سخنرانی
زمان: صبح 21 بهمن 1361 / 26 ربیع الثانی 1403
مکان: تهران، حسینیه جماران
موضوع: لزوم آگاه نمودن مستضعفان جهان
مناسبت: در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی
حضار: خاتمی، محمد (وزیر ارشاد اسلامی)، میهمانان شرکت کننده در مراسم دهه فجر، شعرای شرکت کننده در جشنواره، شعرای عرب زبان در قم و نونهالانی که در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی تولد یافته بودند
بسم الله الرحمن الرحیم
اقامه عدل الهی منشأ دشمنی با ملت ایران
برادران بسیار عزیز که از شعرا و علما و روشنفکران و نویسندگان از کشورهای مختلف جهان در اینجا آمده اند خوش آمدند. خوش آمدید در کشوری که زیر بار ستم ستمشاهی در طول تاریخ و ستم رژیم پهلوی در پنجاه سال خرد شده. خوش آمدید در کشوری که برای اینکه، قیام برای اسلام کرده است و می خواهد که اسلام در این کشور حکومت کند، و مورد تجاوز قدرتهای بزرگ بیواسطه یا باواسطه شده اند، در این کشور آمدید و خوش آمدید در کشوری که به واسطۀ اینکه با ابرقدرتها و نفوذ آنها مخالف است و اعلام مخالفت کرده است مورد تجاوز دشمنهای اسلام، از عراق ـ یعنی حزب بعث عراق ـ شروع شده است به دستیاری امریکا و کمک تقریباً همۀ کشورهای جهان و مورد تجاوز همۀ اینها شده است. کشوری که می خواهد عدل الهی را در جهان و ابتدائاً در مرکز خود که ایران است، بپا کند و در همه جا حکومت، حکومت اسلامی باشد و دست قدرتهای بزرگ از کشورهای اسلامی کنار باشد. شما می دانید که کشورهای بزرگ از ابتدا این نهضت اسلامی ایران تاکنون و خصوصاً در انقلاب بزرگ ایران با همۀ قدرتها مخالفت کردند، کارشکنی کردند و هجوم نظامی کردند و واداشتند دشمنان اسلام را که هجوم نظامی کند به مناطقی از کشور عزیز اسلام، به جرم اینکه اسلامی است. و شما
می دانید که الآن که جنگ بین جوانهای متعهد به اسلام و بین صدامین بعثی عفلقی پشت کردۀ به اسلام، درگیر است، علاوه بر کشورهای بزرگی که منافع خودشان را در این کشور و در کشورهای اسلامی دیگر و در سرتاسر جهان، در کشورهای استضعافی در خطر می بینند، همه به کمک این حزب اشتراکی عفلقی عراق شتافتند، و کمک نظامی، کمک مالی و کمک تبلیغاتی به طور وسیع انجام می گیرد. و ما کشورمان یک کشوری است که باید بگوییم جز خدای تبارک و تعالی پناهی ندارد. و ملتها که با ما دوست هستند و آن طبقۀ مستضعفان جهان که با اسلام آشنا و با عدل و کرامت انسانی علاقه دارند، در تحت فشار دولتهایی واقع شده اند که برای خاطر چند روز عیش و نوش دنیوی، اسلام را بر کنار و بر ضد اسلام قیام می کنند، و به ملتهای خودشان فشار می آورند از خوف اینکه مبادا آنها هم ادعای عدالت و ادعای فرهنگ انسانی بکنند.
