقه بودند و هیچ گمان نمی رود که در نوشتن‏‎ ‎‏چنین مرقومی موازین شرعی را رعایت نکرده باشند به هرحال، در هر دو صورت‏‎ ‎‏قضیه که شهد الله‌ و رسوله که مطابق واقع می باشند و هیچ گونه شائبۀ نفسانی در تفسیر‏‎ ‎‏آن ها نیست؛ حکم شرعی را بیان فرمایید که آیا صورت سابقی که در کتاب مزبور‏‎ ‎‏می باشد درست است یا صورت لاحقی که در وصیت نامه آن مرحوم نوشته اند صحیح‏‎ ‎‏خواهد بود؟ تا تکلیف وصی آن مرحوم معین شود.‏

‏ثانیاً: آن مرحوم و مبرور متولی اوقاف کثیره بودند. ایشان چند سال قبل از فوت‏‎ ‎‏خود، یک هیأت هفت نفری برای انتظام و انصرام آن موقوفات، تحت نظارت خود‏‎ ‎‏تشکیل داده اند و یک مرقومی نیز مربوط به وظایف اعضای هیأت نوشتند ـ که صورت‏‎ ‎‏آن به پیوست تقدیم می شود ـ از این مرقوم ظاهر می شود که این هیأت، باید در حیات‏‎ ‎‏متولی و هم بعد از فوت او به وظایف خود عمل کند و قراین دیگری نیز بر این دو‏‎ ‎‏جهت مزبور دلالت دارند.‏

‏پس در این صورت، هیأت نامۀ وقفی، عنوان و مصداق وصیت پیدا می کند یا خیر؟‏‎ ‎‏در صورت بودن آن به عنوان وصیت نامه، آیا پس از فوت آن مرحوم، متولی دیگر‏‎ ‎‏می تواند از آن وصیت نامه تخلف و تخطی نماید، به این که آن هیأت را کلاً یا بعضاً‏‎ ‎‏بشکند؟‏

‏یا اشخاصی که اعضا آن قرار داده شده اند، بدون صدور خیانت و تخلف شرعی از‏‎ ‎‏آنان، می توان کنار گذارد یا نه؟‏

بسمه تعالی، متولی وقف، کسی است که در صیغۀ وقف معین شده است و اگر شخصی معین نشده، تولیت با حاکم شرع است.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 273

[سؤال 8446]‏ ‏ ‏ 4568‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏مردم عوام از مؤمنین کشمیر، اموال و اجناس و قطعات اراضی و درختان را بر‏‎ ‎‏حسینیه و مدرسۀ باب العلم وقف نموده بودند و آقای حجت الاسلام الحاج سید‏‎ ‎‏یوسف الموسوی مرحوم را، فقط تا حیاتشان متولی قرار داده بودند، برای این که‏‎ ‎‏حاضر نبودند که آن جناب، تولیت آن اوقاف را، بدون ارضا و استرضای عوام و بدون‏‎ ‎‏استحقاق به کسی بسپارد. بیان فرمایید که ما واقفین، این حق را داریم یا خیر؟ و اگر‏‎ ‎‏متولی مرحوم، از حدود گذشته، تعرض کرده باشد، صحیح است یا خیر؟ واضح‏‎ ‎‏فرمایید. بیّنوا توجروا‏

بسمه تعالی، تولیت وقف، با کسی است که در قرارداد وقف، متولی شده و بعد از فوت او واقفین، اختیار تعیین متولی ندارند و با نبود متولی خاص، اختیار با حاکم شرع است.

[سؤال 8447]‏ ‏ ‏ 4569‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر انور حضرت آیت الله‌ العظمی ناصر المستضعفین، امام خمینی، ادام الله‌ ظله‏‎ ‎‏الشریف، جعلنا الله‌ فداک‏

‏سیدنا! شخصی از روحانیین که به صلاح و دیانت در مردم معروف بود و نزدشان‏‎ ‎‏به این وجه نافذالقول هم بود، مدرسه ای دینی را تعمیر نمود و از اموال شخصی خود‏‎ ‎‏هم بر آن چیزی بذل نموده و از مؤمنین هم اموالی جمع آوری کرد و پسر برادرش هم‏‎ ‎‏که از روحانیین معتمد بذل کنندگان بود در جمع آوری اموال از مؤمنین معاونش بود.‏‎ ‎‏چون از تعمیر این مدرسه به فراغت رسید وقف نامه ای در یک کتابی از مؤلّفات‏‎ ‎‏خودش انتشار داد و نوشت که «این مدرسه و موقوفاتش را وقف نموده و تولیتش را تا‏‎ ‎‏دم حیات برای خودم و بعد از خود، برای پسر برادرم، فلانی گذاشتم» و تا مدتی‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 274

‏همان طور بود. آن مدرسه اکنون تحت کار است و باذلانِ بر آن مدرسه به دست هر‏‎ ‎‏دوشان مال مبذول خودشان را می دادند و متولی تعیین شده، بعد از بانی هرچه به‏‎ ‎‏دستش می آمد به واقف و بانی می سپرد. الآن که خود بانی وفات نموده پسرهایش‏‎ ‎‏مدعی اند که پدر ما وصیت نامه ای تحریر کرده و در آن نوشته است که «تولیت این‏‎ ‎‏مدرسه را به پسرم تفویض نمودم، اگر چه قبلاً برای تولیت بعد از خود، پسر برادرم‏‎ ‎‏فلانی را تعیین نموده بودم، لکن چون او پسرهایش را از این مدرسه بیرون آورده و به‏‎ ‎‏مدارس دیگر فرستاده لذا نزد من از اعتبار ساقط شده و از تولیتش عزل نمودم و با‏‎ ‎‏وجود آن، او را ناظر گذاشتم». بیان فرمایید: در صورت ثبوت شرعاً، همچو وصیتی‏‎ ‎‏نافذ است؟ متولّی تعیین شده در حین وقف و در عبارت وقف یا این وصیت عزل‏‎ ‎‏خواهد شد یا خیر؟ در صورت نفوذ و عزل متولّی بنابر وصیت، پسر مُوصی می تواند با‏‎ ‎‏وجود لاپروایی از نظارت پسر عمویش عمل کند یا خیر؟‏

بسمه تعالی، هر کس در ضمن صیغه وقف به عنوان تولیت معیّن شده، متولّی شرعی است و با وصیت واقف تولیت عزل نمی شود.

[سؤال 8448]‏ ‏ ‏ 4570‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 12 / 4 / 1983 م‏

‏حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، دام ظله العالی‏

‏زید مدرسه ای تأسیس کرده که تولیت آن را مادام العمر برای خود قرار داده و پس‏‎ ‎‏از مدتی که تحت تولیتش آن مدرسه اداره می شده، وصیت کرده که بعد از مرگش‏‎ ‎‏عمرو متولی آن مدرسه باشد و در اواخر عمرش وصیت نامۀ دیگری نگاشته که در آن‏‎ ‎‏نوشته: «باید بعد از مرگش عمرو متولی آن مدرسه نباشد و بکر متولی باشد». مرقوم‏‎ ‎‏بفرمایید که آیا عمرو متولی شرعی آن مدرسه است یا بکر؟‏

بسمه تعالی، چنانچه در وقت وقف کردن مدرسه، حق تعیین متولی بعد از خود را برای خود قرار نداده باشد، وصیت او نافذ نیست و تولیت مدرسه بعد از او با حاکم شرع است.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 275

[سؤال 8449]‏ ‏ ‏ 4571‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 17 / 1 / 1361‏

‏پیشگاه معظم رهبر عالی قدر، حضرت امام خمینی، مدّ ظله العالی‏

‏محترماً به عرض می رساند:‏

‏این جانبان در سال 1352 ملکی را وقف حضرت خامس آل عبا نمودیم و متولی‏‎ ‎‏نیز جهت آن تعیین کرده ایم، که درآمد آن را صرف عزاداری و اطعام نماید. در حال‏‎ ‎‏حاضر متولی طی نامه ای به این جانبان و سازمان اوقاف اعلام استعفا نموده است. با‏‎ ‎‏توجه به این که واقفین در قید حیات بوده و چنین موردی در قانون پیش بینی نشده‏‎ ‎‏است، از آن محضر محترم تقاضا می شود فتوا بفرمایند آیا این جانبان می توانیم شخص‏‎ ‎‏دیگری را به تولیت انتخاب نموده و یا رأساً نسبت به عهده داشتن تولیت، اقدام نماییم‏‎ ‎‏یا خیر؟ ‏

بسمه تعالی، در فرض مرقوم، متولی مستعفی به حاکم شرع مراجعه کند، تا او را برای تولیت نصب نماید علی الاحوط.

[سؤال 8450]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 4302

‏5. در وقف نامه هایی که تولیت آن بر اعلم و اصلح قرار داده شده، اگر دو نفر باشند؛‏‎ ‎‏یکی اعلم است و غیرفعال در موقوفه و دیگری اصلح است و فعال در موقوفه، تولیت‏‎ ‎‏تعلق به کدام نفر دارد؟‏

بسمه تعالی، احوط، رعایت نظر هر دو است. 

[سؤال 8451]‏ ‏ ‏ 4572‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏بعضی از شهرداری ها ـ به خصوص شهرداری تهران ـ قسمت هایی از اراضی‏‎ ‎‏موقوفات را بدون کسب نظر و اخذ موافقت متولّیان به عنوان طرح فضای سبز و غیره‏‎ ‎‏سال ها معطّل نموده و عملاً موقوفات را مسلوب المنفعه می نمایند.‏


استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 276

‏با عنایت به این که متولّیان و ادارات اوقاف موظّف هستند رقبات موقوفات را با‏‎ ‎‏رعایت غبطۀ وقف به اجاره واگذار و مورد بهره برداری قرار دهند، آیا این عمل‏‎ ‎‏شهرداری مجوّز شرعی دارد یا خیر؟‏

‏و در صورتی که لازم باشد این قبیل اراضی مورد استفادۀ طرح ها قرار گیرد، آیا‏‎ ‎‏شهرداری ها موظّف به پرداخت اجرت المثل و مال الاجارۀ اراضی مزبور از تاریخی‏‎ ‎‏که طرح را اعلام می دارند هستند یا خیر؟‏

بسمه تعالی، همان گونه که قبلاً پاسخ داده شده وقف از وقفیت خارج نمی شود، و تصرّف در آن منوط به اجازۀ متولّی شرعی با مراعات مصلحت وقف است. و در مورد سؤال دوّم نیز چنانچه خواستند استفاده کنند باید اجرت المثل بپردازند.

[سؤال 8452]‏ ‏ ‏ 4573‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏نظر حضرت عالی دربارۀ زمین های موقوفه ای که دولت زمان طاغوت تصرف‏‎ ‎‏کرده و برای کارمندان خودش ادارات و خانه ساخته است چیست؟‏

بسمه تعالی، بدون نظر متولی شرعی و مراعات جهت وقف جایز نیست.

