سخنرانی
لزوم آگاه نمودن مستضعفان جهان
سخنرانی در جمع میهمانان مراسم «دهه فجر»؛ (آگاه نمودن مستضعفان جهان)
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: صحیفه امام

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 21 ب‍ه‍م‍ن‌ ‭1361

زمان (قمری) : 26 ربیع الثانی ‭1403

مکان: تهران

شماره صفحه : 308

موضوع : لزوم آگاه نمودن مستضعفان جهان

زبان اثر : فارسی

مناسبت : در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی

حضار : خاتمی، محمد (وزیر ارشاد اسلامی)، میهمانان شرکت کننده در مراسم دهه فجر، شعرای شرکت کننده در جشنواره،

سخنرانی در جمع میهمانان مراسم «دهه فجر»؛ (آگاه نمودن مستضعفان جهان)

سخنرانی

‏زمان: صبح 21 بهمن 1361 / 26 ربیع الثانی 1403 ‏

‏مکان: تهران، حسینیه جماران‏

‏موضوع: لزوم آگاه نمودن مستضعفان جهان‏

‏مناسبت: در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی‏

‏حضار: خاتمی، محمد (وزیر ارشاد اسلامی)، میهمانان شرکت کننده در مراسم دهه فجر، شعرای‏‎ ‎‏شرکت کننده در جشنواره، شعرای عرب زبان در قم و نونهالانی که در سالگرد پیروزی‏‎ ‎‏انقلاب اسلامی تولد یافته بودند‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

اقامه عدل الهی منشأ دشمنی با ملت ایران

‏     ‏‏برادران بسیار عزیز که از شعرا و علما و روشنفکران و نویسندگان از کشورهای‏‎ ‎‏مختلف جهان در اینجا آمده اند خوش آمدند. خوش آمدید در کشوری که زیر بار ستم‏‎ ‎‏ستمشاهی در طول تاریخ و ستم رژیم پهلوی در پنجاه سال خرد شده. خوش آمدید در‏‎ ‎‏کشوری که برای اینکه، قیام برای اسلام کرده است و می خواهد که اسلام در این کشور‏‎ ‎‏حکومت کند، و مورد تجاوز قدرتهای بزرگ بیواسطه یا باواسطه شده اند، در این کشور‏‎ ‎‏آمدید و خوش آمدید در کشوری که به واسطۀ اینکه با ابرقدرتها و نفوذ آنها مخالف‏‎ ‎‏است و اعلام مخالفت کرده است مورد تجاوز دشمنهای اسلام، از عراق ـ یعنی حزب‏‎ ‎‏بعث عراق ـ شروع شده است به دستیاری امریکا و کمک تقریباً همۀ کشورهای جهان و‏‎ ‎‏مورد تجاوز همۀ اینها شده است. کشوری که می خواهد عدل الهی را در جهان و ابتدائاً‏‎ ‎‏در مرکز خود که ایران است، بپا کند و در همه جا حکومت، حکومت اسلامی باشد و‏‎ ‎‏دست قدرتهای بزرگ از کشورهای اسلامی کنار باشد. شما می دانید که کشورهای بزرگ‏‎ ‎‏از ابتدا این نهضت اسلامی ایران تاکنون و خصوصاً در انقلاب بزرگ ایران با همۀ قدرتها‏‎ ‎‏مخالفت کردند، کارشکنی کردند و هجوم نظامی کردند و واداشتند دشمنان اسلام را که‏‎ ‎‏هجوم نظامی کند به مناطقی از کشور عزیز اسلام، به جرم اینکه اسلامی است. و شما‏

‏می دانید که الآن که جنگ بین جوانهای متعهد به اسلام و بین صدامین بعثی عفلقی پشت‏‎ ‎‏کردۀ به اسلام، درگیر است، علاوه بر کشورهای بزرگی که منافع خودشان را در این کشور‏‎ ‎‏و در کشورهای اسلامی دیگر و در سرتاسر جهان، در کشورهای استضعافی در خطر‏‎ ‎‏می بینند، همه به کمک این حزب اشتراکی عفلقی عراق شتافتند، و کمک نظامی، کمک‏‎ ‎‏مالی و کمک تبلیغاتی به طور وسیع انجام می گیرد. و ما کشورمان یک کشوری است که‏‎ ‎‏باید بگوییم جز خدای تبارک و تعالی پناهی ندارد. و ملتها که با ما دوست هستند و آن‏‎ ‎‏طبقۀ مستضعفان جهان که با اسلام آشنا و با عدل و کرامت انسانی علاقه دارند، در تحت‏‎ ‎‏فشار دولتهایی واقع شده اند که برای خاطر چند روز عیش و نوش دنیوی، اسلام را بر کنار‏‎ ‎‏و بر ضد اسلام قیام می کنند، و به ملتهای خودشان فشار می آورند از خوف اینکه مبادا‏‎ ‎‏آنها هم ادعای عدالت و ادعای فرهنگ انسانی بکنند.‏

