سخنرانی
زمان: صبح 14 خرداد 1362 / 22 شعبان 1403
مکان: تهران، حسینیه جماران
موضوع: مجلس و اهمیت آن در نظام جمهوری اسلامی
مناسبت: در آستانه یوم الله 15 خرداد، همزمان با برگزاری هفته «مجلس و مردم»
حضار: هاشمی رفسنجانی، اکبر (رئیس مجلس شورای اسلامی) ـ خانواده های شهدای 15 خرداد ـ نمایندگان مجلس با خانواده ـ کارمندان اداری مجلس و شورای نگهبان ـ سرپرست و مسئولین بنیاد 15 خرداد سراسر کشور
بسم الله الرحمن الرحیم
اهمیت مجلس در اصلاح و افساد امور
باید تشکر کنم از آقایان که زحمت کشیدند و تشریف آوردند اینجا تا پهلوی هم مسائلی که داریم صحبت کنیم. مسئلۀ پانزده خرداد یکی از مسائلی است که شاید ما قبل و ما بعدش را کم کسی بداند. اینها در پردۀ ابهام تا آخر می ماند، و من بسیاری از مسائل را که ما قبل پانزدۀ خرداد رخ داد و بعض مسائل را که ما بعد او رخ داد مطلعم، لکن بیان نمی کنم. ولی پانزدۀ خرداد به همت جوانهای کشور و جاننثاران اسلام مبدأ شد از برای تحولات بعدی، و من شهدای پانزده خرداد را از خدای تبارک و تعالی می خواهم که غریق رحمت کند که به ما حق دارند. و بازماندگان شهدا که باز هم هستند و بعدها هم هستند ان شاءالله خداوند صبر و اجر به آنها عنایت بفرماید.
مطالبی که باید عرض کنم و شاید کراراً عرض کرده ام، مسئلۀ مجلس است و اهمیت مجلس. همان طوری که من کراراً عرض کرده ام که دانشگاه و فیضیه، اینها اگر اصلاح بشود کشور اصلاح می شود، و همۀ کارهایی که در رژیمهای منحرف انجام گرفته است به دست دانشگاهیهایی که انحراف داشته اند صورت گرفته است.
راجع به مجلس هم باید عرض بکنم که در کشوری که مثل کشور ایران بحمدالله الآن یک جمهوری اسلامی به تمام معنا هست و در صدد اسلامی کردن همۀ امور هست،
مجلس مثل، همان طوری که صنایع مادر ما داریم، مجلس هم اینطور است که اگر مجلس یک مجلس اسلامی که با انتخابات صحیح انجام بگیرد، و اشخاصی که انتخاب می شوند واقعاً منتخب ملت باشند، تمام کارهای کشور با دست مجلسیها اصلاح می شود. تمام کارهایی که از بعد از مشروطه انجام گرفت، و انحرافاتی که بتدریج پیدا شد تا زمان رژیم پهلوی که به اوج خودش رسید، یکی از عمال بزرگ که باید بگوییم که مادر عمال بود مجلس بود. مشروطه را منحرف کردند، مجلس را مجلس قلدری کردند، ملت را از اینکه رأی بدهند محروم کردند و این مال این دورۀ سابق قبل از این دوره نیست، بلکه به طور قطع اکثر دوره ها اینطور بود، منتها یک دفعه تعیین وکلا با خانها بود و آن اشخاصی که نفوذ داشتند در کشور، در هر منطقه و مردم دخالت نداشتند، و اگر دخالت داشتند چشم و گوش بسته بودند. رعیتها را جمع می کردند و می آوردند پای صندوق، و به آن طوری که به آنها دستور داده بودند رأی می دادند بدون اینکه بفهمند چه دارند می کنند، رأی چی هست و چه کار دارند انجام می دهند. فقط همان خان می دانست که برای منفعت او و برای منفعت دولتها اینها دارند رأی می دهند، و اصلاً کاری به اینکه کشور به کجا برسد در کار نبود، کاری به این کار نداشتند. بعد هم که زمان رضاخان پیش آمد و ما بعد رضاخان که اکثراً می دانید، و همه هم در آخر، در این دوره های آخر می دانید که آن بلاهایی که به سر ملت آمد، مادرش مجلس بود. یعنی عده ای را اینها خودشان لیست می دادند، و به طوری که محمدرضا اقرار کرد ـ منتها می گفت زمان قبل، مقصودش زمان پدرش بود ـ لیست را از سفارتخانه می آوردند که اینها باید تعیین