لزوم آگاه نمودن مستضعفان جهان از گرفتاریها
امروز تکلیف همۀ شما آقایانی که از خارج تشریف آوردید، شعرای شما، نویسندگان شما، گویندگان شما، این است که شعرا در اشعارشان قضایای این انقلاب را منعکس کنند؛ اگر توانستند در مجامع عمومی و اگر نتوانستند حتی در مجامع خصوصی هم محفوظ بماند برای نسلهای آتیه ای که فرزندانشان الآن بعضیشان از کوچولوهایی که در 22 بهمن متولد شده اند، و آنهایی که در طول تاریخ می آیند. باید مردم را، مردم جهان را، مستضعفان جهان را آگاه کنید، آگاه کنیم به اینکه چه مصایبی بر اینها وارد شده است و در تحت چه شرایطی زندگی می کنند و آنان که به آنها حکومت می کنند تحت چه شرایطی هستند و وضع زندگی مالیشان چطور است. و آنهایی که از دولتهای اسلامی هستند، ذخایر خودشان را به کجا خرج می کنند و در جیب کی می ریزند، در عین حالی که ملتهای آنها گرسنه هستند، ملتهای آنها فقیر هستند و بسیاری از آنها از گرسنگی تلف شدند و اینها ذخایر خودشان را، ذخایری که مال خود این ملت است و آنها غاصب هستند، به جای اینکه برای ملت خودشان ولو عشری از اعشار آن را خرج می کردند و
اینها به رشد می رسیدند، تمامش را تسلیم می کنند به آنهایی که دشمن اسلام اند. شعرا در طول تاریخ باید بنویسند این امور را و به شعر، مردم را بیدار کنند. و نویسندگان اگر می توانند در نطقها و نوشته های خودشان، در مجامعی که می روند در شهرهای خودشان، در کشورهای خودشان مسائل ایران را ابلاغ کنند؛ و اگر نمی توانند در کتب و رساله های خودشان ثبت کنند که بعدها وقتی که مردم در نسلهای بعد می آیند، ببینند که دشمنهای آنها کی هست و دوستان آنها کی و تکلیف آنها با دوستانشان و دشمنانشان چیست. اگر ما در تبلیغ قصور کنیم، اگر ما در گفتن و نوشتن شعر و نثر و همۀ نحو نوشتن و گفتن قصور کنیم، ما مدیون نسلهای آینده هستیم که ممکن بود با نوشته های شما، با نوشته های نویسندگان عزیز و با اشعار آنها، بیدار بشوند و مطلع بشوند بر اینکه بر این ملتها در این زمان چه گذشته است و ماها چه تحمل رنج ها کردیم، بلکه آنها درصدد علاج برآیند، و امروز نیز ما باید درصدد علاج برآییم.
همۀ شما و همۀ ملتهای ضعیف دردها را می شناسند، می دانند که از کجا صدمه می بینند و کی به آنها صدمه می زند و چه رژیمی آنها را تحت فشار قرار می دهد، و درمان را باید بدانند که تا جهان مبتلا به این جنایتکاران است و وابستگان به این جنایتکاران، روی خوش نخواهد دید. و ما، همۀ شماها که نویسنده هستید و خصوصاً شعرا که لسان شعر بالاترین لسان است، باید مردم را آگاه کنیم، نسلهای فعلی را، نسلهای آینده را و بنا بگذاریم بر اینکه اگر نمی شود در جوامع عمومی، از جوامع خصوصی و از افرادی که با آنها آشنا هستیم شروع کنیم، و شمه ای از این مسائلی که در ایران وارد شده، واقع شده است،از مصیبتهایی که درزمان رژیم سابق واقع شده است ـ و شاید بسیاری ازشما بدانند ـ با مصیبتهایی که در این زمان واقع شده است و دارد واقع می شود مردم را آگاه کنید، و از شیوۀ مبارزه ای که در اینجا شروع شد از اول، و به خواست خدای تبارک و تعالی تا اینجا که آمده است هر روز رشد کرده است، این شیوه را به آنها گوشزد کنید. لازم نیست که ابتدائاً یک عده کثیر باشند، عده های کوچک و افراد کم، کم کم این قطره ها با هم جمع می شوند و دریا تشکیل می دهند.
مبارزه تا رهایی از سلطه شرق و غرب
ما از صفر شروع کردیم، ایران از صفر شروع کرد. ایران در آن وقتی که همه چیزش در خطر بود و اختناق به طوری بود که زن به شوهر و شوهر به زن نمی توانست یک کلمه خلاف رژیم بگوید، از صفر، اشخاصی که بیدار شدند و بودند، شروع کردند و این صفر کم کم بزرگ شد و این قطرات کم کم بزرگ شدند و شکل گرفتند و به صورت مشتهای گره کرده و بدون اینکه در آنها یک تشکیلات منظمی باشد و بدون اینکه دارای یک سلاح باشند. سلاح در دست مردم به هیچ وجه نبود، لکن اینها از هیچ شروع کردند تا اینکه سلاحها را از دست دشمنان گرفتند و کم کم با فریاد اینها برای اسلام، از ارتش، جناحهای بسیاری به اینها ملحق شدند که تا الآن هم هستند و خدمت می کنند و در بین خود ملت هم بسیج شد عدۀ کثیری و الآن هم بسیج می شود.