لزوم آگاه نمودن مستضعفان جهان از گرفتاریها

‏     ‏‏امروز تکلیف همۀ شما آقایانی که از خارج تشریف آوردید، شعرای شما،‏‎ ‎‏نویسندگان شما، گویندگان شما، این است که شعرا در اشعارشان قضایای این انقلاب را‏‎ ‎‏منعکس کنند؛ اگر توانستند در مجامع عمومی و اگر نتوانستند حتی در مجامع خصوصی‏‎ ‎‏هم محفوظ بماند برای نسلهای آتیه ای که فرزندانشان الآن بعضیشان از کوچولوهایی که‏‎ ‎‏در 22 بهمن متولد شده اند، و آنهایی که در طول تاریخ می آیند. باید مردم را، مردم‏‎ ‎‏جهان را، مستضعفان جهان را آگاه کنید، آگاه کنیم به اینکه چه مصایبی بر اینها وارد شده‏‎ ‎‏است و در تحت چه شرایطی زندگی می کنند و آنان که به آنها حکومت می کنند تحت چه‏‎ ‎‏شرایطی هستند و وضع زندگی مالیشان چطور است. و آنهایی که از دولتهای اسلامی‏‎ ‎‏هستند، ذخایر خودشان را به کجا خرج می کنند و در جیب کی می ریزند، در عین حالی‏‎ ‎‏که ملتهای آنها گرسنه هستند، ملتهای آنها فقیر هستند و بسیاری از آنها از گرسنگی تلف‏‎ ‎‏شدند و اینها ذخایر خودشان را، ذخایری که مال خود این ملت است و آنها غاصب‏‎ ‎‏هستند، به جای اینکه برای ملت خودشان ولو عشری از اعشار آن را خرج می کردند و‏

‏اینها به رشد می رسیدند، تمامش را تسلیم می کنند به آنهایی که دشمن اسلام اند. شعرا در‏‎ ‎‏طول تاریخ باید بنویسند این امور را و به شعر، مردم را بیدار کنند. و نویسندگان اگر‏‎ ‎‏می توانند در نطقها و نوشته های خودشان، در مجامعی که می روند در شهرهای خودشان،‏‎ ‎‏در کشورهای خودشان مسائل ایران را ابلاغ کنند؛ و اگر نمی توانند در کتب و رساله های‏‎ ‎‏خودشان ثبت کنند که بعدها وقتی که مردم در نسلهای بعد می آیند، ببینند که دشمنهای‏‎ ‎‏آنها کی هست و دوستان آنها کی و تکلیف آنها با دوستانشان و دشمنانشان چیست. اگر ما‏‎ ‎‏در تبلیغ قصور کنیم، اگر ما در گفتن و نوشتن شعر و نثر و همۀ نحو نوشتن و گفتن قصور‏‎ ‎‏کنیم، ما مدیون نسلهای آینده هستیم که ممکن بود با نوشته های شما، با نوشته های‏‎ ‎‏نویسندگان عزیز و با اشعار آنها، بیدار بشوند و مطلع بشوند بر اینکه بر این ملتها در این‏‎ ‎‏زمان چه گذشته است و ماها چه تحمل رنج ها کردیم، بلکه آنها درصدد علاج برآیند، و‏‎ ‎‏امروز نیز ما باید درصدد علاج برآییم.‏