[سؤال 8453]‏ ‏ ‏ 4574‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 9 / 12 / 1361‏

‏محضر مبارک حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی مدّ ظله العالی‏

‏با ابلاغ سلام به عرض می رساند یکی از مالکین قریه حسین آباد قزوین مقدار‏‎ ‎‏چهار دانگ از شش دانگ قریه مزبور را که ملک وی بوده وقف کرده و برای آن متولی‏‎ ‎‏تعیین کرده. متولی قبل از تصرف موقوفه با مخالفت مالک دو دانگ مشاع قریه مزبور‏‎ ‎‏روبرو شده و به وقف عمل نشده است و واقفه حاجیه خانم در کربلا فوت شده است.‏‎ ‎‏فعلاً املاک وقف شده کما فی السابق در تصرف زارعین است، از نظر شرعی مباح‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 277

‏بودن این زمین را و حکم آن را بیان فرمایید.‏

بسمه تعالی، تصرف در وقف باید با نظر متولی شرعی و مراعات جهت وقف باشد.

[سؤال 8454]‏ ‏ ‏ 4575‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر مبارک حضرت مستطاب آیت الله‌ العظمی امام خمینی مدّ ظله العالی‏

‏محترماً به عرض می رساند: زمینی است مزروعی که پنجاه سال قبل وقف گردیده‏‎ ‎‏که منافع آن به وسیلۀ تولیت آن برنج خریداری و در شب عید نوروز بین افراد این‏‎ ‎‏روستا توزیع شود. نظر به این که در حال حاضر تعداد افراد محل افزایش یافته و منافع‏‎ ‎‏زمین فوق ناچیز است و متولی زمین فوت کرده است ورثه متولی منافع زمین فوق را‏‎ ‎‏در نهار روز عاشورا به مصرف می رسانند. توضیح این که یک عدد درخت بادام که‏‎ ‎‏حدوداً پنجاه سال داشته باشد داخل زمین است که در حال حاضر خشک شده و ورثه‏‎ ‎‏تولیت زمین فوق مقلد شما هستند. تقاضا داریم تکلیف حکم شرعی ما را نسبت به‏‎ ‎‏مصرف برنج و درخت معین فرمایید که چه کنیم؟‏

بسمه تعالی، در فرض سؤال باید به همان طور توزیع شود به مقدار میسور و در مورد درخت خشک شده با موافقت متولی فروخته شود و صرف تعمیر زمین گردد.

[سؤال 8455]‏ ‏ ‏ 4576‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏پیشگاه رهبر عظیم الشأن امام خمینی دامت برکاته‏

‏از این که با چند پرسش اوقات گران بهایتان را تضییع می نمایم از محضرتان پوزش‏‎ ‎‏می طلبم.‏

‏1. آیا می توان درآمد حاصل از اوقاف را جهت بازسازی مناطق جنگی اختصاص‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 278

‏داد و به حساب هایی که دولت اعلام نموده است واریز نمود.‏

بسمه تعالی، بستگی به جهت وقف دارد و عوائد موقوفه باید تحت نظر متولی شرعی در جهت وقف صرف شود.

‏2. بین برادر و خواهری سالیان درازی ارث پدری تقسیم نشده است تا این که این برادر و خواهر هر دو‏‎ ‎‏فوت می نمایند، اگر بعضی از بازماندگان آنان با صلح و سازش و اعلام رضایت، سهمیه ارثیه خود را به‏‎ ‎‏دیگری ببخشند آیا این توافق از نظر شرع مقدس اسلام اشکال دارد؟‏

بسمه تعالی، اشکال ندارد.

[سؤال 8456]‏ ‏ ‏ 4577‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 28 / 7 / 1361‏

‏قم، دفتر امام خمینی، محضر مبارک حضرت آیت الله‌ العظمی، رهبر کبیر انقلاب‏‎ ‎‏اسلامی ایران، امام خمینی، مدّ ظله العالی‏

‏بعد التحیة و الثناء، موقوفات سلسلۀ سادات رضوی در مشهد، خاص و دارای‏‎ ‎‏وقف نامه ای است که منصوص التولیه می باشد. در متن وقف نامه، واقف تولیت را به‏‎ ‎‏اولاد ذکور خود نسلاً بعد نسل و بطناً بعد بطن، تفویض کرده است، با شرط: اسنّ و‏‎ ‎‏اصلح و ارشد بودن. همچنین واقف تمام مسئولیت ها را متوجه شخص متولی دانسته‏‎ ‎‏و شرط کرده است که: هیچ آفریده ای را حق مداخله در کار موقوفه و تولیت وقف‏‎ ‎‏نیست، و تولیت در همۀ موارد، مسئول عند الله‌ است.‏

‏در این صورت، با وجود متولی واجد شرایط و با عنایت به مفهوم: «وأمّا الوقوف‏‎ ‎‏علی حسب مایوقفها أهلها»، آیا امکان دارد متولی این موقوفات را از سمت تولیت‏‎ ‎‏عزل، و دیگری را به جای وی منصوب نمود؟ استدعا دارد حکم الله‌، در ذیل نامه بیان‏‎ ‎‏و مرقوم فرمایید، مزید تشکر است. ضمناً فتوکپی وقف نامه به منظور صحت گفتار،‏‎ ‎‏ضمیمه می گردد. والسلام علیکم ورحمة الله‌ وبرکاته ‏

بسمه تعالی، در مورد نزاع، باید به محکمۀ شرعیه مراجعه شود.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 279

[سؤال 8457]‏ ‏ ‏ 4578‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر مقدس زعیم عالی قدر و مرجع تقلید مسلمانان، حضرت آیت الله‌ العظمی‏‎ ‎‏خمینی، ضمن عرض سلام، از خداوند متعال خواهانم که سای‏‏ۀ‏‏ جناب عالی بر سر کلی‏‏ۀ‏‎ ‎‏مسلمانان مستدام باشد و در ظل توجهات حضرت ولی عصر علیه السلام از کلیه آفات مصون‏‎ ‎‏و محفوظ باشید.‏

‏یکی از رقبات موقوفه عبارت از یک قطعه زمین است که حسب نظر واقف درآمد‏‎ ‎‏آن برای پرداخت به اولاد مستحق خودش وقف گردیده است. متولی وقت، در هنگام‏‎ ‎‏انعقاد قرارداد رسمی اجارۀ زمین به مستأجرین، شرط نموده که مستأجر می تواند در‏‎ ‎‏زمین مورد اجاره ساختمان نموده و اعیانی آن را به نام خود سند مالکیت اخذ نماید و‏‎ ‎‏هرگاه بخواهد اعیانی ملک مورد اجاره را به دیگری بفروشد، ده درصد بهای اعیانی‏‎ ‎‏ملک مورد اجاره را بابت استناد آن به خاک زمین مورد اجاره باید در هنگام معامله به‏‎ ‎‏متولی بپردازد. چون مستأجرین زمین های مذکور اظهار می دارند که با این شرط‏‎ ‎‏مندرج در سند به ما اجحاف شده است و اضطراراً چنین شرطی را قبول نموده ایم،‏‎ ‎‏خواهشمند است نظر حضرت عالی را در این مورد اعلام فرمایید که این شرط مندرج‏‎ ‎‏در سند لازم الاجرا است یا متولی می تواند از نظر رعایت حال مستأجرین به آن ها‏‎ ‎‏تخفیف دهد؟ ‏

بسمه تعالی، شرط نافذ است و متولی اگر موقوف علیه نباشد، نمی تواند تخفیف دهد.

[سؤال 8458]‏ ‏ ‏ 4579‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 14 / 9 / 1361‏

‏محضر رهبر کبیر انقلاب، و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، امام خمینی، دام ظله‏

‏پس از ابلاغ سلام، امیدوارم ـ ان شاء الله‌ تعالی ـ در ظل توجهات ولی عصر‏‎ ‎‏ـ ارواحنا له الفداء ـ از جمیع بلیّات ارضی و سماوی مصون و محفوظ بوده باشید.‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 280

‏منظور از تصدیع، آن که روستایی است به نام روشناوند (گناباد)، که قنات و نهر این‏‎ ‎‏روستا، شرعاً وقف آستان قدس رضوی علیه السلام می باشد و در مسیر نهر این روستا،‏‎ ‎‏روستایی است به نام مقیم آباد، که آن هم دارای قنات و چند سهم وقف بر آستانه‏‎ ‎‏است، که در اطراف روستا زراعت می شود، و سابق اهالی این روستا، طبق قراردادی‏‎ ‎‏که با اهالی روشناوند و یا در زمانی که مستأجر یک نفر بوده است داشته اند، حمّام خود‏‎ ‎‏را آب می کرده اند و آب بها را پرداخت می کرده اند، و قراردادها هم موجود است.‏‎ ‎‏الحال پس از پیروزی انقلاب، ادار‏‏ۀ‏‏ کشاورزی برای این که آب در مسیر طولانی شرب‏‎ ‎‏نشود، و نیز ادار‏‏ۀ‏‏ بهداشت، نظر داده است که قنات باید پوشش شود، تا اهالی امکان‏‎ ‎‏استفاد‏‏ۀ‏‏ بهداشتی را از آب داشته باشند. آیا اهالی مقیم آباد این حق را دارند که بدون‏‎ ‎‏اجاز‏‏ۀ‏‏ مستأجرین روستای مذکور، از آب آن استفاده کنند، مثل این که برای استفاده‏‎ ‎‏شیری نصب کنند، یا سر نهر و قنات را بردارند، و احیاناً کثافات خود را در آب قنات‏‎ ‎‏بریزند. با توجه به این که مقیم آباد قناتی دارد و امکان استفاد‏‏ۀ‏‏ از آن هست؛ زیرا اطراف‏‎ ‎‏روستا زراعت می شود، و حمام قبل این روستا، از آب مقیم آباد استفاده می کرده است.‏‎ ‎‏توضیح این که آب قنات روشناوند، در سابق حدوداً هشت اینچ بوده است، و در زمان‏‎ ‎‏حال، در مظهر قنات ـ طبق نظر کارشناسی ـ حدوداً چهار اینچ بیشتر نیست و حال که‏‎ ‎‏ادار‏‏ۀ‏‏ کشاورزی آن را پر کرده است، به مزرعه که می رسد سه و نیم اینچ می باشد، و از‏‎ ‎‏این آب، 135 نفر استفاد‏‏ۀ‏‏ زراعتی و بالغ بر 2300 نفر استفاده شربی می نمایند، و‏‎ ‎‏روستای مقیم آباد، حدوداً دارای 24 زارع، و 170 نفر می باشد، و حرف مقیم آبادی ها‏‎ ‎‏این است که اگر بنا شود از آب خود مصرف کنیم، کم می شود. خواهشمند است حکم‏‎ ‎‏شرعی را بیان فرمایید، و آیا آنچه را که در این موضوع، در شرایط آب وضو در تحریر‏‎ ‎‏الوسیله فرموده اید، و نیز حاشیه ای را که بر کتاب عروة الوثقی زده اید، آیا صحیح است‏‎ ‎‏یا خیر؟ أدام الله‌ ظلّکم علی رؤوس المسلمین ‏