بشوند. بعد از زمان ایشان هم بدتر از آن وقت بود، وکلای ما را باید امریکا یا قبل از او انگلستان تعیین کند، و مردم و دولت ایران و هیچ کس هیچ نظری در این باب نداشت. وکلا با دستور آنها، با اسم و رسم تعیین می شد مگر بعضیها که در تهران نمی شد که غیر او بشود که یک اقلیت بسیار نادر بود، البته بتدریج اینطور شد تا زمان اینها که به اوج خودش رسید، تمام بدبختیها در حکومت از مجلس سرچشمه گرفت. هر کاری می خواستند انجام بدهند، هر امر فاسدی را که می خواستند انجام بدهند دیکته می کردند و می آوردند مجلس، و مخالف و موافق
هم به حسب صورت درست می کردند، و بعد هم همان طوری که دیکته شده بود رأی می دادند. و خدای تبارک و تعالی خواست که آن وضع، هم وضع خان خانی و هم وضع دخالت سفارتخانه ها در ایران برچیده بشود. و در این دوره ای که انتخابات شد بحمدالله به طور اکثریت قاطع، مردم دخالت داشتند و خانی دخالت نداشت، آنجایی هم که دخالت داشت در مجلس رد شد. و در آتیه هم چنانچه ان شاءالله این ملت به همین طور در صحنه حاضر باشند با تعیین وکلایی که متعهد بر همه جهات اسلام و مصالح کشور هستند، تعیین کنند، امید است که در آتیه هر سال بهتر از سال قبل بشود. و بحمدالله در این دوره هم که چهره های بسیار نورانی در مجلس هست، و اشخاص متفکر و فقیه و امثال اینها در مجلس هست، و یک سال هم مانده است تا به آخر برسد. من امیدوارم که در این سال جدیت بیشتر بشود برای رسیدگی به امور کشور و محرومین کشور و مستضعفین.
دقت و بررسی لازم مجلس در تصویب لوایح و طرحها
و اگر مجلس در این سال جدید همّ خودش را صرف کند در اینکه مسائل مشکل را اسلامی کند، و با دقت، همان دقتهایی که اهل علم در مسائل علمی دارند. مسائل علمی همان طوری که آن دقتهای بسیار ارزنده را لازم دارد، مسائل سیاسی کمتر از آن نیست؛ برای اینکه، مسائل سیاسی، مقدرات کشور، در دست آنهایی هست که این مسائل را می خواهند تفکر کنند. آقایان در فکر این معنا نباشند که زیاد طرح بدهند و زیاد از مجلس بگذرد؛ در فکر این باشند که خوب طرح بدهند و خوب از مجلس بگذرد. یعنی همان طوری که بنای اهل علم است که در هر مسئله ای دقت می کنند، جستجو می کنند و مباحثه می کنند، مجادله می کنند، در این مسائل هم باید اینطور باشد که سروته مطلب به طور کافی مورد بررسی قرار بدهد، مورد دقت قرار بگیرد، و با دقت و همت زیاد مسائل
طرح بشوند، در مجلس که آمد یک مسئلۀ پختۀ از حیث جهات مختلف باشد که راهگشا باشد برای این کشور و مشکلات این کشور. و در این چند سالی که گذشت من تشکر می کنم از زحمات پر ارزش آقایان که زحمت کشیدند و مشکلات زیادی که بود در داخل مجلس و در خارج مجلس و آنها را پشت سر گذاشتند، و الآن با قدرت کافی دارند انجام وظیفه می دهند. مجلس این سال با مجلس سالهای سابق فرق دارد، مجلس این سال قدرتش بیشتر است، یعنی آنهایی که کارشکنی می کردند برای مجلس و برای همه ارگانهای دولتی و اصل اساسش کارشکنی برای اسلام بود، آنها یا رفتند و فرار کردند یا منزوی شدند. و بحمدالله امروز مجلس با دل راحت و با قامت مستقیم می تواند که مسائلی که پیش آمده و پیش خواهد آمد در این سالی که سال آخر است، به طور شایسته حل کنند تا اینکه این مجلس الگو بشود برای مجالس دیگر. و اگر در سال آتیه فرض کنید غیرآقایان یک دستۀ دیگری آمدند، بدانند که باید چه بکنند، و اینها چه کردند و آنها هم باید دنبالۀ این، باید چه کار بکنند.