‏     همۀ شما و همۀ ملتهای ضعیف دردها را می شناسند، می دانند که از کجا صدمه‏‎ ‎‏می بینند و کی به آنها صدمه می زند و چه رژیمی آنها را تحت فشار قرار می دهد، و درمان‏‎ ‎‏را باید بدانند که تا جهان مبتلا به این جنایتکاران است و وابستگان به این جنایتکاران،‏‎ ‎‏روی خوش نخواهد دید. و ما، همۀ شماها که نویسنده هستید و خصوصاً شعرا که لسان‏‎ ‎‏شعر بالاترین لسان است، باید مردم را آگاه کنیم، نسلهای فعلی را، نسلهای آینده را و بنا‏‎ ‎‏بگذاریم بر اینکه اگر نمی شود در جوامع عمومی، از جوامع خصوصی و از افرادی که با‏‎ ‎‏آنها آشنا هستیم شروع کنیم، و شمه ای از این مسائلی که در ایران وارد شده، واقع شده‏‎ ‎‏است،از مصیبتهایی که درزمان رژیم سابق واقع شده است ـ و شاید بسیاری ازشما بدانند ـ‏‎ ‎‏با مصیبتهایی که در این زمان واقع شده است و دارد واقع می شود مردم را آگاه کنید، و از‏‎ ‎‏شیوۀ مبارزه ای که در اینجا شروع شد از اول، و به خواست خدای تبارک و تعالی تا اینجا‏‎ ‎‏که آمده است هر روز رشد کرده است، این شیوه را به آنها گوشزد کنید. لازم نیست که‏‎ ‎‏ابتدائاً یک عده کثیر باشند، عده های کوچک و افراد کم، کم کم این قطره ها با هم جمع‏‎ ‎‏می شوند و دریا تشکیل می دهند.‏


مبارزه تا رهایی از سلطه شرق و غرب

‏     ‏‏ما از صفر شروع کردیم، ایران از صفر شروع کرد. ایران در آن وقتی که همه چیزش‏‎ ‎‏در خطر بود و اختناق به طوری بود که زن به شوهر و شوهر به زن نمی توانست یک کلمه‏‎ ‎‏خلاف رژیم بگوید، از صفر، اشخاصی که بیدار شدند و بودند، شروع کردند و این صفر‏‎ ‎‏کم کم بزرگ شد و این قطرات کم کم بزرگ شدند و شکل گرفتند و به صورت مشتهای‏‎ ‎‏گره کرده و بدون اینکه در آنها یک تشکیلات منظمی باشد و بدون اینکه دارای یک‏‎ ‎‏سلاح باشند. سلاح در دست مردم به هیچ وجه نبود، لکن اینها از هیچ شروع کردند تا‏‎ ‎‏اینکه سلاحها را از دست دشمنان گرفتند و کم کم با فریاد اینها برای اسلام، از ارتش،‏‎ ‎‏جناحهای بسیاری به اینها ملحق شدند که تا الآن هم هستند و خدمت می کنند و در بین‏‎ ‎‏خود ملت هم بسیج شد عدۀ کثیری و الآن هم بسیج می شود.‏

‏     و ما امیدواریم که ایران به اندازۀ افرادی که دارد، جوانانی که دارد، ارتش داشته باشد.‏‎ ‎‏یک ارتش ملی، اسلامی، انسانی که در مواقعی که احتیاج به آن هست، چندین میلیون از‏‎ ‎‏افراد حاضر به خدمت باشند. کشورهای دیگر هم آنهایی که بیدارند، آنهایی که توجه به‏‎ ‎‏مسائل دارند، آنهایی که غربزده و شرقزده نیستند، آنهایی که منافع خودشان را از شرق‏‎ ‎‏نمی دانند و آنهایی که منافع خودشان را از غرب نمی دانند، آنهایی که غرب و شرق را‏‎ ‎‏غارتگرانی می دانند، آنها هم باید شروع کنند ولو از صفر. و همان طوری که در ایران از‏‎ ‎‏صفر شروع شد و تا حدود بیست سال دائماً در خدمت آمدند و کردند و ناگهان انقلاب‏‎ ‎‏حاصل شد، انفجار حاصل شد و با انقلاب و انفجار، این رژیمی که تا دندان مسلح بود و‏‎ ‎‏او را مسلح کرده بودند، همۀ قدرتها هم با او همراه بودند، با همین مردم عادی کشور ما که‏‎ ‎‏متحول شدند به یک انسانهای الهی و به یک انسانهای توحیدی، این رژیم شکسته شد و‏‎ ‎‏دنبال او هم دست امریکا از اینجا قطع شد و دست همۀ قدرتها از منافع ما قطع شد. و در‏‎ ‎‏این هنگام که شما تشریف دارید در اینجا، ما کارهای خودمان را، دولت ما کارهای‏‎ ‎‏خودش را و کارهای ایران را با شایستگی انجام می دهد و کارخانه ها را به راه می اندازد، و‏‎ ‎‏مسائلی که دارد و مشکلاتی که دارد یکی پس از دیگر حل می کند، و در ظرف چهار سال‏