بسمه تعالی، باید به مسئولین امور آستان قدس مراجعه، و طبق وقف و ضوابط آستانه عمل شود.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 281

[سؤال 8459]‏ ‏ ‏ 4580‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 22 / 8 / 1358‏

‏دفتر محترم حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، مدّ ظله العالی‏

‏به استحضار برساند: رقباتی موقوفه از اراضی مزروعی و باغ مرکبات واقع در‏‎ ‎‏شهرک شهسوار، از موقوفات مرحوم حجت الاسلام حاج شیخ فضل الله‌ تنکابنی به‏‎ ‎‏تولیت احقر ـ طبق مدارک قدیمه و جدیده ـ مدت ها مورد عمل قرار داشته است؛ هر‏‎ ‎‏چند اراضی مزروعی طبق قانون اصلاحات اراضی به زارعین فروخته شده، لیکن‏‎ ‎‏باغات مرکبات به حال خود باقی و برقرار است. حال استفسار می گردد که احقر در‏‎ ‎‏خصوص وصول بهرۀ باغات مرکبات، طبق معمول و عرف محل ـ کمافی السابق ـ‏‎ ‎‏مجاز می باشد، یا آن که طبق گفتار عده ای از حضرات گویندگان روحانی و غیرهم‏‎ ‎‏می باید رقبات، در اختیار زارعین باغ دار گذاشته شود؟‏

بسمه تعالی، تصرف در وقف، منوط به نظر متولّی شرعی و مراعات جهت وقف است.

[سؤال 8460]‏ ‏ ‏ 4581‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران، امام خمینی، مدّ ظله العالی، سلام علیکم‏

‏زمین راه آهن دامغان وقف اولاد ذکور است؛ نماز شخصی که در آن جا کارمند‏‎ ‎‏است و در خانۀ اداری سکونت دارد و مسافری که با قطار مسافرت می کند و در‏‎ ‎‏مسجد راه آهن نماز می خواند، چه صورتی دارد؟‏

بسمه تعالی، اگر احتمال داده شود که با نظر متولی شرعی است مانع ندارد.

[سؤال 8461]‏ ‏ ‏ 4582‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 24 / 9 / 1361‏

‏قم، دفتر استفتای امام خمینی، مدّ ظله، السلام علیکم‏


استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 282

‏محل کسب این جانب متعلق به ادارۀ اوقاف می باشد. مدتی است اجارۀ این جا‏‎ ‎‏اضافه نشده. آیا مکلف به پرداخت میزان اجاره محل مشابه هستم یا صبر کنم هر موقع‏‎ ‎‏اوقاف اجاره را اضافه بکند، پرداخت نمایم؟ والسلام‏

بسمه تعالی، شما تکلیفی ندارید، وظیفه متولی است که رعایت مصلحت وقف و موقوف علیه را بنماید.

[سؤال 8462]‏ ‏ ‏ 4583‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 5 / 11 / 1361‏

‏محضر مبارک زعیم عالی قدر، رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران، حضرت آیت الله‌‏‎ ‎‏العظمی امام خمینی، مدّ ظله العالی ‏

‏محترماً به عرض اقدس عالی می رساند: زمین موقوفه ای است که بیش از یک صد‏‎ ‎‏سال است که در تصرف یک خانواده بوده است، از بزرگ خانواده تا فرد آخری که الآن‏‎ ‎‏متصرف است و عمل به وقف هم می نماید. اخیراً شخص متصرف و متولی، زمین‏‎ ‎‏نامبرده را غرس اشجار نموده و به صورت یک باغ درآمده. البته تمام مخارج و هزینۀ‏‎ ‎‏درخت کاری و غیره از طرف خود متولی بوده، فقط زمین موقوفه است و قبلاً هم‏‎ ‎‏زمین مزبور بدون درآمد بوده است.‏

‏آیا متولی و متصرف و آن کسی که این باغ را با هزینه شخصی به وجود آورده،‏‎ ‎‏می تواند باغ را بفروشد و در سند، مسأله وقفیت زمین ذکر شود و اجرت المثل زمین را‏‎ ‎‏درنظر بگیرد یا خیر؟ مستدعی است نظر مبارک را بیان فرمایید. ‏

بسمه تعالی، بستگی به نظر متولی شرعی و مراعات جهت وقف دارد.

[سؤال 8463]‏ ‏ ‏ 4584‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 1 / 6 / 1361‏

‏محضر مبارک حضرت آیت الله‌ العظمی و رهبر عظیم الشأن، نایب الامام، امام‏‎ ‎‏خمینی، متّع الله‌ المسلمین بطول بقاء وجوده الشریف‏


استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 283

‏با نهایت احترام؛ به استحضار می رساند: سال های متمادی است راهی از قری‏‏ۀ‏‎ ‎‏قودجان خوانسار به منظور حمل ماشین آلات سنگین و غیره جهت ساختن سد‏‎ ‎‏اختخوان گلپایگان در این قریه احداث شده و موجب رفت و آمد همه روزه انواع‏‎ ‎‏ماشین ها تا به امروز به قراء پشت کوه گلپایگان و بالعکس بوده است. اخیراً ادار‏‏ۀ‏‏ کل‏‎ ‎‏راه و ترابری استان اصفهان بدون نظرخواهی از اهالی این قریه در نظر دارد مسیر فعلی‏‎ ‎‏را تغییر دهد. متأسفانه علاوه بر این که حدود دویست جریب از بهترین املاک و‏‎ ‎‏باغات مشجر از بین می رود، قطعاتی از موقوفات حضرت خامس آل عبا علیه السلام را نیز در‏‎ ‎‏بر خواهد گرفت؛ در صورتی که امکان تعریض جاد‏‏ۀ‏‏ فعلی و یا احداث خط کمربندی‏‎ ‎‏بیابانی از هر جهت می باشد. مستدعی است ذیلاً مرقوم فرمایند: چنانچه جاد‏‏ۀ‏‏ جدید‏‎ ‎‏احداث گردد نظر حضرت مستطاب عالی در مورد از بین رفتن املاک مزروعی و‏‎ ‎‏موقوفات خاص و عام چیست؟ آیا متولیان موقوفات در این مورد مسئولیتی خواهند‏‎ ‎‏داشت یا خیر؟ ‏

بسمه تعالی، اگر در انجام وظیفه تولیت خود کوتاهی نکنند مسئولیت ندارند.

[سؤال 8464]‏ ‏ ‏ 4585‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 25 / 4 / 1362‏

‏دفتر رهبر عالی قدر، مرجع مسلمین جهان، امام امت، أرواحنا فداه‏

‏قریه ای از توابع سبزوار ـ که مرکز بخش هم می باشد و حدود یک هزار خانوار در‏‎ ‎‏آن ساکن می باشند ـ بر اثر گسترش قریه موصوف، اهالی از آب شرب بهداشتی محروم‏‎ ‎‏هستند. از طرف مقامات ذی صلاح و مسئول، تا کنون بررسی جهت تأمین آب شرب‏‎ ‎‏بهداشتی به عمل آمده، که به دلیل وضع نامتناسب طبیعی، و فقدان آب های تحت‏‎ ‎‏الارضی، و این که ذخایری که از آن طریق بتوانند آب شرب بهداشتی اهالی را تأمین‏‎ ‎‏نمایند، وجود ندارد. پس از تحقیقات توسط کارشناسان و مشورت با معتمدین محل،‏‎ ‎‏مقامات دولتی مزبور، به این نتیجه رسیده اند که راهی جز استفاده از قنات موجود‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 284

‏نیست. مقام بخش داری ـ که مسئول تهیه آب اهالی می باشد ـ به دو نفر از متولیان‏‎ ‎‏آب های موقوفه مراجعه کرده و رضایت آن ها ـ در صورت تحصیل مجوز شرعی ـ‏‎ ‎‏حاصل گردیده است. موارد وقف منظور، از موقوفات مرحوم حجت الاسلام حاج‏‎ ‎‏میرزا ابراهیم شریعتمدار است، که بالغ بر دو رقبه می باشد: یکی وقف خاص بر فقرای‏‎ ‎‏اولاد، و دیگری وقف عام بر فقرای محل مزبور می باشد. رقبۀ وقف خاص ـ طبق‏‎ ‎‏شرایط وقف نامه ـ تحت تولیت متولی اداره می شود و رقبه دیگر ـ که در موقوفات عام‏‎ ‎‏می باشد ـ فعلاً طبق قوانین زمان طاغوت، به اشخاص واگذار گردیده، و متولی آن در‏‎ ‎‏قید حیات می باشد. با امام جمعه محترم سبزوار تماس، و مذاکره به این نتیجه منتهی‏‎ ‎‏شده که مجوز شرعی، جهت استفاده موقوفات تحصیل گردد. موقوفات مزبور ـ طبق‏‎ ‎‏وضعی که تا کنون در محل جریان داشته ـ به طور جداگانه آب اراضی آن، از طرف‏‎ ‎‏متولیان، سالانه به اجاره، به اشخاص واگذار می گردیده. چنانچه اجارۀ معمول در‏‎ ‎‏محل، به رقبات مزبور داده شود، آیا از نظر شرعی می توان از موقوفات مذکور برای‏‎ ‎‏آب شرب اهالی استفاده نمود؟ موضوع به ساحت مقدس رهبر عالی قدر و مرجع‏‎ ‎‏مسلمین جهان، امام امت ـ دامت برکاته ـ عرضه گردد، تا حکم الله‌ را بیان فرمایند، که‏‎ ‎‏مورد عمل قرار گیرد.‏

بسمه تعالی، با نظر متولی شرعی و مراعات جهت وقف، مانع ندارد، ولی باید پول آب از مورد معیّن در وقف صرف شود.

[سؤال 8465]‏ ‏ ‏ 4586‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 3 / 12 / 1361‏

‏چنانچه متولی موقوفه ای در قسمتی از زمین موقوفه با پول خود مبادرت به‏‎ ‎‏احداث دکان نماید؛ به هنگام واگذاری دکان به شخص غیر، آیا سرقفلی که گرفته‏‎ ‎‏می شود متعلق به متولی است یا به موقوفه؟‏

بسمه تعالی، متولّی باید مطابق صلاح وقف آن را واگذار کند و چنانچه وقف، عرفاً سرقفلی دارد؛ باید به حساب وقف هم سرقفلی بگیرد.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 285

[سؤال 8466]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 1651

‏2. زمین های موقوفه ای که در زمان محمدرضا خان، نود ساله با اجرتی کم، به مردم‏‎ ‎‏داده می شد. حال بعضی از افراد به همان نرخ قبلی، زمین های موقوفه را اجاره‏‎ ‎‏می کنند. در صورتی که بعضی از افراد هستند که با نرخ عادلانه برمی دارند، ولی‏‎ ‎‏صاحب و مستولی اولیه، حاضر به پس دادن، و یا اجرت بیشتر نمی شود. فتوای خود‏‎ ‎‏را بیان نمایید.‏

بسمه تعالی، تصرف در موقوفه، باید با نظر متولی شرعی باشد. 