مقایسه مجلس شورای اسلامی با مجالس رژیم پهلوی
و بالاخره مجلس است که اساس یک کشور را به صلاح می کشد یا اساس یک مجلس را رو به فساد می برد. و مجلس بود که در رژیم پهلوی آن همه فساد ایجاد کرد و آن همه خیانت کرد، و همین مجلس است که در زمان کنونی این همه خدمت کرده است و در صدد خدمت است. من نمی خواهم بگویم که کارها تمام شده و همه اش هم صد در صد تمام است، اما وقتی ما مقایسه بکنیم افراد این مجلس را با افراد دورۀ رضاخان ـ به استثنای نادر ـ و دوره محمدرضا تقریباً بی استثنا، اگر ما مقایسه کنیم و همان افراد را ببینیم که سابقه شان چی است و چه زندگی کردند و چه هستند، کافی است که ما به ارزش این مجلس پی ببریم، از آن جنس که در سابق بود هیچ الآن نیست در مجلس. اگر فرض کنید یک کسی باشد که با وضع شما یک مخالفی بیاورد، لکن این اختلاف سلیقه است، نه این است که واقعاً انحرافی باشد که آنها داشتند که در سابق بود. سابق انحراف بود، یعنی
منحرفین را می آوردند سر کار، دستور بود، نمی توانستند خلاف او را هم بکنند، و اگر در بینشان یکی دو نفر بود که مخالفت می کردند، در اقلیت بودند که صداشان به جایی نمی رسید، امروز عکس است، بحمدالله همه آقایانی که در مجلس هستند، اینها وابسته به شرق و غرب نیستند و خدمت می خواهند بکنند ولو اختلاف سلیقه داشته باشند.
لزوم موافقت قوانین مجلس با احکام اسلامی
بحث در مجلس از مسائل بسیار مهم است که باید بحث بشود، باید هر مسئله ای با دقت رسیدگی بشود و در کمیسیونها اولاً و بعد در مجلس ثانیاً و بعد هم در شورای نگهبان ثالثاً رسیدگی بشود که وقتی یک قانون از مجلس بیرون آمد، یک قانون صددرصد شرعی باشد؛ چه موافق با احکام اولیه که مال اسلام است. یا موافق با احکام ثانویه که آن هم مال اسلام است، و این رویه رویه ای است که اگر ان شاءالله باقی بماند مطمئن باشید که مجلس با قوت خودش وقتی که باقی بماند دولت هم اصلاح می شود، و سایر قوایی که در ایران هستند، آنها هم اصلاح می شوند، یعنی کجروی نمی شود دیگر بشود. کجروی از مجلس شروع می شد، نه اینکه از خارج می شد؛ خارج دستور می داد، اینها راه می رفتند. و اگر مجلس مستقیم باشد و کارها را آن طوری که مصالح کشور اقتضا می کند، آن طوری که احکام اسلام اقتضا می کند، آن طور بررسی دقیق بشود و با علاقه مندی بررسی بشود، وقت صرف بشود تا اینکه مسئله، هر مسئله ای هست خصوصاً مهمات مسائل که باید مهمات مسائل را به طور دلسوزانه و به طور جدی بحث طلبگی در آن بکنند. آقایان که عادت دارند به اینکه بحث طلبگی می کنند و در مدرسه ها تربیت شدند، با اشکال، رد و دفع و همه این امور، در قانون هم باید همین طور باشد؛ برای اینکه، این هم اهمیتش همان اهمیت است، آن هم اسلام بود، این هم اسلام است. بنابراین، در این سالی که ان شاءالله می گذرد و امید است به خوبی بگذرد و آقایان با خیال راحت مشغول باشند به خدمت به این مستمندان، به این مظلومان در طول تاریخ. ان شاءالله امیدواریم که این سال را به مبارکی بگذرانید و در سال آتیه ان شاءالله مجلس باز
همین جور مجلس باشد و همین طور افراد در آن باشند که ان شاءالله مسائل حل بشود. مسائلی که ما الآن در مقابلش هستیم و امیدوارم که مجلسهای بعد دیگر مواجه با آن نشوند.