‏تمام چیزهایی که یک کشور مستقل باید داشته باشد. دارا هست، در عین حالی که همیشه‏‎ ‎‏در فشار بوده و همیشه در محاصرۀ اقتصادی و در محاصرۀ نظامی بوده. مأیوس از خدا‏‎ ‎‏نباشید، خدا را حاضر بدانید و قدرت خدا را در همه جا فعال بدانید. و مراجعه به صدر‏‎ ‎‏اسلام بکنید که یک نفر انسان به تمام معنا، لکن در نظر کفار ضعیف و مستضعف، قیام‏‎ ‎‏کرد و یک انقلاب به این بزرگی را که دنیا را تحت سیطرۀ خودش درآورده است ایجاد‏‎ ‎‏کرد. از وحدت افراد و کمی افراد هراس نکنید که خدای تبارک و تعالی به شما کمک‏‎ ‎‏می کند، و وقتی که شما نصرت بکنید از خدای تبارک و تعالی، وعده نصرت داده است و‏‎ ‎‏کمی عده با اینکه قدرت روحی در کار باشد و انسجام در کار باشد و تعهد به اسلام در کار‏‎ ‎‏باشد، اسباب ضعف نخواهد شد.‏

هشدار به دولتهای مدعی اسلام و حامی صدام

‏     ‏‏الآن که شما ملاحظه می کنید و صدامیان اشتلم می کشند که حتی در این نبرد آخر‏‎ ‎‏گاهی می گویند هفت هزار، گاهی می گویند پانزده هزار، ما از ایرانیان را ـ یعنی از این‏‎ ‎‏سپاهیان ایران را ـ کشتیم و از بین بردیم، بیش از چهار هزار ما نفرستادیم در جبهه ها. ما‏‎ ‎‏ارتشمان و قوایمان در کنار هستند الآن. و ما می خواهیم که این دولتهایی که دارند کمک‏‎ ‎‏می کنند به یک جنایتکار تاریخ، به یک جنایتگر که از اولی که این حزب در عراق پیدا‏‎ ‎‏شد با اصل جنایت پیدا شد و با تز «اسلام نباید باشد»، این دولتهایی که ادعای اسلام‏‎ ‎‏می کنند، ما چطور می توانیم از آنها این ادعا را بپذیریم، دنیا چطور می تواند این ادعا را‏‎ ‎‏بپذیرد، که شما مدعی اسلام در لفظ هستید، لکن در عمل اسلام را می کوبید و دشمنان‏‎ ‎‏اسلام را تقویت می کنید. امریکا که دشمن همۀ ادیان است حتی مسیحیت، امریکا که‏‎ ‎‏اصلاً اعتنا به ادیان ندارد و جز منافع خودش را نمی خواهد، حتی منافع امریکاییها ‏‏[‏‏را‏‏]‏‎ ‎‏هم نمی خواهد، منافع دولت امریکا را می خواهد و همۀ جهان را به آتش زده است و‏‎ ‎‏دارد آتش می کشد، شما در منطقه با آغوش باز از او استقبال می کنید و ارتش او را در‏‎ ‎‏مناطق اسلامی می پذیرید، برای اینکه، ارعاب کنید لبنان را و ارعاب کنید ایران را.‏