[سؤال 8467]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 1325

‏7. حمام وقف را شهرداری و اوقاف گرفته و اجاره داده است. غسل کردن در این‏‎ ‎‏حمام چه صورت دارد؟‏

بسمه تعالی، بدون اجازه متولّی شرعی صحیح نیست.

[سؤال 8468]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 4814

‏3. در صورتی که وصی نتواند ناظر دیگری به وصیت اضافه کند و اضافه کرد و با‏‎ ‎‏چنین عمل خساراتی به موقوفه وارد شد؛ آیا وصی ضامن است یا خیر؟‏

بسمه تعالی، امر وقف با متولّی شرعی آن است و چنانچه تعدّی یا تفریطی در رسیدگی به آن نکرده باشد خسارت را ضامن نیست.

[سؤال 8469]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 4495

‏3. اراضی آستان قدس رضوی را به عنوان خرید و فروش نقل و انتقال می نمایند،‏‎ ‎‏آیا این کار صحیح است و نماز و غسل در آن ها جایز است یا نه؟‏

بسمه تعالی، رسیدگی به اراضی آستان قدس با متصدی شرعی آن است.

[سؤال 8470]‏ ‏ ‏ 4587‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏در زمان طاغوت، تولیت آستان قدس رضوی پنج تخته قالی حضرت رضا علیه السلام را‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 286

‏جهت مسجد اسفراین فرستاده بود، لطفاً بفرمایید این فرش ها باید مطابق وقف‏‎ ‎‏صاحبش به مشهد عودت داده شود و یا در همان مسجد باقی بماند و یا حکم‏‎ ‎‏دیگری  دارد؟‏

بسمه تعالی، به متصدّی شرعی آستانۀ مقدّسه مراجعه شود.

[سؤال 8471]‏ ‏ ‏ 4588‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محترماً معروض می دارد که نصف آب قنات این قریه با مقداری از اراضی آن‏‎ ‎‏متعلّق به آستان قدس رضوی می باشد، این آب به تناسب و مقدار احتیاج هر یک از‏‎ ‎‏زارعین قریه در اجارۀ آن ها بوده، و کسی که کشت و کار بیشتری داشته آب بیشتری را‏‎ ‎‏اجاره کرده، و کسی که زراعتی کمتر داشته آب کمتر می برده است. در سنۀ 1350 به‏‎ ‎‏وسیله ادارۀ اصلاحات ارضی دولت طاغوتی برای همه سند یکنواخت تنظیم شده و‏‎ ‎‏این خود باعث اختلاف در محلّ گردیده است؛ (چون که در سند برای هر یک از‏‎ ‎‏مستأجرین یک ساعت و ربع آب فروشی شده، آنان که کمتر دارند می گویند: «باید به‏‎ ‎‏اندازۀ سند به ما آب بدهند» آنان که بیشتر دارند می گویند: ما اجارۀ آستانه را می دهیم و‏‎ ‎‏آب برای خودمان لازم است) آیا برابر تقسیم اسناد رفتار بشود؟ و یا هر کسی هرچه‏‎ ‎‏در گذشته آب می برده حال هم ببرد؟‏

‏لازم به تذکّر است که هنوز «آب» برابر سیرۀ گذشته در تصرّف زارعین است، ضمناً‏‎ ‎‏اجارۀ هر فنجان آب در سندهای طاغوتی سالیانه مبلغ هفتاد ریال تعیین شده و حال‏‎ ‎‏هر فنجان اجارۀ عادلانه اش پنجاه ریال است و متصرّفین آب حاضرند با کمال میل‏‎ ‎‏اجارۀ وقت را به آستانه پرداخت نمایند. لطفاً جواب مسأله را مرقوم فرمایید؟‏

‏والسلام علیکم ورحمة الله‌ وبرکاته‏

بسمه تعالی، تصرّف در موقوفات مربوط به آستان قدس باید طبق نظر متصدّی شرعی آستانۀ مقدّسه باشد.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 287

[سؤال 8472]‏ ‏ ‏ 4589‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏شخصی سند یک قطعه زمین کوی طلاب از اراضی آستانه قدس رضوی را در‏‎ ‎‏یکی از محاضر رسمی به عنوان اجاره تنظیم و اخذ می نماید و بعد از آن این سند‏‎ ‎‏اجاره به دست شخص دیگر می افتد و در آن قطعه زمین ساختمانی احداث می کند آیا‏‎ ‎‏نگاه داشتن یا پاره کردن آن سند بدون اجازۀ مستأجر جایز است یا نه؟‏

بسمه تعالی، جایز نیست، ولی امر اراضی آستان قدس با متصدی شرعی آن است.

[سؤال 8473]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 4223

‏3. تغییر آب آشامیدنی از محل مذکور به محل نوساز با توضیح ذیل جایز است؟‏

‏توضیح: تأمین آب آشامیدنی این محل، به وسیلۀ لوله با طرح آبرسانی از چشمه ای‏‎ ‎‏که در بالای درّۀ پشت قنات قریه جاری بوده، طبق یک «واگذاری کشاورزان» انجام‏‎ ‎‏شده ـ مشروط بر این که مازاد آن متعلق به خود کشاورزان بوده ـ و توسط یک لوله‏‎ ‎‏روی استخر ده می ریزد که به مصرف کشاورزی می رسد؛ و چند طاقه از همین آب،‏‎ ‎‏متعلق به اماکن مسجد و حسینیه و حمام و دو امامزاده بوده و آب این قنات، مالک‏‎ ‎‏خصوصی نداشته و همه در آن شریک و سهیم بوده، و موقوفات دیگر ـ مانند وقف‏‎ ‎‏اولاد و غیره ـ نیز دارد و بر اثر خشکسالی های پی درپی و کمبود آب کشاورزی، با کمی‏‎ ‎‏آب مواجه می باشیم. قطع کلی لوله و تغییر آن به محل تازه تأسیس چه صورتی خواهد‏‎ ‎‏داشت؟ بیان فرمایید.‏

‏توضیح دیگر: این روستا تقریباً دارای دویست و چهل خانۀ مسکونی بوده که‏‎ ‎‏بیست خانۀ آن در معرض سیل و از کل آن، دوسوم آن، ذی قیمت و نوساز و قابل‏‎ ‎‏زیست می باشد.‏

بسمه تعالی، آب مذکور اگر ملک باشد، اختیار آن با مالکین است و اگر

استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 288

وقف باشد، موکول به نظر متولی شرعی با مراعات جهت و مصلحت وقف است.

[سؤال 8474]‏ ‏ ‏ 4590‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، دام ظله العالی‏

‏در خصوص ملکی که وقف یک عدۀ خاص (متعلق به خانواده واقف) و در داخل‏‎ ‎‏ملک مسجد باشد، آیا امام جماعت یا شخص دیگر می تواند در آن تصرف کند یا خیر؟‏

بسمه تعالی، چنانچه احداث مسجد در وقف خاص شده، تصرف باید با نظر متولی شرعی باشد و رعایت جهت وقف بشود والاّ حکم سایر مساجد را دارد.

[سؤال 8475]‏ ‏ ‏ 4591‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 10 / 6 / 1361‏

‏حضور محترم حضرت آیت الله‌ العظمی، رهبر عظیم الشأن، امام خمینی‏

‏به عرض می رساند: پدر این جانب املاکی را که با دسترنج خود از کسب مشروع‏‎ ‎‏خریداری و آباد نموده بود، وقف عزاداری حضرت سیدالشهدا نموده، که از درآمد آن‏‎ ‎‏در محرم و ماه رمضان، عزاداری و اطعام گردد. این زمین ها حدود ده قطعه می باشد که‏‎ ‎‏کلاً ده هزار متر، و به حساب محلی، پنجاه ری تخم افشان است، که اجار‏‏ۀ‏‏ هر یک ری‏‎ ‎‏تخم افشان، مبلغ بیست تومان می باشد. ولی متولی زمین ها، چندین برابر درآمد‏‎ ‎‏حاصله را خرج عزاداری و اطعام می نماید. چون این جانب پیرمرد شده ام و شخصاً‏‎ ‎‏قو‏‏ۀ‏‏ کار ندارم، به صورت اجاره یا نصفه کار برای مدت دو سال واگذار می نمایم. پس‏‎ ‎‏از مدت دو سال، شخص مستأجر یا شریک کار او ادعا می کند، تولیت و وقف از بین‏‎ ‎‏رفته، ملک متعلق به من است که چند سال کاشته ام. در صورتی که قریب صد سال‏‎ ‎‏است که پدر من این ملک را وقف، و تولیت آن با اولاد ذکور نسل به نسل، می باشد و‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 289

‏به همین نحو، اهالی قریه، هر ساله موقوفات محلی و مراتعی که وقف است را‏‎ ‎‏جمع آوری و در ماه های محرم و رمضان خرج عزاداری می نمایند، و کسری آن را‏‎ ‎‏اهالی به فراخور حال خودشان می پردازند. متمنّی است دستور فرمایید جواب مرقوم‏‎ ‎‏گردد، تا تکلیف اراضی موقوف‏‏ۀ‏‏ حضرت سیدالشهدا علیه السلام مشخص و معلوم گردد.‏

بسمه تعالی، تصرّف در وقف، موکول به اجازۀ متولی شرعی با مراعات جهت و مصلحت وقف است، و بدون اجازه، غصب و حرام است.