مخالفت قدرتمندان با پیشرفت اسلام
خوب، مسئلۀ مخالفت همۀ قدرتمندان دنیاست با ایران، مسئله هم یک مسئله ای نیست که مخفی باشد، خودشان هم اقرار دارند، خودشان هم می گویند که نباید عراق شکست بخورد. میزان، عراق نیست، صدام نیست. میزان، پیشرفت اسلام است. اینطور نیست که آنهابرای صدام دلسوزی می کنند، صدام هم یک آدمی است که ـ اگر بشود گفت آدم ـ بعد از بین می رود. لکن آنی را که از آن می ترسند، از ایران است که می ترسند یعنی دنبال شکست ایران اند. هر چند رئیس جمهور امریکا ادعا کند که ما بیطرفیمان، همین تازه هم باز گفته است بیطرفیمان محفوظ است؛ لکن یک مسئله ای است که همه می دانند، دیگر لازم نیست به اینکه ما برهان برایش اقامه کنیم، همه می دانند که ایشان تا چه اندازه بیطرف است در این مسئله؛ و دیگران هم همین طور، شوروی هم همین طور، فرانسه هم همین طور، دیگران هم همین طور. مسئله بیطرفی نیست، مسئله طرفداری از هر رژیمی است غیر اسلام و کوبیدن اسلام است به هر ترتیبی که بتوانند.
مقاومت در مشکلات ناشی از جنگ تحمیلی
و بحمدالله این مجلس و این ملت و این ارتش و این پاسداران و این سایر ارگانهایی که در این کشور هست ایستاده اند در مقابل همۀ این امور و مقاومت می کنند. و اگر ان شاءالله این جنگ تحمیلی بر ما از بین برود و دولت سر صبر رسیدگی بکند به حال مستضعفین، تمام مسائل به وسیله مجلس و دولت حل می شود حتی مسئله گرانی. ما همه می دانیم که گرانی امروز سرسام آور است، و یک دسته ای از آن رنج می برند. اما در مقابل آن رنجهایی که خود پیغمبر و همسر بزرگ عزیزش حضرت خدیجه در آن چند
سال بردند، که مشک را از قراری که نقل می کنند، مشک را می گذاشتند توی آب و می مکیدند برای اینکه، از آن چربی، مثلاً از آن چیزی که در مشک هست به آنها برسد. وقتی که آنها برای اسلام اینطوری عمل کردند و اینطور مقاومت کردند در مقابل دشمنهای اسلام، شما هم که ملت و امت همان بزرگوار هستید نباید از اینکه فلان چیز کم است، آنی که کم است ارزاق که نیست ارزاق که کم نیست، آنی که کم است آن وضع آرایشی است که آنها می خواستند، یک دسته می خواستند باشد، آنها دیگر ان شاءالله نیست و باید از بین هم برود. گرانی هست لکن کجاست که گرانی نیست. اینطور نیست که گرانی مال کشور ما باشد، همه جا گرانی هست. اگر دولت ان شاءالله قدرت پیدا بکند، یعنی جنگ تمام بشود و ما به حال عادی برگردیم به مدت کمی به برکت اسلام و ملت در صحنه حاضر ایران این مسائل حل می شود ان شاءالله .
