از گلاب و خنده و شعر و سرود
کولهپشتیهایشان سرشار بود
شاد میرفتند و سهم کوچهها
اشک بود و کاسهای آب و دعا
بچههای شهر ما گلچین شدند
کوچهها با نامشان آذین شدند
لالهها رویید در هر باغچه
عکسها گُل کرد روی تاقچه
شهر ما همسایة گلزار شد
کوچهها از عطر آن سرشار شد
فصل گُل فصل دعا یادش به خیر
فصل سرخ لالهها یادش به خیر
وال ای و ایوا سوار بر یک وسیله نقلیه به مقصد محلی میروند تا وال ای آنجا تمیز و ایوا در آن محل تعمیر شود.
مجلات دوست کودکانمجله کودک 371صفحه 27