[سؤال 8476]‏ ‏ ‏ 4592‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 7 / 7 / 1361‏

‏محضر مبارک حضرت آیت الله‌ العظمی، امام خمینی، مدّ ظله العالی، ضمن عرض‏‎ ‎‏سلام به استحضار می رساند:‏

‏مسجد جامع گوهرشاد که به وسیلۀ ادارۀ اوقاف مشهد، اداره می گردد، دارای‏‎ ‎‏موقوفاتی است که قسمتی از آن، شامل باغات و اراضی مزروعی می باشد و از گذشته‏‎ ‎‏به طریق امانی اداره می شده، و پیوسته مورد چپاول واقع گشته، و حاتم بخشی های‏‎ ‎‏بی حد و حصری از آن، صورت گرفته است و مسئولین امر ـ به لحاظ فقدان وجدان‏‎ ‎‏دینی ـ منافع موقوفه را فدای سوء استفاده ها و خوش گذرانی های خویش نموده اند.‏

‏از جمله املاک مسجد مزبور، مزرعه ای است به نام فیانی که دارای هفده هکتار‏‎ ‎‏باغ، و هفتاد هکتار زمین مزروعی است، که منحصراً باید از آب قنات آن مشروب‏‎ ‎‏گردد، و آب قنات فقط باغات و قسمتی از اراضی مزروعی را تکافو می نماید.‏

‏پس از بررسی های دقیق، مشخص گردید که به طریق امانی هزینه های سالیانه آن از‏‎ ‎‏درآمدش بیشتر است، و ادامه این روش برخلاف منافع وقف می باشد؛ لذا صلاح و‏‎ ‎‏صرفۀ موقوفه ایجاب می نمود که به اجاره واگذار گردد، تا بدون صرف هزینه، عایدی‏‎ ‎‏خالص حاصل گردد. بنابراین پس از اختصاص ده هکتار از اراضی با آب مورد لزوم،‏‎ ‎‏برای پنج نفر از افراد محلی ـ که از گذشته به طور نصفه کاری آن را در اختیار داشتند ـ‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 290

‏باغات و بقیۀ اراضی، از طریق مزایده سالیانه به مبلغ 3500000 ریال به اجاره واگذار‏‎ ‎‏گردید و مستأجر تعهد نموده است با هزینۀ شخصی و به نفع موقوفه، قنات را‏‎ ‎‏لایروبی، باغات موجود را بازسازی، و پنج هکتار باغ جدید، برای موقوفه احداث‏‎ ‎‏نماید، که این عملیات منافع قابل توجهی را برای موقوفه دربر خواهد داشت.‏

‏حال هیأت واگذاری زمین به اقدام اوقاف ـ که صرفاً در جهت حفظ منافع وقف، و‏‎ ‎‏کوتاه کردن دست موقوفه خواران، صورت گرفته است ـ معترض و مدعی است که‏‎ ‎‏اراضی مزروعی، می بایست به افراد دیگر واگذار می گردید.‏

‏باتوجه به این که زمین و آب افراد محلی تأمین شده، و هیأت واگذاری زمین تا آن‏‎ ‎‏تاریخ، کشاورزی برای بقیۀ اراضی معرفی نکرده است و اگر قرار بود اراضی سوای‏‎ ‎‏باغات به دیگران واگذار گردد، یا اصلاً کسی حاضر به اجارۀ باغات نمی شد و روش‏‎ ‎‏زیان بخش گذشته همچنان استمرار می یافت، و یا این که در اجارۀ سالیانه تقلیل حاصل‏‎ ‎‏می گشت و اقدام اوقاف در جهت رعایت صرفۀ وقف و رضایت حق تعالی بوده است،‏‎ ‎‏استدعا دارد نظر شرعی مبارک را اعلام فرمایند. ‏

بسمه تعالی، تصرف در وقف، موکول به موافقت متولی شرعی، با مراعات جهت و مصلحت وقف است.

[سؤال 8477]‏ ‏ ‏ 4593‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر مقدس حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، مدّ ظله العالی‏

‏هرگاه واقف و بانی، کل امور موقوفه ای مثل مسجد و مدرسه را به شخص معین‏‎ ‎‏واگذار نماید، آیا دیگری حق مزاحمت و یا دخالت در آن را بدون اذن آن شخص دارد‏‎ ‎‏یا خیر؟‏

بسمه تعالی، بعد از تمامیت وقف و حصول قبض، امر وقف با متولی شرعی است و دیگران حق دخالت و مزاحمت ندارند.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 291

[سؤال 8478]‏ ‏ ‏ 4594‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 12 / 3 / 1361‏

‏محضر مبارک حضرت امام خمینی، مدّ ظله العالی، احتراماً؛ استدعا دارد جواب‏‎ ‎‏سؤال زیر را مرقوم فرمایند:‏

‏شخصی رقباتی را وقف نموده و در وقف نامۀ مربوطه مصارفی را از جمله‏‎ ‎‏قرآن خوانی و تأمین روشنایی بر سر مقبره واقف و رد مظالم و کمک به فقرا و غیره‏‎ ‎‏تعیین کرده است. مضافاً در متن وقف نامه قید کرده است که در تغییر و تبدیل هر‏‎ ‎‏یک  از مصارف مقرره اختیار در صورت مصلحت با متولی است. آیا با توجه به قید‏‎ ‎‏این اختیار، متولی موقوفه مجاز است که با اطلاع ناظر از محل عایدی موقوفه،‏‎ ‎‏وجوهی را در اختیار نهضت سوادآموزی قرار دهد تا به مصرف تعلیم و تربیت برسد‏‎ ‎‏یا خیر؟‏

بسمه تعالی، در صورت صلاح، مجاز است. 

[سؤال 8479]‏ ‏ ‏ 4595‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 9 / 11 / 1361‏

‏قم، دفتر آیت الله‌ العظمی، امام خمینی، دام ظله ‏

‏بعد از سلام، یک جلد کتاب «فصول» شیخ محمدحسین، به دست حقیر افتاده، که‏‎ ‎‏موقوفه است علی کافة العلماء والمسلمین، و تولیتش به اعلم علماء البلد قرار داده‏‎ ‎‏شده، آیا می توانم از این کتاب استفاده کنم، و الاّ باید به کجا تسلیم نمایم؟‏

بسمه تعالی، با اجازۀ متولی شرعی، می توانید استفاده کنید.

[سؤال 8480]‏ ‏ ‏ 4596‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 13 / 7 / 1361‏

‏محضر مبارک حضرت نایب الامام آیت الله‌ العظمی امام خمینی ادام الله‌ اقباله،‏‎ ‎‏احتراماً به عرض می رساند:‏


استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 292

‏جاد‏‏ۀ‏‏ جدید مشهد ـ نیشابور، از یک کیلومتری جنوب قدمگاه می گذرد و با‏‎ ‎‏بهره برداری از آن، بقع‏‏ۀ‏‏ قدمگاه که منسوب به تشریف فرمایی هشتمین پیشوای شیعیان‏‎ ‎‏جهان، حضرت امام رضا علیه السلام است و همه روزه زائران و مشتاقان فراوان دارد، از رونق‏‎ ‎‏خواهد افتاد و مرکز بخش نیز ارتباط مستقیم با جاد‏‏ۀ‏‏ جدید و بعضی از روستاهای تابعه‏‎ ‎‏مگر به صورت نیم بندی نخواهد داشت.‏

‏این بخشداری جهت پیش بینی آتی، در نظر دارد پس از طی مراحل قانونی، بلوار‏‎ ‎‏فعلی قدمگاه را که مشرف به بقعه است، مستقیماً تا جادۀ جدید که جمعاً 960 متر‏‎ ‎‏طول و 35 متر عرض است، امتداد بدهد. اراضی ای که در مسیر بلوار واقع می شود،‏‎ ‎‏کلاً موقوفۀ مربوط به بقعۀ رضوی می باشد و تحت نظر اوقاف نیشابور اداره می شود و‏‎ ‎‏قبلاً جهت کشت و زرع، با اجاره، به مستأجر واگذار شده است.‏

‏ادارۀ اوقاف جهت خرید اراضی ـ طبق قانون توسعه معابرـ درخواست بهای آن را‏‎ ‎‏نموده تا بعداً نسبت به خرید زمین دیگر برای موقوفه اقدام کند. بخشداری در نظر‏‎ ‎‏داشته به دلیل نداشتن اعتبار ویژه، جهت خرید اراضی موقوفه، به صورت اخذ حق‏‎ ‎‏مرغوبیت از باقیمانده اراضی ـ پایاپای ـ عمل کند. به عبارت دیگر، با گرفتن حق‏‎ ‎‏مرغوبیت، بهای اراضی مسیر در بلوار را بدهد و چون در دو قسمت زمین، چه در‏‎ ‎‏مسیر و چه در حاشیۀ بلوار آتی، زمین موقوفه هست، بدون گرفتن حق مرغوبیت و‏‎ ‎‏پرداختن بهای زمین، پروژه را اجرا کند. طبق اطلاع واصله حق مرغوبیت جنبه شرعی‏‎ ‎‏ندارد و از طرفی بخشداری خیابانی که قصد احداث آن هم جهت امتداد دارد برای‏‎ ‎‏عموم خواهد بود و در حقیقت جزو بیت المال محسوب خواهد شد و جنبه استفاده‏‎ ‎‏اختصاصی ندارد. با عنایت به مراتب فوق، استدعای ارشاد و راهنمایی دارد و در‏‎ ‎‏صورتی که اجازه فرمایند، زمین وقفی، به طول 960 متر و عرض 35 متر جهت اجرای‏‎ ‎‏پروژۀ مذکور، مورد بهره برداری عموم قرار گیرد.‏

بسمه تعالی، تصرّف در موقوفات آستانه مبارکه حضرت رضا ـ سلام الله‌ علیه ـ باید، زیر نظر سرپرست امور آستانه باشد.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 293

[سؤال 8481]‏ ‏ ‏ 4597‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 22 / 4 / 1361‏

‏دفتر امام امت خمینی کبیر، سلام، پس از عرض سلام و عرض تسلیت به پیشگاه‏‎ ‎‏آن رهبر عظیم به مناسبت شهادت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب، سلامتی و طول‏‎ ‎‏عمر حضرت امام خمینی، رهبر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی را از خداوند‏‎ ‎‏قادر و توانا می خواهم. ان شاء الله‌ که در عید فطر در کربلا به امامت امام خمینی، نماز‏‎ ‎‏عید را خواهیم خواند و از آن جا راهی قدس خواهیم شد. ‏

‏در شب بیست ویکم، همه ساله دعا و روضه خوانی در مسجد جامع برگزار می شده‏‎ ‎‏است. حال اگر واقف وقف کند که همه ساله در مسجد جامع، در شب بیست ویکم ماه‏‎ ‎‏مبارک رمضان، مراسم دعای جوشن کبیر و روضه خوانی برقرار باشد یا وقف هایی که‏‎ ‎‏به این صورت است، می توان این کار را انجام نداد و به جای دیگری موکول کرد؟‏‎ ‎‏ـ  البته در صورتی که واقف مرده باشد ـ و به طور کلی غیر گفته واقف کرد؟به امید‏‎ ‎‏پیروزی نیروهای اسلام بر علیه کفر جهانی‏

بسمه تعالی، منافع وقف باید با نظر متولی، در جهت وقف صرف شود و خلاف آن جایز نیست.