برخورد دوگانه رسانه های وابسته در سرکوبی کردها
از مسائل مهمی که هست و من از یک جنبه اش می خواهم صحبت کنم، جنبه های دیگرش حالا صحبت از آن نمی شود، من فقط یک جنبه اش را می خواهم صحبت کنم، آن قضیۀ ورود ترکیه در عراق است برای سرکوبی کردها. آنی که من می خواهم صحبت کنم این است که کرد ایران و کرد عراق و کرد ترکیه همه کرد هستند. تفاوت این است که در کردهای ایران اکثریتشان با جمهوری اسلامی موافق اند و با این، چند دسته فاسدشان مخالفند. الآن سرتاسر کردستان ائمۀ جمعه شان، علمای آنجا، مردمشان با جمهوری اسلامی موافق اند، آنی که فساد می کند عبارت از یک دوتا دسته ای است که بعضشان کمونیست اند و بعض شان بدتر از کمونیست. چی شد که تمام رسانه های گروهی عالم راجع به کردهای ایران این قدر حساس هستند که از خود کردها هم حساسترند. خود کردها می گویند که ما می خواهیم که این فاسدها از بین بروند، لکن رسانه های گروهی همیشه ایران را محکوم می کنند و لحنشان نسبت به ورود ترکیه در عراق برای سرکوبی
کردها یا همفکری عراق با آنها اگر راست باشد، این دیگر مسئله ای نیست، خوب آنها آمده اند می خواهند مملکتشان را نگذارند که چیز بشود، آنی که مسئله است این است که کرد ایران چرا؟ اگر مسئله ای است که آنها می گویند تجزیه طلبند، خوب کردهای فاسد ما بیشتر هستند، چی شد که همۀ عالم سنگینیشان راانداخته اند روی ایران که این ایران است که کردها را چه می کند و چه، چقدر می کشد. و این فاسدهایی که در خارج نشسته اند و نسبت به کردهای ایران سینه چاک می کنند، اینها چطور شد که راجع به قضیۀ کردهای عراق و کردهای ترکیه صحبتی این قدرها ندارند، اگر باشد هم یک کلمه ای می گویند و می گذرند. این گرفتاریهایی که بشر به آن مبتلاست این نحو گرفتاریهاست، اینطور حق کشیهاست که سرتاسر عالم را فرا گرفته است، و اگر چنانچه یک منجی برای این بشر پیدا نشود ـ و ان شاءالله امیدوارم که بزودی پیدا بشود و خداوند منجی بزرگ را به داد بشریت برساند ـ اگر دیر بشود اصلاً هلاکت در بین همه شان یک امر ساری عمومی می شود. یک دسته بیچارۀ مظلوم در سرتاسر دنیا زیر لگد دارند پایمال می شوند، از هیچ جا خبری نیست که راجع به آنها صحبتی بشود. در امریکا آن قدر مظلومین دارند پایمال می شوند، اصلاً راجع به امریکا صحبتی نیست که این چرا این کار را می کند. در شوروی هم آن قدر مظلومین پایمال می شوند، صحبتی از آن هم نیست. در منطقه هم همین طور، آن قدر دارند پایمال می کنند مردم و ملتهای خودشان را،آن هم صحبتی نیست. این فقط اینجاست، ایران است که حکومتش دارد اختناق ایجاد می کند و مردم همه شان مخالف با حکومت هستند، لکن سرنیزه است که اینها را حاضر کرده و اینها می آیند در خیابانها، که این در دنیا باید اسم این را چی گذاشت؟ آنی که قلم دستش می گیرد و اینها را می نویسد، باید چه اسمی رویش بگذاریم؟ آنی که دستور می دهد به این رسانه ها و همه را هماهنگ می کند، یک وقت می بینی از همه جا یک صدا بلند می شود، این را باید چی اسم بگذاریم رویش که اینها چی می گویند؟ اینها چه جور جمعیتی هستند؟ بافت مغزی اینها چه جور است؟ این گرفتاری هاست که جمهوری ما در این چند سالی که تحقق پیدا کرده است داشته و مجلس هم داشته و همۀ دولت و دیگران هم داشتند. چنانچه این
گرفتاری ها مرتفع بشود و دنیا سرعقل بیاید و آن چیزی که واقعیت است بگوید، آن چیزی که واقعیت است تبلیغ بکند، کار ما آسان است.