‏مسلمین با این مردمی که بنایشان بر این معناست باید چه بکنند؟ مسلمین که گرفتار یک‏‎ ‎‏همچو حکومتهایی هستند و گرفتار یک همچو سردمدارانی هستند باید چه بکنند؟ باید‏‎ ‎‏ساکت بنشینند، تماشاگر باشند؟ اگر ایرانیها هم این فکر را می کردند که به ما چه ربط‏‎ ‎‏دارد، ما مشغول کسب خودمان هستیم و کاری به این مسائل نداریم، خدا می داند که اگر‏‎ ‎‏آن قدرت محفوظ مانده بود تا حالا چه به سر اسلام در اینجا آورده بود. اگر مهلت پیدا‏‎ ‎‏می کرد این رژیم غیر انسانی، اسلام را از محتوای خودش بکلی خالی می کرد و یک‏‎ ‎‏صورت بی محتوا، حتی صورت را هم نمی گذاشت حفظ بشود. فجایعی که در زمان او‏‎ ‎‏واقع شد، تاریخ امید است که ثبت کند و متفکران و متوجهان به مسائل بنویسند و باشد در‏‎ ‎‏مخزنها تا ببینند اشخاصی که بعدها می آیند. بنا، بر این بود که اصل اسلام در اینجا محو‏‎ ‎‏بشود، شروع کردند تاریخ اسلام را تغییر دادند و شروع کردند، و جوانهای ما را از اسلام‏‎ ‎‏می خواستند جدا کنند. مواد مخدره و موادی که انسان کش است، در اینجا به دست همین‏‎ ‎‏خاندان پهلوی خریده می شد و پخش می شد. این نه برای این بود که فقط منافع مادی‏‎ ‎‏می خواستند، برای این بود که اطاعت امر آنها را بکنند که باید ایران عقب مانده بماند و‏‎ ‎‏یک عده افیونی و هروئینی و عیاش نمی توانند کشور خودشان را حفظ کنند، آنها بنشینند‏‎ ‎‏و چرت بزنند و آنها مخازن آنها را خالی کنند.‏

اقتدای به پیامبر (ص) و ائمۀ اطهار (ع) در مبارزه با ظلم

‏     ‏‏خدای تبارک و تعالی با قدرت غیبی خودش به این ملت عنایت فرمود و این جوانها‏‎ ‎‏را متحول کرد به یک انسانهای عارف مسلک که برای خدای تبارک و تعالی و به عشق‏‎ ‎‏خدای تبارک و تعالی از جانشان می گذرند و مادران و پدران آنها از فرزندان رشیدشان‏‎ ‎‏می گذرند و این فداکاری موجب این شد که ما در عین حالی که بسیار از بزرگانمان را از‏‎ ‎‏دست دادیم و بسیار از جوانان ارزشمندمان را از دست دادیم و خسارات بسیار بر ما وارد‏‎ ‎‏شد از دست دشمنها، مع ذلک آنچه که به دست ‏‏[‏‏آورد‏‏]‏‏ اسلام عزیز بود، و اسلام ارزش‏‎ ‎‏دارد که همه چیز در راه او داده بشود، چنانچه اولیاء خدا چنین کردند. پیغمبر اسلام هرچه‏

‏داشت در راه اسلام داد؛ در تمام عمر آسودگی نداشت این سرور. و حسین بن علی ـ‏‎ ‎‏سلام الله علیه ـ همه چیزش را فدای اسلام کرد و در صدر اسلام همه چیز فدای اسلام‏‎ ‎‏بود، و ما هم باید اقتدای به آنها بکنیم، و ما هم امت همان پیغمبر و شیعه و پیرو همان‏‎ ‎‏اشخاصی هستیم که در صدر اسلام بودند. ملتها باید از جا برخیزند، اگر بنشینند و منتظر‏‎ ‎‏این باشند که برای آنها چه برای جهات مادیشان و چه برای جهات معنویشان دیگران‏‎ ‎‏بیایند و کاری بکنند این اشتباه است و اسباب این می شود که هیچ کاری نتوانند انجام‏‎ ‎‏بدهند. و در طول تاریخ به همان طوری که هستند باشند و فرزندان آنها هم به همین‏‎ ‎‏ترتیب باشند، و اگر توجه به خدا بکنند و با توجه به خدا اشتغال به کار بکنند و اشتغال به‏‎ ‎‏فعالیت برای اسلام بکنند، خدای تبارک و تعالی راهها را بر آنها باز می کند. شاید تاریخ‏‎ ‎‏نتواند بنویسد آن راههایی که برای ایران باز شد، آن هدایتهایی که بدون اینکه ماها‏‎ ‎‏متوجه او باشیم، هدایتهایی که تحمیل به ما شد. ما می خواستیم یک کار بکنیم، یک وقت‏‎ ‎‏می دیدیم که کار دیگر داریم انجام می دهیم، و کار دیگر آن بوده است که باید انجام داد.‏‎ ‎‏این را در تاریخ نمی شود ثبت کرد، این علومی است که مال سینه هاست.‏