[سؤال 8482]‏ ‏ ‏ 4598‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏مسئول محترم دفتر پرسش و پاسخ سؤالات شرعی امام امت‏

‏به استحضار می رساند که حمام بزرگی ساخته شده است در رستمکلا، به این شرح‏‎ ‎‏که: در گذشته در محل این حمام، یک حمام قدیمی بود به نام حمام حاج حسن در‏‎ ‎‏جنب تکیۀ حاج حسن، که اجارۀ آن به تکیۀ حاج حسن پرداخت می شد و جزو‏‎ ‎‏موقوفات تکیۀ حاج حسن بود. در دورۀ رژیم طاغوت، یک بودجۀ یک میلیون ریالی‏‎ ‎‏به وسیلۀ انجمن محل، در اختیار بازسازی این حمام قرار گرفت. حمام را تخریب‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 294

‏کردند و با این بودجه ساختمان حمام تا سقف ساخته شد و به واسطه عدم بودجه،‏‎ ‎‏ساختمان حمام ناتمام ماند. ‏

‏بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی، چهار میلیون‏‎ ‎‏ریال بودجه از طرف جهاد سازندگی (دفتر عمران امام) در اختیار این حمام قرار‏‎ ‎‏گرفت و کسری بودجه برای تعمیرات هم از طرف دفتر عمران امام بهشهر تأمین شد. ‏

‏سؤال ما این است که ادارۀ این حمام، با مشخصات فوق، باید زیر نظر هیأت امنای‏‎ ‎‏تکیۀ حاج حسن اداره شود و یا در اختیار شهرداری رستمکلا قرار گیرد؟ ‏

بسمه تعالی، اختیار موقوفه با متولی شرعی است. اگر متولی خاص دارد، باید زیر نظر او با مراعات جهت و مصلحت وقف، اداره شود و اگر متولی خاص ندارد، باید زیر نظر حاکم شرع اداره شود.

[سؤال 8483]‏ ‏ ‏ 4599‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 29 / 1 / 1358‏

‏محضر مبارک زعیم عالی قدر حضرت امام خمینی، مدّ ظله العالی‏

‏پس از عرض سلام، استدعا دارم نظر عالی را نسبت به زمین های موقوفه که‏‎ ‎‏جنگلبانی و غیر آن، تصرف نموده اند، مرقوم فرمایید.‏

بسمه تعالی، جواز تصرف در وقف، مشروط است به نظر متولی شرعی آن.

[سؤال 8484]‏ ‏ ‏ 4600‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر زعیم عالی قدر و رهبر مسلمین، آیت الله‌ العظمی امام خمینی، دامت برکاته‏

‏مسجدی است در اصفهان (چهار راه باب الدشت) مجاور با خیابان محلی است.‏‎ ‎‏در این مسجد سابقاً حوض خانه و وضوخانه بوده، اما فعلاً متروکه شده؛ چون‏‎ ‎‏وضوخانۀ جدیدی ساخته شده و استفاده می شود. فقط گاهی برای روضه خوانی یا‏‎ ‎‏فاتحه در این محل چایی درست می کنند. و محل نماز هم هیچ وقت نبوده و نیست؛‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 295

‏چون از محل نماز جدا است. آیا اجازه می فرمایید که این محل را دو طبقه بسازند،‏‎ ‎‏طبقۀ زیرین همان چای خانۀ مسجد و طبقۀ روی آن را مغازه نمایند که تبدیل به احسن‏‎ ‎‏و انفع برای مسجد شده باشد و درآمدی برای مخارج مسجد و خادم باشد. خداوند‏‎ ‎‏نعمت وجود مقدستان را برای همۀ مسلمانان جهان مستدام فرماید.‏

بسمه تعالی، با نظر متولی خاص یا حاکم شرع در صورت نبودن متولی خاص، و مراعات جهت وقف مانع ندارد.

[سؤال 8485]‏ ‏ ‏ 4601‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، دامت برکاته، محترماً؛ به عرض سلام و‏‎ ‎‏سلامتی شما، مصدّع و معروض می دارد:‏

‏مقدار سه ساعت آب و ملک در دستجرد خلجستان، دو نفر زن و یک مرد‏‎ ‎‏بلاعقب، وقف بر عزاداری اباعبدالله‌ الحسین نموده اند. این جانب به وکالت از طرف‏‎ ‎‏متولی، طبق معمول محل، در هر سالی دو خروار گندم اجاره دادم و پس از دو سال از‏‎ ‎‏طرف اوقاف و اصلاحات ارضی با شکایت مستأجر، این جانب را احضار و با‏‎ ‎‏طرفداری اصلاحات ارضی، دو خروار گندم را تبدیل به نقد و به سیصد تومان، نود و‏‎ ‎‏نه ساله اجاره داده اند. و حالیه در سال جاری که قانون نود و نه سال ملغی شده و قانون‏‎ ‎‏به هم خورده؛ بایستی مستأجر مبلغ یک هزار تومان بدهد، ولی حاضر نیست و‏‎ ‎‏می خواهد همان سیصد تومان آن زمان طاغوت را بدهد که من هم نگرفتم.‏‎ ‎‏روضه خوانی هم تا حال انجام شده و مستأجر مزبور که زارع و ساکن دستجرد‏‎ ‎‏خلجستان، در دادن مال الاجاره متمرّد می باشد. تکلیف بنده چیست؟ هر نوع که‏‎ ‎‏دستور فرمایند انجام شود. ‏

بسمه تعالی، باید مال الاجارۀ متعارف موقوفه با نظر متولی شرعی، صرف در جهت وقف شود و اگر مستأجر حاضر به پرداخت مال الاجارۀ متعارف نیست، باید متولی شرعی موقوفه را از او بگیرد و به دیگری اجاره دهد.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 296

[سؤال 8486]‏ ‏ ‏ 4602‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 6 / 4 / 1361‏

‏حضور مبارک رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران، حضرت آیت الله‌ العظمی امام‏‎ ‎‏خمینی، مدّ ظله العالی‏

‏پس از مراسم سلام و دست بوسی ذیلاً به استحضار می رساند که شخصی در‏‎ ‎‏حدود یک هزار هکتار از اراضی مزروعی و یک باب خانه در شهرستان کازرون به‏‎ ‎‏تولیت نسل بعد از نسل وقف خامس آل عبا نموده و در متن وقف نامه مقرر گردیده که‏‎ ‎‏از درآمدسالیانه املاک اول تعمیرات خانه و الباقی مانده درآمد پنج یک حق تولیه‏‎ ‎‏متولی و باقیمانده آن هم در ماه های محرم و صفر جهت عزاداری حضرت‏‎ ‎‏سیدالشهدا علیه السلام مصرف گردد. در این جا باید عرض کنم که افراد زمین خوار به دست‏‎ ‎‏یاری اوقاف آن وقت با استفاده از صغیری متولی که در آن موقع بیشتر از شش سال‏‎ ‎‏نداشته است، کلیه املاک مزروعی موقوفه را از بین برده اند و در حال حاضر باقیمانده‏‎ ‎‏موقوفات خانه ای بیش نیست که آن هم متولی از طریق دادگاه به دست آورده است و‏‎ ‎‏درآمد سالیانه این خانه هم جهت تعمیرات کافی نیست اکنون سؤال می شود که آیا با‏‎ ‎‏نبودن املاک مزروعی متولی می تواند که حق تولیه خود را از درآمد خانه قبل از انجام‏‎ ‎‏تعمیرات برداشت کند یا خیر؟ متمنی است دستور پاسخ حقیر طبق دستور اسلام‏‎ ‎‏صادر فرمایید.‏

بسمه تعالی، اگر از درآمد خانه هم حق التولیه منظور شده می تواند بردارد ولی خرج تعمیرات لازمه مقدّم است.

[سؤال 8487]‏ ‏ ‏ 4603‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر مقدس، رهبر کبیر انقلاب حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، مدّ ظله‏‎ ‎‏العالی، با احترامی شایسته به عرض عالی می رساند چند مسأله در رابطه با وقف به‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 297

‏وجود آمده که نیاز به دستور آن رهبر عالی قدر دارد.‏

‏1. معمولاً موقوفات مخارجی به عنوان بهره برداری و حفظ عین و منافع موقوفات‏‎ ‎‏دارد که طبق ماده 12 آیین نامۀ اجرایی سازمان اوقاف، می بایست از محل درآمد وقف‏‎ ‎‏پرداخت گردد. سپس از درآمد خالص درصدی به عنوان حق التولیه و حق النظاره ناظر‏‎ ‎‏برداشت گردد. آیا در این مورد می توان متولی را مجبور نمود که مخارج فوق را از‏‎ ‎‏محل حق التولیه مربوط به خود پرداخت نماید؟ با توجه به این که در اغلب موقوفات،‏‎ ‎‏مخارج مذکور مازاد بر میزان حق التولیه است.‏

بسمه تعالی، اگر حق معینی برای متولی تعیین شده، از حق او کسر نمی شود.

[سؤال 8488]

‏2. امور بهره برداری موقوفات و انتخاب مستأجر معمولاً به عهده متولی و با‏‎ ‎‏هیأت ها و افرادی که به عنوان وکیل و قائم مقام متولی عمل می نمایند می باشد و ناظر‏‎ ‎‏در صحت عمل متولی می تواند نظارت داشته باشد در صورتی که این وظیفه را اکنون‏‎ ‎‏ناظر عمل نموده و متولی مجبور به تأیید و تصویب آن است، آیا دخالت مسئولین امر‏‎ ‎‏در وظایف متولیان اشکال شرعی ندارد؟ و دخالت دیگران را در امور وقف بدون‏‎ ‎‏رضایت متولی می توان پذیرفت.‏

‏3. برای تفکیک و قباله بندی اراضی موقوفات در بعضی جاها شهرداری می خواهد‏‎ ‎‏برای زیبایی شهر مقداری از زمین را مبدل به فضای سبز نماید، با عنایت بر این که آن‏‎ ‎‏مقدار اراضی از موقوفیت خارج و به قباله موقوف نمی باشد چه می فرمایید.‏

‏4. درباره جاده سازی و خیابان بندی از اراضی موقوفات به وسیله وزارت راه و‏‎ ‎‏شهرداری نسبت به باقی بودن وقف به وقفیت و نگهداری و حفظ موقوفات چه‏‎ ‎‏تکلیفی صادر می فرمایید.‏

بسمه تعالی، امر وقف موکول به نظر متولی شرعی و مراعات جهت وقف است و هرگونه تغییر و تبدیل منافی جهت وقف جایز نیست.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 298

[سؤال 8489]‏ ‏ ‏ 4604‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 8 / 6 / 1364‏

‏محضر مبارک آیت الله‌ العظمی امام خمینی، رهبر کبیر انقلاب و بنیان گذار‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی ایران دامت برکاته‏