وابستگی مجامع بین المللی به قدرتهای بزرگ
حالا من نمی دانم که این آقایانی که آمدند و رسیدگی کردند به خرابیهای ایران و رفتند در عراق هم یک دسته فقط مجروح جنگی را آوردند به آنها نشان دادند که اینها در بین شهرها اینطور شدند، لکن خرابی ای نداشتند که نشان بدهند شاید دو تا دیوار هم خراب کردند که نشان بدهند، آیا اینها بعد چه خواهند گفت؟ خواهند گفت که هم ایران خلاف کرده و هم عراق، دیگر هیچ حرف دیگری نیست؟ یا واقعاً اینها می خواهند رسیدگی کنند و می خواهند بفهمند که اندازه چی بوده، ایران چه کرده، آنها چه کردند؟ در همان وقتی که اینها مشغول رسیدگی بودند، آنها می زدند ایران را. این دلالت بر این می کند که اینهایی که آمدند اینها با ما هستند، شما بیخودی خواستید که اینها بیایند. حالا ما منتظر این هستیم که ببینیم اینها چه می کنند و چه خواهند کرد و چه خواهند گفت. امیدوارم که اینها هم به حسب وجدان انسانی عمل بکنند و آنچه که هست گزارش بدهند؛ بعد هم که گزارش دادند، آنهایی که گزارش را می گیرند، کاری به این ندارند که امریکا چه نظری در این مسئله دارد و شوروی چه نظری دارد و فرانسه چه نظری دارد، به اینها کار نداشته باشند و حکومت واقعی بکنند و آنکه هست به حسب واقع بگویند؛ ما هیچ توقعی از آنها نداریم الاّ اینکه آنها همانی که هست بگویند.
لزوم دفاع در مقابل متجاوزین به اسلام و مسلمین
و من امیدوارم که این مردم در صحنۀ ما بیشتر در صحنه باشند؛ از جنگ خسته نشوند. جنگ در اسلام یک امری بوده است که از آن وقتی که اسلام حکومت پیدا کرد جنگ هم همراهش بود، قبل از آن هم دنبال این بودند که نقشه ها را درست کنند، لابد اینطور است. همچو که مدینه آمد رسول خدا، و حکومت تشکیل شد، جنگ یا جنگ تحمیلی بود یا هر چی بود در جنگ بود تا آخر عمرش؛ آن روز هم که به لقاءالله می خواست
پیوند کند، بپیوندد، آن روز هم جیش «اسامه»اش بیرون شهر بود که می خواست جنگ بکند. این جنگ یک چیزی است که برای عدالت، جنگ لازم است. اگر مردم عادل باشند که دیگر جنگی در کار نیست. اگر مردم انسان باشند که دیگر جنگی در کار نیست. لکن وقتی که یک دسته، اکثریت مستضعفین پایمال دارند می شوند، وقتی که تمام حیثیت اسلام و مسلمین در خطر است، وقتی که تمام حیثیت همین ملت ما در خطر است، ما که جنگ را شروع نکرده ایم، ما الآن هم در حال دفاع هستیم هر روز تقریباً باید گفت بی استثنا آبادان تقریباً بی استثنا هر روز کوبیده می شود، زاید بر آن هم جاهای دیگری که همه می دانید. ما می خواهیم که دست اینها کوتاه بشود که به ما اینطور، به ملت ما اینطور تعدی نکنند. ما دفاع داریم می کنیم، و ما از اول هم دلمان می خواست که جنگی نباشد و همه صلح باشد. اما می پذیرید شما اینکه ما و صدام که دشمن اسلام است ـ از اول دشمن اسلام بودند آن وقت که من نجف بودم می دانستم که اینها دشمن اسلام هستند؛ همینها را مرحوم آیت الله حکیم تکفیر کرد. اینها مشرکند، ملحدند. ـ شما می پذیرید که ما با آنها سر یک میز بنشینیم و مصالحه کنیم؟ مصالحه اینکه خوب، حالا شما این کارها را کردید عذر بخواهید ما هم بگوییم که ما هم این کارها را کرده ایم؟ هیچ وجدان انسانی ـ اسلامی می پذیرد این را؟ یا خیر، ما باید آن مطلبی که داریم، حق است و همه عالم اگر انصاف داشتند می پذیرند و می پذیرفتند ما آن را می خواهیم، ما چیز زایدی نمی خواهیم، ما همان را می خواهیم، از اول جنگ هم گفتیم ما جنگجو نیستیم، ما مدافع هستیم. دفاع هم یک حق مسلمی است که اسلام و غیر اسلام برای انسان قائل است. ما الآن در حال دفاع هستیم. ما جوانهایمان تاکنون آن قدر شهید داده اند، تاکنون مادرها آن قدر شهید داده اند، پدرها آن قدر شهید داده اند، جوانها آن قدر خون خودشان را داده اند برای اینکه شرّ این قدرتهای بزرگ از سر ایران کم بشود. حالا که بحمدالله رسیدیم به اینجایی که دستها کوتاه شده، حالا ما کوتاه بیاییم تا آنها دستشان بلند بشود؟ من به شما
عرض می کنم اگر ما یک قدم عقب بنشینیم، آنها صد قدم جلو می آیند. ما محکم باید در مقابل اینها بایستیم تا اینکه آن آدمی که این فساد را در این منطقه ایجاد کرده است سرکوب بشود، و آنهایی که وادار کردند اینکه این آدم اینطور، این خبیث اینطور با مردم عمل بکند، آنها هم رسوا بشوند در دنیا، که اینها بودند که می گویند که ما طرفدار مثلاً چه هستیم و ما می خواهیم صلح باشد و همه قدرتهای ما دنبال این است که صلح بشود.