تبلیغات مسموم دشمن بر علیه ملت ایران

‏     ‏‏بکوشید که ملتهای خودتان را اسلامی کنید، ملتهای خودتان را بیدار کنید و تاریخ‏‎ ‎‏صدر اسلام را برای آنها بخوانید و کوششهای آنها را برای اسلام و مسائل ایران را در‏‎ ‎‏آنجا منعکس کنید. ما که دستمان از تبلیغات کوتاه است، نسبت به آنها نمی توانیم آن قدر‏‎ ‎‏تبلیغ داشته باشیم؛ همۀ رسانه های گروهی در دست دشمنان ماست و هر روز هم تبلیغ‏‎ ‎‏می کنند و هر روز هم ایران را محکوم می کنند. این سازمانهایی که همه شان نوکر امریکا و‏‎ ‎‏امثال او هستند. سازمان عفو بین المللی ـ نمی دانم ـ شورای امنیت و امثال اینها که ملاحظه‏‎ ‎‏می کنید در طول این جنگی که صدام و صدامیان به ما تحمیل کردند و آن قدر از شهرهای‏‎ ‎‏ما را کوبیدند و آن قدر جوانهای ما را کشتند و آن قدر صغیر و کبیر و مردم و زن را زیر‏‎ ‎‏آوارها دفن کردند، یک کلمه راجع به این مسائل ذکر نکردند و کاش ذکر نمی کردند.‏

‏امروز ما را محکوم می کنند. امروز به ما نسبتها می دهند و روی همان نسبتها محکوم‏‎ ‎‏می کنند. قول دشمنهای ما سند این سازمانهاست و گاهی هم خودشان سند درست‏‎ ‎‏می کنند، اگر چیزی ندارند، یا در مطبوعاتشان یا در رادیوهاشان یک مصاحبه درست‏‎ ‎‏می کنند. مصاحبه با کی؟ مصاحبه با آن که اینجا را چاپیده و فرار کرده، این را سند قرار‏‎ ‎‏می دهند و بر ضد ما تبلیغ می کنند. همۀ تبلیغات دنیا بر ضد ماست. ملتها هم ممکن است‏‎ ‎‏بسیاریشان بازی بخورند، یک عده شان هم توجه دارند. تکلیف شما آقایان این است که‏‎ ‎‏آنچه دیدید ولو بتدریج برسانید به کشورهای خودتان، به دوستان خودتان، که اینجا‏‎ ‎‏همچو نیست که در بین خیابانها کسی نتواند راه برود برای اینکه او را می کشند و همچو‏‎ ‎‏نیست که بچه های کوچک را هر روز در خیابانها می کشند و این طور نیست که زندانهای‏‎ ‎‏اینجا شکنجه می کنند و چه می کنند و آن طور نیست که ما حمله کرده ایم به عراق و آن‏‎ ‎‏طور نیست که عراق از مملکت ما باز به طور کلی خارج شده باشد، لکن خارج خواهد‏‎ ‎‏شد ان شاء الله و تسلیم هم خواهد شد. و قدرتهای بزرگ هم نمی توانند او را نجات‏‎ ‎‏بدهند. و این دولتهای کوچک همسایه، من خوف این را دارم که اگر یک ادامه ای اینها‏‎ ‎‏بدهند یک روزی پشیمان بشوند که پشیمانی برای آنها سودی ندارد. و من امیدوارم که‏‎ ‎‏خدای تبارک و تعالی به همۀ شما عزیزانی که وقت صرف کردید و در این کشور‏‎ ‎‏ستمدیده آمدید و ستمهایی که به آنها شده است ملاحظه کردید، و قدرتی که جوانهای‏‎ ‎‏ما دارند و پشتکاری که دارند و تعهدی که به اسلام دارند ملاحظه کردید، من تشکر‏‎ ‎‏می کنم؛ و تشکر بیشتر اینکه شما هم مبلّغ اسلام باشید در مقابل این مبلغین زیادی که مبلّغ‏‎ ‎‏کفرند و مبلغ ظلم اند. خداوند همۀ شما را توفیق بدهد و خداوند کشورهای اسلامی را از‏‎ ‎‏دست تبهکاران نجات بدهد و همۀ ستمدیدگان اسلام و غیر اسلام را از ستمگران نجات‏‎ ‎‏بدهد.‏

‏والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته‏

‎ ‎