‏با تقدیم سلام و اداء تحیّت به استحضار حضرت عالی می رساند:‏

‏بعضی از متولّیان موقوفات ـ به جهات مختلف ـ قادر به انجام وظایف در مورد‏‎ ‎‏ادارۀ شؤون موقوفات تحت تولیت خود نیستند و از سازمان حج و اوقاف و امور‏‎ ‎‏خیریّه درخواست دارند که وکالتاً از جانب آنان، نسبت به ادارۀ امور موقوفات قیام و‏‎ ‎‏اقدام نماید. لیکن سازمان مزبور به لحاظ امکان احقاق حقوق موقوفه و رعایت‏‎ ‎‏مصلحت وقف، با قبول وکالت دائم و بلا عزل، آمادگی انجام امور مربوطه به ادارۀ‏‎ ‎‏موقوفه را دارد. آیا می توان شرط بلا عزل بودن وکالت را ضمن عقد لازم بین متولّی و‏‎ ‎‏سازمان قید نمود. و در هر حال آیا راه شرعی دیگری برای انجام وکالت بلا عزل‏‎ ‎‏وجود دارد یا خیر؟ موضوع مورد ابتلا بوده و نظر مبارک آن حضرت را خواستارم.‏

‏ ‏ ‏ محمد علی نظام زاده‏

بسمه تعالی، واگذاری امور اجرایی موقوفه از سوی متولّی شرعی آن به دیگری یا به سازمان اوقاف به صورت نیابت و وکالت در انجام امور موقوفه اشکال ندارد، ولی وکالت و نیابت از طرف متولّی شرعی قابل فسخ است و با تعیین مدّت برای وکالت و نیابت اختیار متولّی در فسخ آن سلب نمی شود، مگر آن که در ضمن عقد خارج لازم، بر او شرط شود که وکالت را فسخ نکند که در این صورت بر متولّی لازم است از باب وفای به شرط از فسخ وکالت و عزل وکیل خودداری نماید، لیکن اگر اقدام بر فسخ نمود وکالت منفسخ می شود. ولی اگر اصل وکالت بلا عزل راـ به صورت شرط فعل یا شرط نتیجه ـ در ضمن عقد خارج لازم، شرط نمایند، مثل این که

استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 299

بگوید فروختم این متاع را به شما به کذاـ مبلغ ـ و شما را وکیل بلا عزل نمودم در امر کذایی. و یا فروختم این متاع را به شما به کذا- مبلغ- با این شرط که شما وکیل بلا عزل باشید در امر کذایی، و طرف مقابل قبول نماید، چنین وکالتی دیگر قابل فسخ و عزل نیست.

[سؤال 8490]‏ ‏ ‏ 4605‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 16 / 3 / 1361‏

‏محضر مبارک زعیم عالی قدر حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی مدّ ظله العالی ‏

‏با کمال احترام به استحضار می رساند: در روستایی به نام دونا از حومه نور مقداری‏‎ ‎‏زمین مزروعی به شرح زیر وقف شده و وقف نامه نیز موجود است: 1 ـ زمین وقف‏‎ ‎‏مسجد 2 ـ زمین وقف امام حسن علیه السلام 3 ـ زمین وقف امام حسین علیه السلام 4 ـ زمین وقف‏‎ ‎‏حضرت علی علیه السلام 5 ـ زمین وقف مطلق خیرات 6 ـ زمین حبس به مدّت طولانی 7 ـ‏‎ ‎‏زمین امام زاده به فاصله 14 کیلومتر. آیا این زمین ها را می شود در دفتر اوقاف ثبت‏‎ ‎‏کرد؟ اداره اوقاف تا محل مزبور مسافت 20 فرسنگ می باشد و در امور این زمین ها‏‎ ‎‏اگر اوقاف مداخله نماید موقوفات به وجه احسن خرج نمی شود. خواهشمندم که‏‎ ‎‏جواب را مرقوم بفرمایید. ‏

بسمه تعالی، اگر متولی شرعی خاص دارد باید زیر نظر او با رعایت جهت وقف عمل شود، ولی چنانچه متولی شرعی خاص ندارد، باید به حاکم شرع مراجعه شود.

[سؤال 8491]‏ ‏ ‏ 4606‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 2 / 11 / 1361‏

‏حضور رهبر کبیر انقلاب امام خمینی، حفظه الله‌ تعالی ‏

‏پس از سلام، در قریۀ ورآباد در شش کیلومتری خمین 12 شجر ملک و آب‏‎ ‎‏موقوفه می باشد، که یک شجر آب و ملک از آن فعلاً تحت تولیت این جانب اداره‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 300

‏می شود، که طبق ضوابط موقوفه، تولیت آن به عهدۀ نسل بعد از نسل ذکور بزرگ تر‏‎ ‎‏است. در سال 1355 املاک موقوفه فروش رفته، سندی هم به اسم کشاورز صادر شده‏‎ ‎‏است، ولی دو قسط بیشتر نگرفته اند و سازمان اوقاف این کار را مسکوت گذاشته‏‎ ‎‏است. بنابراین تولیت ملک به اسم این جانب ـ که فعلاً مدت سی سال است در تهران و‏‎ ‎‏کارگر دولت می باشم ـ هست، ولی ملک را برادر من که در ده است و به کار کشاورزی‏‎ ‎‏مشغول است، اداره می نماید. با این توصیف، آیا من می توانم تولیت ملک را شرعاً به‏‎ ‎‏ایشان واگذار نمایم وظیفۀ من چیست؟ والسلام‏

بسمه تعالی، تولیت قابل واگذاری نیست، ولی متولی شرعی می تواند برای خود وکیل بگیرد.

[سؤال 8492]‏ ‏ ‏ 4607‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏پس از عرض سلام محترماً معروض می دارم: آیا متولی شرعی می تواند وکیل‏‎ ‎‏بگیرد؟ و اگر کسی را وکیل خود نموده باشد، وکالت وکیل اعتبار شرعی دارد یا خیر؟‏

‏طول عمر حضرت را از خداوند متعال خواستارم.‏

بسمه تعالی، جایز است وکیل بگیرد، مگر در صورتی که بر او شرط مباشرت شده باشد.

[سؤال 8493]‏ ‏ ‏ 4608‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 19 / 12 / 1361‏

‏پیشگاه محترم و ساحت مقدس حضرت آیت الله‌ العظمی آقای خمینی، مدّ ظله‏‎ ‎‏العالی، با کمال احترام به عرض می رساند:‏

‏حمامی است در شهمیرزاد که ساختمان آن قبلاً نیز حمام بوده و شخصی آن را‏‎ ‎‏خریداری نموده و بنا بود بنای آن با خودیاری و کمک اهالی انجام گردد که با هزینۀ‏‎ ‎‏مبلغی در حدود دو میلیون و پانصد هزار ریال خرج، مع الوصف نیمه کاره مانده است و‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 301

‏حمام را وقف کرده اند و یکی از روحانیون، را متولی نموده اند. اینک شخص متولی به‏‎ ‎‏عللی میل دارد که سمت تولیت را از خود سلب کند. بدین وسیله از حضور حضرت‏‎ ‎‏آیت اللهی استفتا می شود که متولی می تواند تولیت آن را به شهرداری محل واگذار‏‎ ‎‏نماید که شهرداری ساختمان آن را به اتمام برساند؟ استدعا می شود که نظر مبارک را‏‎ ‎‏اعلام فرمایند. ‏

بسمه تعالی، متولی نمی تواند خود را عزل یا تولیت را به دیگری واگذار کند و می تواند برای خود کمک بگیرد.

[سؤال 8494]‏ ‏ ‏ 4609‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 1 / 8 / 1358‏

‏محضر مبارک حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، دامت برکاته‏

‏با کمال احترام؛ معروض می دارد: موقوفه ای است که اراضی آن در محدودۀ شهر‏‎ ‎‏واقع شده؛ حدود چهار سال پیش قنات آن مزرعه، در اثر سیل، بایر و هم اکنون مالکین‏‎ ‎‏و متولیان وقف، مشغول آبادانی آن قنات می باشند؛ چندی است بعضی افراد و‏‎ ‎‏سازمان های دولتی و بنیادی، به نام بنیاد مسکن بدون مراجعه به ادارۀ اوقاف و متولّی،‏‎ ‎‏به آن اراضی تجاوز می نمایند؛ متولی شرعی و قانونی آن موقوفه قادر به حفظ اراضی‏‎ ‎‏وقف نیست و در نظر دارد از خود، سلب تولیت نموده و آن موقوفه را به ادارۀ اوقاف‏‎ ‎‏واگذار نماید. از حضور مبارک استدعا دارد ذیلاً مرقوم فرمایند: از نظر شرع مقدس‏‎ ‎‏اسلام متولّی می تواند سلب تولیت از خود نماید یا نه؟ از دور دست مبارک را‏‎ ‎‏می بوسم.‏

بسمه تعالی، بنا بر احتیاط نمی تواند سلب تولیت از خود کند و می تواند نایب یا کمک بگیرد.

[سؤال 8495]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 4302

‏6. قبلاً سؤال شده بود از حضرت عالی که به اکثریت آرا، طلاب یکی از مدرّسین را‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 302

‏طبق وقف نامه به نظارت انتخاب می کنند. آیا تدریس، شرط انتخاب است یا شرط‏‎ ‎‏بقای نظارت؟ فرموده اید: اگر کسی را که مدرس بوده انتخاب کرده اند و فعلاً مدرس‏‎ ‎‏نیست؛ احتیاط را مراعات نمایند. اولاً مقصود از احتیاط، مربوط به ناظر است که باید‏‎ ‎‏تدریس نماید یا به انتخاب کنندگان و یا هر دو احتیاط نمایند و اگر انتخاب کنندگان فعلاً‏‎ ‎‏وجود ندارند، ولی عده ای هستند که با تصویب و موافقت ناظر، به مدرسه نیامده اند و‏‎ ‎‏بر خلاف مفاد وقف نامه رفتار می نمایند، در این صورت که این عده از انتخاب کنندگان‏‎ ‎‏نیستند چه صورت دارد؟ و احتیاط مربوط به چیست؟‏

بسمه تعالی، با فرض انتخاب ناظر طبق وقف نامه به احتیاط واجب، باید موافقت او در امور وقف تحصیل شود. 