و ما امیدواریم که ایران به اندازۀ افرادی که دارد، جوانانی که دارد، ارتش داشته باشد. یک ارتش ملی، اسلامی، انسانی که در مواقعی که احتیاج به آن هست، چندین میلیون از افراد حاضر به خدمت باشند. کشورهای دیگر هم آنهایی که بیدارند، آنهایی که توجه به مسائل دارند، آنهایی که غربزده و شرقزده نیستند، آنهایی که منافع خودشان را از شرق نمی دانند و آنهایی که منافع خودشان را از غرب نمی دانند، آنهایی که غرب و شرق را غارتگرانی می دانند، آنها هم باید شروع کنند ولو از صفر. و همان طوری که در ایران از صفر شروع شد و تا حدود بیست سال دائماً در خدمت آمدند و کردند و ناگهان انقلاب حاصل شد، انفجار حاصل شد و با انقلاب و انفجار، این رژیمی که تا دندان مسلح بود و او را مسلح کرده بودند، همۀ قدرتها هم با او همراه بودند، با همین مردم عادی کشور ما که متحول شدند به یک انسانهای الهی و به یک انسانهای توحیدی، این رژیم شکسته شد و دنبال او هم دست امریکا از اینجا قطع شد و دست همۀ قدرتها از منافع ما قطع شد. و در این هنگام که شما تشریف دارید در اینجا، ما کارهای خودمان را، دولت ما کارهای خودش را و کارهای ایران را با شایستگی انجام می دهد و کارخانه ها را به راه می اندازد، و مسائلی که دارد و مشکلاتی که دارد یکی پس از دیگر حل می کند، و در ظرف چهار سال
تمام چیزهایی که یک کشور مستقل باید داشته باشد. دارا هست، در عین حالی که همیشه در فشار بوده و همیشه در محاصرۀ اقتصادی و در محاصرۀ نظامی بوده. مأیوس از خدا نباشید، خدا را حاضر بدانید و قدرت خدا را در همه جا فعال بدانید. و مراجعه به صدر اسلام بکنید که یک نفر انسان به تمام معنا، لکن در نظر کفار ضعیف و مستضعف، قیام کرد و یک انقلاب به این بزرگی را که دنیا را تحت سیطرۀ خودش درآورده است ایجاد کرد. از وحدت افراد و کمی افراد هراس نکنید که خدای تبارک و تعالی به شما کمک می کند، و وقتی که شما نصرت بکنید از خدای تبارک و تعالی، وعده نصرت داده است و کمی عده با اینکه قدرت روحی در کار باشد و انسجام در کار باشد و تعهد به اسلام در کار باشد، اسباب ضعف نخواهد شد.
هشدار به دولتهای مدعی اسلام و حامی صدام
الآن که شما ملاحظه می کنید و صدامیان اشتلم می کشند که حتی در این نبرد آخر گاهی می گویند هفت هزار، گاهی می گویند پانزده هزار، ما از ایرانیان را ـ یعنی از این سپاهیان ایران را ـ کشتیم و از بین بردیم، بیش از چهار هزار ما نفرستادیم در جبهه ها. ما ارتشمان و قوایمان در کنار هستند الآن. و ما می خواهیم که این دولتهایی که دارند کمک می کنند به یک جنایتکار تاریخ، به یک جنایتگر که از اولی که این حزب در عراق پیدا شد با اصل جنایت پیدا شد و با تز «اسلام نباید باشد»، این دولتهایی که ادعای اسلام می کنند، ما چطور می توانیم از آنها این ادعا را بپذیریم، دنیا چطور می تواند این ادعا را بپذیرد، که شما مدعی اسلام در لفظ هستید، لکن در عمل اسلام را می کوبید و دشمنان اسلام را تقویت می کنید. امریکا که دشمن همۀ ادیان است حتی مسیحیت، امریکا که اصلاً اعتنا به ادیان ندارد و جز منافع خودش را نمی خواهد، حتی منافع امریکاییها [را] هم نمی خواهد، منافع دولت امریکا را می خواهد و همۀ جهان را به آتش زده است و دارد آتش می کشد، شما در منطقه با آغوش باز از او استقبال می کنید و ارتش او را در مناطق اسلامی می پذیرید، برای اینکه، ارعاب کنید لبنان را و ارعاب کنید ایران را.