سلطه گری قدرتها و پایمال شدن مظلومین جهان
ما هم امریکا را می شناسیم و هم شوروی را می شناسیم که اینها هیچ کدام صلح طلب نیستند، هردوشان جنگجو و با اسلحه می خواهند دیگری را از بین ببرند؛ منتها خوب دوتا قدرت در مقابل هم ایستاده اند و اَللهُمَّ اشْغَلِ الظّالِمینَ بِالظّالِمین نه او جرأت می کند که یک کاری بکند، نه اینها جرأت می کنند یک کاری بکنند. لکن نتیجه اینکه همۀ مظلومین جهان دارند صدمه اش را می بینند، دارند پایمال می شوند و ما می خواهیم که خدای نخواسته یک وقت ایران این نحو نشود دوباره این افعی ها از اطراف بریزند و هر چی دارید شما ببرند، و هر فسادی می خواهند ایجاد کنند، و جوانهای شما را به آن فسادی که در زمان رضاشاه و محمدرضاشاه می خواستند بکشند کشیده می شوند. وقتی ما حقیم و می خواهیم حق را در این دیار و ان شاءالله در جاهای دیگر پیاده بکنیم، ما چه باکی داریم از اینکه مثلاً میوه گران است؟ میوۀ گران هم ما و شما و همه برایمان گران است، یا فرض کنید که فلان چیز کم است، البته اگر کسی یادش باشد در این جنگهای سابق می داند که قحطی بود که پدر مردم را در می آورد، نه گرانی، قحطی بود. بحمدالله حالا قحطی نیست و مردم از این حیث نگرانی ندارند که چیز نباشد. از حیث گرانی ما هم نگران هستیم از این گرانی، همه نگران هستند اما چاره چی است؟ چه می توانیم بکنیم؟ البته فکرهایی دارند می کنند و ان شاءالله امیدوارم موفق بشوند که این مسئله هم ان شاءالله حل بشود؛ و امیدوارم که هم مجلس و هم دولت واینها مشورت کنند با هم و راهی پیدا کنند که
ان شاءالله این مشکل ملت هم حل بشود. و من از خدای تبارک و تعالی برای همۀ شما سلامت و توفیق و عزت و عظمت خواستارم. و برای شهدای پانزده خرداد و از پانزده خرداد تا حالا شهدایی که در راه اسلام جان خودشان را از دست دادند علو مقام و مرتبه مسئلت می کنم، و برای بازماندگان آنها ان شاءالله صبر و اجر مسئلت می کنم، و از همه آقایان می خواهم که در مجالسی که دارند به این ملت دعا بکنند، و از دعاهایی که از ائمه معصومین وارد شده است غفلت نکنند. و ماه شریف رمضان در پیش است و ماه شریف شعبان الآن ماها در آن هستیم، از ادعیه ائمۀ معصومین استفاده کنند و برای این ملت، خیر و سلامت طلب کنند و برای دشمنان اسلام خذلان و شکست را بخواهند.
والسلام علیکم و رحمة الله