[سؤال 8496]‏ ‏ ‏ 4610‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 16 / 9 / 1358‏

‏حضور مبارک رهبر عالی قدر اسلامی ایران حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی،‏‎ ‎‏مدّ ظله العالی‏

‏محترماً؛ به عرض می رساند: یک قطعه زمین موقوف‏‏ۀ‏‏ امام حسین علیه السلام بدون متولی و‏‎ ‎‏سرپرست هست و کسی نمی تواند در تعمیر و آبادی آن مداخله بنماید. تکلیف‏‎ ‎‏چیست؟ و آنچه نظر آن رهبر عالی قدر است؛ در این موضوع مرقوم فرمایید تا عمل‏‎ ‎‏شود. ضمناً یک قطع‏‏ۀ‏‏ دیگر که شامل نخیلات است و آن هم در مسیر سیلاب واقع‏‎ ‎‏شده ـ متولی آن خود فدوی هستم ـ مستلزم مخارجاتی است برای ساختن سدی که‏‎ ‎‏جلو سیلاب را سد نماید؛ چون محصول زیادی ندارد که از مخارجات تعمیر کفایت‏‎ ‎‏نماید. مستدعی است: تکلیف آن را معین بفرمایید تا عمل شود.‏

بسمه تعالی، تولیت موقوفاتی که متولی خاص ندارد با حاکم شرع است و باید عین موقوفه حفظ شود، ولو به صرف منافع آن در ساختمان سد مذکور.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 303

[سؤال 8497]‏ ‏ ‏ 4611‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 16 / 1 / 1362‏

‏حضور محترم حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، دامت برکاته‏

‏به محضر مقدس معروض می دارد: چند سال قبل عده ای از مسلمین به کمک‏‎ ‎‏همدیگر، یک باب ساختمان خریداری کرده اند که به نام حسینیه تکمیل شده و اتمام‏‎ ‎‏یافته، و قباله به نام یک عضو هیأت، ثبت سند شخصی شده بود؛ فعلاً همه از زید‏‎ ‎‏متعرض شده اند و می گویند: باید قباله وقف شود؛ بعد از تشکیل جلسۀ عمومی و‏‎ ‎‏رأی گیری، عمرو را انتخاب کرده اند؛ زید بدون رضایت و اجازۀ مردم، سند را وقف‏‎ ‎‏کرده و تولیت را به نام خودش نموده؛ باز هم مردم ناراحتند. آیا شرعاً اجازۀ مردم‏‎ ‎‏شرط است یا نه و چنین وقفی صحیح است یا نه؟ جوابش را به مهر مبارک، مزیّن‏‎ ‎‏فرموده، این جانبان را راحت بفرمایید.‏

‏والسلام علیکم ورحمة الله‌ وبرکاته‏

بسمه تعالی، اگر در حین وقف ساختمان، تعیین متولی نشده، تولیت آن با حاکم شرع است؛ و چنانچه پس از انجام وقف شرعی، اقدام به تعیین متولی، در ثبت سند وقفی نموده باشند اعتبار ندارد؛ و در مثل مفروض سؤال، اصل وقف کردن و تعیین متولی شرعی، موکول به توافق تمام شرکا است.

[سؤال 8498]‏ ‏ ‏ 4612‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 15 / 8 / 1358‏

‏حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، دام ظله العالی‏

‏به عرض عالی می رساند: سقاخانه ای در نبش خیابان سی متری و کیکاوس اهواز‏‎ ‎‏در همسایگی بنده موجود است که چهل سال است ساخته شده و تا سال قبل، در‏‎ ‎‏تصرف شخصی بوده که علاوه بر این که درآمد آن را صرف امور واهی می کرده و‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 304

‏اصولاً درآمدی نشان نمی داده، موجب هتک حرمت سقاخانه نیز شده بود؛ لذا مؤمنین‏‎ ‎‏و منازل اطراف سقاخانه، از اول سال 1358 امور آن را به دست این جانب سپرده اند.‏‎ ‎‏در این مدت، مؤمنین برای سقاخانۀ مذکور وجوه نقدی و پارچه و چراغ و تصاویر به‏‎ ‎‏رسم هدیه و نذورات آورده و داخل آن می گذارند. وقف نامه ای نیز در دست نیست و‏‎ ‎‏لذا نمی دانم پس از خرج و اجرت خادم سقاخانه، وجوه نقدی را در چه جهت خرج‏‎ ‎‏نمایم و یا به چه حسابی واریز نمایم و آیا پارچه و چراغ و تصاویر که مورد حاجت‏‎ ‎‏نیست را می توانم به وجه نقد تبدیل نمایم یا خیر؟ و بالاخره وجوه نقدی را چه کنم؟‏‎ ‎‏درآمد سقاخانه نیز از دو تا سه هزار ریال، کم و بیش در روز می باشد. چندی قبل به‏‎ ‎‏زیارت عتبات عالیات مشرف شده و خدمت حضرت آیت الله‌ خویی رسیده بودم؛ از‏‎ ‎‏ایشان استفسار نمودم. دستوری دادند که فتوکپی آن را به پیوست تقدیم می نمایم؛ و‏‎ ‎‏در اهواز نیز خدمت فرزند آیت الله‌ بهبهانی رسیده و ایشان هم دستوری داده اند که‏‎ ‎‏رونوشت آن نیز به پیوست تقدیم می گردد. لیکن این جانب در این مورد نظر حضرت‏‎ ‎‏امام را تکلیف شرعی خود دانسته و تقاضا می نماید در این مورد، تکلیف شرعی‏‎ ‎‏این جانب را تعیین فرمایند. در انتظار امر مبارک می باشم.‏

بسمه تعالی، متولی خاص و با نبود او، حاکم شرع یا منصوب از طرف او می تواند زاید بر مقدار مخارج سقاخانه را در مطلق خیرات و مصالح مسلمین صرف کند.

[سؤال 8499]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 3772

‏3. اگر متولی یا منتظم وقف خیانت کند و ملکیت وقف را خلاف شرع استعمال‏‎ ‎‏کند برای حاکم شرع، آن متولی یا منتظم را معطل کردن و بیرون کردن و به جای آن‏‎ ‎‏متولی و منتظم شخصی دیگر یا صالحین را معین کردن اختیار داده و مجاز کرده یا نه؟‏

بسمه تعالی، در هر مورد که خیانت متولی به وجه شرعی ثابت شود حاکم شرع می تواند در ادارۀ شؤون وقف دخالت کند.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 305

[سؤال 8500]‏ ‏ ‏ 4613‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏حضور مبارک پیشوای بزرگ عالم اسلام، حضرت آیت الله‌ العظمی خمینی، با‏‎ ‎‏تقدیم شایسته ترین احترامات به خاک پای مبارک آن حضرت، استدعا دارم در ذیل‏‎ ‎‏این عریضه مرا روشن فرمایید:‏

‏اگر فردی مال خود را وقف نماید و تولیت آن را بر اولاد ذکور خود بدین طریق‏‎ ‎‏قید نماید: (واگذار می کنم مقام تولیت را به ارشد و اعلم اولاد ذکور خود و اگر چنین‏‎ ‎‏فردی در خانواده من موجود نباشد بر علمای بزرگ اسلامی محول می گردد). آیا اگر‏‎ ‎‏ارشد اولاد او فاقد اعلمیت باشد، به نظر مبارک آن حضرت شایستۀ مقام تولیت‏‎ ‎‏می باشد یا خیر؟‏

بسمه تعالی، اگر در اولاد او کسی که جامع هر دو وصف اعلم و ارشد باشد موجود نیست، تولیت با اولاد نیست و با علمای بزرگ اسلام است؛ یعنی مجتهد جامع الشرایط.

[سؤال 8501]‏ ‏ ‏ 4614‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏

‏حضور محترم حضرت آیت الله‌ العظمی آقای موسوی خمینی، دامت برکاته العالی ‏

‏پس از عرض سلام و ارادت از محضر مبارک سؤال می کنم: اگر متولی شرعی در‏‎ ‎‏طی هشت سال یا ده سال هیچ گونه وظیفه ای در مورد ملک یا خیریه که نسبت به آن‏‎ ‎‏تولیت دارد، عمل نکرده؛ تکلیف و تعیین نسبت به متولی چیست؟ آیا تولیت متولی بر‏‎ ‎‏قوّت خودش باقی است یا خیر؟‏

‏در خاتمه سعادت و بقای عمر جناب عالی را از خداوند متعال خواستارم.‏

بسمه تعالی، تا خیانت متولی به طریق شرعی ثابت نشود، به تولیت باقی است و در فرض مسأله باید به حاکم شرع مراجعه شود.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 306

[سؤال 8502]‏ ‏ ‏ 4615‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 8 / 1 / 1361‏

‏دفتر محترم امام خمینی‏

‏شخصی رقباتی را وقف و تولیت آن را پس از خود با شخص معین و پس از آن با‏‎ ‎‏اولاد ذکور و در صورت انقراض نسل ذکور، با اولاد اناث و در صورتی که مقطوع‏‎ ‎‏النسل باشد، با یک نفر حاکم شرع متبع عادل بلد طیبۀ قم قرار داده است. آیا ادارۀ‏‎ ‎‏اوقاف می تواند به عنوان متولی نسبت به وظایف تولیت قیام نماید؟ در غیر این‏‎ ‎‏صورت تولیت رقبات به عهده کیست؟‏

بسمه تعالی، اگر نوبت تولیت به حاکم شرع رسیده، اداره اوقاف مطابق مقررات مجاز است.

[سؤال 8503]‏ ‏ ‏ 4616‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 11 / 2 / 1362‏

‏محضر مبارک حضرت امام امت، دامت برکاته‏

‏شخصی وقفی داشته برای روضه خوانی ایام ماه صفر که در زمان زنده بودنش به‏‎ ‎‏پسر ارشدش تحویل داده و این شخص پسر ندارد، آیا بعد از مرگش تولیت آن به‏‎ ‎‏دخترش می رسد یا به برادرش؟ اصل وقف نامه مفقود شده است.‏

بسمه تعالی، تابع قرارداد واقف در حین وقف است، اگر در وقف راهی پیش بینی نشده، تولیت وقف در این صورت با حاکم شرع خواهد بود.

[سؤال 8504]‏ ‏ ‏ 4617‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 26 / 7 / 1361‏

‏محضر مبارک حضرت امام خمینی، مدّ ظله العالی‏

‏محترماً با ارسال فتوکپی وقف نامه که در آن شرایط تولیت، به شرح اعلم، افقه،‏‎ ‎‏اورع، ازهد و اتقای اولاد اولاد ذکور از نسل واقف است، آیا مراد از اعلم و افقه این‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 307

‏است که بالنسبه به سایرین با مسائل دینی بیشتر آشنایی داشته باشد ولو این که طلبه و‏‎ ‎‏روحانی نباشد و عوام و یا تحصیل کردۀ علوم جدید باشد، و یا این که از آن فهمیده‏‎ ‎‏می شود که حتماً روحانی و عالم باشد؟ که اگر این طور باشد، در حال حاضر از نسل‏‎ ‎‏واقف، کسی که متصف به صفات مذکوره باشد نیست؛ ولی در میان فرزندان که‏‎ ‎‏موقوفٌ علیهم می باشند، دکتر و آموزگار و تحصیل کرده جدید می باشند. متمنی است‏‎ ‎‏اعلام دارند تولیت موقوفه به چه طریقی اعمال شود؟‏

بسمه تعالی، اگر بین اولاد ذکور، عالم به فقه نباشد، متولی ندارد و تولیت با حاکم شرع است.

‎ ‎

استفتائات امام خمینی (س)ج. 7صفحه 308