مسلمین با این مردمی که بنایشان بر این معناست باید چه بکنند؟ مسلمین که گرفتار یک همچو حکومتهایی هستند و گرفتار یک همچو سردمدارانی هستند باید چه بکنند؟ باید ساکت بنشینند، تماشاگر باشند؟ اگر ایرانیها هم این فکر را می کردند که به ما چه ربط دارد، ما مشغول کسب خودمان هستیم و کاری به این مسائل نداریم، خدا می داند که اگر آن قدرت محفوظ مانده بود تا حالا چه به سر اسلام در اینجا آورده بود. اگر مهلت پیدا می کرد این رژیم غیر انسانی، اسلام را از محتوای خودش بکلی خالی می کرد و یک صورت بی محتوا، حتی صورت را هم نمی گذاشت حفظ بشود. فجایعی که در زمان او واقع شد، تاریخ امید است که ثبت کند و متفکران و متوجهان به مسائل بنویسند و باشد در مخزنها تا ببینند اشخاصی که بعدها می آیند. بنا، بر این بود که اصل اسلام در اینجا محو بشود، شروع کردند تاریخ اسلام را تغییر دادند و شروع کردند، و جوانهای ما را از اسلام می خواستند جدا کنند. مواد مخدره و موادی که انسان کش است، در اینجا به دست همین خاندان پهلوی خریده می شد و پخش می شد. این نه برای این بود که فقط منافع مادی می خواستند، برای این بود که اطاعت امر آنها را بکنند که باید ایران عقب مانده بماند و یک عده افیونی و هروئینی و عیاش نمی توانند کشور خودشان را حفظ کنند، آنها بنشینند و چرت بزنند و آنها مخازن آنها را خالی کنند.
اقتدای به پیامبر (ص) و ائمۀ اطهار (ع) در مبارزه با ظلم
خدای تبارک و تعالی با قدرت غیبی خودش به این ملت عنایت فرمود و این جوانها را متحول کرد به یک انسانهای عارف مسلک که برای خدای تبارک و تعالی و به عشق خدای تبارک و تعالی از جانشان می گذرند و مادران و پدران آنها از فرزندان رشیدشان می گذرند و این فداکاری موجب این شد که ما در عین حالی که بسیار از بزرگانمان را از دست دادیم و بسیار از جوانان ارزشمندمان را از دست دادیم و خسارات بسیار بر ما وارد شد از دست دشمنها، مع ذلک آنچه که به دست [آورد] اسلام عزیز بود، و اسلام ارزش دارد که همه چیز در راه او داده بشود، چنانچه اولیاء خدا چنین کردند. پیغمبر اسلام هرچه
داشت در راه اسلام داد؛ در تمام عمر آسودگی نداشت این سرور. و حسین بن علی ـ سلام الله علیه ـ همه چیزش را فدای اسلام کرد و در صدر اسلام همه چیز فدای اسلام بود، و ما هم باید اقتدای به آنها بکنیم، و ما هم امت همان پیغمبر و شیعه و پیرو همان اشخاصی هستیم که در صدر اسلام بودند. ملتها باید از جا برخیزند، اگر بنشینند و منتظر این باشند که برای آنها چه برای جهات مادیشان و چه برای جهات معنویشان دیگران بیایند و کاری بکنند این اشتباه است و اسباب این می شود که هیچ کاری نتوانند انجام بدهند. و در طول تاریخ به همان طوری که هستند باشند و فرزندان آنها هم به همین ترتیب باشند، و اگر توجه به خدا بکنند و با توجه به خدا اشتغال به کار بکنند و اشتغال به فعالیت برای اسلام بکنند، خدای تبارک و تعالی راهها را بر آنها باز می کند. شاید تاریخ نتواند بنویسد آن راههایی که برای ایران باز شد، آن هدایتهایی که بدون اینکه ماها متوجه او باشیم، هدایتهایی که تحمیل به ما شد. ما می خواستیم یک کار بکنیم، یک وقت می دیدیم که کار دیگر داریم انجام می دهیم، و کار دیگر آن بوده است که باید انجام داد. این را در تاریخ نمی شود ثبت کرد، این علومی است که مال سینه هاست.
تبلیغات مسموم دشمن بر علیه ملت ایران
بکوشید که ملتهای خودتان را اسلامی کنید، ملتهای خودتان را بیدار کنید و تاریخ صدر اسلام را برای آنها بخوانید و کوششهای آنها را برای اسلام و مسائل ایران را در آنجا منعکس کنید. ما که دستمان از تبلیغات کوتاه است، نسبت به آنها نمی توانیم آن قدر تبلیغ داشته باشیم؛ همۀ رسانه های گروهی در دست دشمنان ماست و هر روز هم تبلیغ می کنند و هر روز هم ایران را محکوم می کنند. این سازمانهایی که همه شان نوکر امریکا و امثال او هستند. سازمان عفو بین المللی ـ نمی دانم ـ شورای امنیت و امثال اینها که ملاحظه می کنید در طول این جنگی که صدام و صدامیان به ما تحمیل کردند و آن قدر از شهرهای ما را کوبیدند و آن قدر جوانهای ما را کشتند و آن قدر صغیر و کبیر و مردم و زن را زیر آوارها دفن کردند، یک کلمه راجع به این مسائل ذکر نکردند و کاش ذکر نمی کردند.
امروز ما را محکوم می کنند. امروز به ما نسبتها می دهند و روی همان نسبتها محکوم می کنند. قول دشمنهای ما سند این سازمانهاست و گاهی هم خودشان سند درست می کنند، اگر چیزی ندارند، یا در مطبوعاتشان یا در رادیوهاشان یک مصاحبه درست می کنند. مصاحبه با کی؟ مصاحبه با آن که اینجا را چاپیده و فرار کرده، این را سند قرار می دهند و بر ضد ما تبلیغ می کنند. همۀ تبلیغات دنیا بر ضد ماست. ملتها هم ممکن است بسیاریشان بازی بخورند، یک عده شان هم توجه دارند. تکلیف شما آقایان این است که آنچه دیدید ولو بتدریج برسانید به کشورهای خودتان، به دوستان خودتان، که اینجا همچو نیست که در بین خیابانها کسی نتواند راه برود برای اینکه او را می کشند و همچو نیست که بچه های کوچک را هر روز در خیابانها می کشند و این طور نیست که زندانهای اینجا شکنجه می کنند و چه می کنند و آن طور نیست که ما حمله کرده ایم به عراق و آن طور نیست که عراق از مملکت ما باز به طور کلی خارج شده باشد، لکن خارج خواهد شد ان شاء الله و تسلیم هم خواهد شد. و قدرتهای بزرگ هم نمی توانند او را نجات بدهند. و این دولتهای کوچک همسایه، من خوف این را دارم که اگر یک ادامه ای اینها بدهند یک روزی پشیمان بشوند که پشیمانی برای آنها سودی ندارد. و من امیدوارم که خدای تبارک و تعالی به همۀ شما عزیزانی که وقت صرف کردید و در این کشور ستمدیده آمدید و ستمهایی که به آنها شده است ملاحظه کردید، و قدرتی که جوانهای ما دارند و پشتکاری که دارند و تعهدی که به اسلام دارند ملاحظه کردید، من تشکر می کنم؛ و تشکر بیشتر اینکه شما هم مبلّغ اسلام باشید در مقابل این مبلغین زیادی که مبلّغ کفرند و مبلغ ظلم اند. خداوند همۀ شما را توفیق بدهد و خداوند کشورهای اسلامی را از دست تبهکاران نجات بدهد و همۀ ستمدیدگان اسلام و غیر اسلام را از ستمگران نجات بدهد.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته