سخنرانی
زمان: صبح 13 آبان 1361 / 17 محرم 1403
مکان: تهران، حسینیه جماران
موضوع: ابرقدرتها منشأ مشکلات دنیا
حضار: اعضای شوراهای اسلامی روستاهای کشور، مهاجران جنگ تحمیلی
بسم الله الرحمن الرحیم
جلوگیری از نفوذ منحرفین به شوراها
امروز دو قشر عزیز در اینجا تشریف دارند و ما به هر دو قشر دعای خیر را ان شاءالله ، فراموش نمی کنیم؛ یک قشر، عده ای از شوراهای اسلامی روستا که باید ما از جهاد سازندگی که در مدتی که این انقلاب پیروز شده است و تحقق پیدا کرده است، در خدمت هستند و از وجود آنها استفاده هایی زیاد در جبهه ها و پشت جبهه ها شده است و می شود و شوراهای محترم، که در سراسر کشور هستند، آنها هم برای خدمتگزاری به روستاها و محرومین و طبقه ای که از سالیان دراز در زحمت بوده اند و برای آنها هیچ کاری نشده بود، انجام خدمت می دهند [تشکر کنیم.] تذکری که به شوراها لازم است داده شود ـ ولو اینکه خودشان توجه دارند ـ یکی این است که توجه کنند که در شوراها یک وقت افراد نفوذی از منحرفین به صورت اسلام و به صورت مقدس مآبی وارد نشوند. اینها که شیاطین هستند، همانطوری که شیطان به شکلهای مختلف وارد می شود و انسان را گول می زند، اینها هم همان شیطانها هستند و به صورتهای مختلف وارد می شوند. باید آقایانی که در شورا هستند، با شناسایی تمام از سوابق آنها و از کارهایی که بعد از انقلاب متعهد بودند و در ضمن انقلاب ـ و مهم این است که قبل از انقلاب چه جور بودند ـ بررسی بشود به اینکه اینها مردمی هستند که به انقلاب عقیده دارند، متعهد به اسلام هستند و برای خدمت به این توده های مستضعف، که همیشه محروم بودند، آمده اند خدمت کنند. و این از مهمات امور است که من در هر قشری که آمده اند اینجا،
این سفارش را کرده ام و می دانم که خود شماها متوجه هستید، لکن باز تذکر لازم است.
و یکی دیگر، رفتاری است که با مردم و با این توده های مستضعف می شود. چه بسا باشد که خدمتها، خدمتهای ارزنده است، لکن گاهی برخورد با بعض افراد، یک برخوردی است که خدمت را هم پایمال می کند. مهم این است که واقعاً احساس بکنند این خدمتگزارها که خدمتگزارند، احساس این معنا رابکنند که این توده ها بندگان محروم خدا هستند و بندگانی هستند که قبل از انقلاب، آنقدر محرومیت داشتند و در انقلاب آنقدر خدمت کرده اند و بعد از انقلاب هم تا قیام به امر درست نشده است، باز جزء محرومین بوده اند و شما می خواهید به اینها خدمت کنید و خدمتگزار آنها هستید. مبادا یک وقتی در ضمن اینکه شما خدمت را می کنید، یک درشتی ای باشد که خدمت شما را در خودش محو کند. باید اخلاق اسلامی، آداب اسلامی درست مراعات بشود؛ همانطوری که شیوۀ ائمۀ ما و اولیای خدا و انبیای خدا بوده است که خودشان را خدمتگزار مردم می دیدند و با حسن معاشرت و با رفتار انسانی، با رفتار الهی رفتار می کردند و کارهایی را که باید انجام بدهند، با همین حسن رفتار انجام می دهند و شما هم بندگان همان خدا و امت همان پیغمبر و شیعۀ همان امیرالمؤمنین هستید و شیوه های شما باید به همانطور باشد.
و یک کلمه هم به این قشری که از خاندان خودشان، از شهرهای خودشان به واسطۀ این جنگ آواره شده اند عرض می کنم که ما در مسائل و مشکلاتی که شما دارید، توجه داریم و دولت هم توجه دارند و شوراها هم دارند، بسیج هم دارد؛ به اندازۀ آنکه توانایی دارند، خدمت خواهند کرد و ان شاءالله که بزودی جنگ پایان پیدا می کند، خدمتها به شماها زیادتر خواهد شد. و من از هر دو قشر سپاسگزاری و تشکر می کنم که آمده اند که از نزدیک با هم ملاقات کنیم.
ابرقدرتها، مشکل تهدید کننده دنیا
مشکلی که امروز دنیا را تهدید می کند، مشکل این دو ابرقدرت است؛ این دو
ابرقدرت که تمام دنیا را در زیر بال خودشان نگه داشته اند و از آنها استفاده می کنند. اینها مشغول به یک طرحهایی هستند و درست کردن یک سلاحهایی هستند که برای آتیۀ بشر خطرناک است. گرچه هر دسته ای از دستۀ دیگر می ترسند و این ابرقدرت از آن ابرقدرت وآن از این، لکن ممکن است که یک وقت در رأس یکی از این دو ابرقدرت، یک دیوانه ای واقع بشود؛ مثل هیتلر یا مثل صدام و به واسطۀ آن جنونی که برای قدرت دارد، دنیا را به تباهی بکشد. و اگر ـ خدای نخواسته ـ یک جنگ بین این دو قدرت در امروز تحقق پیدا کند، اینها دنیا را به خاک و خون می کشند و به تباهی. مشکل دنیا امروز اینها هستند. مشکلهای دیگر، مشکلهای منطقه ای است و این مشکل را باید ملتها و اشخاص متفکر در همۀ دنیا و توده های محروم دنیا دنبال این بروند که این مشکل را رفع کنند. اگر آنها بنشینند که دولتهای آنها این مشکل را رفع کند، نخواهد کرد. دولتها نه همچو قدرت و عرضه ای دارند و هواهای نفسانی هم که خودشان دارند، مانع از این می شود که با این دو ابرقدرت مخالفت کنند.
باید برای آتیۀ دنیا، امروز توده های مردم، نویسندگان، گویندگان، فکر بکنند و مردم را آگاه کنند به این خطری که تمام بشریت را تهدید می کند، آگاه کنند همۀ توده های دنیا را که این خطر بزرگ پیش است و اگراین ابرقدرتها در این حالی که هستند و مشغول تهیۀ سلاحهای بزرگ اتمی و غیر آن هستند، به همین حال باقی باشند، دنیا [را] ممکن است که به خرابی بکشند و عمده ضررش به ملتها برسد. باید هرکس در هرجا هست، نویسنده هایی که هستند، روشنفکرانی که هستند و علمایی که در همۀ قشرهای دنیا هستند و دانشمندان، مردم را به این خطر آگاه کنند تا بلکه خود مردم و توده های مردم در مقابل این دو قدرت بایستند و این سلاحها را جلوگیری کنند. و اینکه زمزمۀ این هر وقت شده است و می شود، مدتها در این حرف است که می خواهیم تحدید این سلاحهای اتمی را بکنیم و می خواهیم تفاهم کنیم به اینکه این سلاحهای اتمی یا این موشکهای عظیمی را که تازه درست شده است، جلوی این را بگیریم؛ هر دوی اینها شعر است. و امریکا هم همین نظر را دارد که شوروی را اغفال کند و آن سلاح ها را در غرب و در هر جایی که
دست دارد، این سلاحها را مهیا کند برای یک روزی که با فشار یک دکمه، دنیا به آتش کشیده بشود.
امروز باید مردم دنیا توجه به این مشکل بزرگ دنیا بکنند و هر قشری، نویسنده ای، مطبوعات، در سرتاسر دنیا دنبال این مطلب باشند و مردم را بیدار کنند که در مقابل این کارهایی که اینها می کنند، درست قیام کنند. البته کم و زیاد الآن هستند قشرهایی که تظاهر می کنند بر ضد این سلاحها، لکن باید همۀ مردم قیام کنند تا بتوانند کاری انجام بدهند.
چنانچه قدرت امریکا نبود، صدام هم نمی توانست که این کار احمقانه را بکند. و اگر قدرت امریکا نبود، اسرائیل هم نمی توانست که این کار سفاکانه را بکند. و اگر قدرت امریکا نبود این دولتهای اطراف خلیج و امثال اینها هم این کارهایی را که حالا انجام می دهند، نمی دادند. و دنیا از این دو قدرت اگر بخواهد خارج بشود، باید همانطوری که در ایران عمل شد، [عمل کنند؛] که تمام قشرها قیام کردند و تمام قشرها نهضت کردند و انقلاب کردند و به هیچ یک از دو قدرت پناه نبردند، مستقلاً خودشان وارد عمل شدند و با اینکه همۀ کوششها را کرد امریکا از زمان سابق تا حالا برای اینکه اینها را سرکوب کند، نتوانست. تا همه کشورهای اسلامی و غیراسلامی؛ تمام کشورهایی که در دنیا هستند و همۀ آنها هم توده هایشان بی چاره و ضعیف است در تحت سلطۀ حکومتهای خودشان، تا اینها قیام نکنند و تا اینها توجه به این خطر بزرگی که دنیا را دارد تهدید می کند و اگر ـ خدای نخواسته ـ یک وقت واقع بشود، دیگر کشوری باقی نمی ماند و انسانی شاید باقی نماند، الاّ کم، باید فکر بکند دنیا.
شکستهای مفتضحانۀ صدام در جبهه های جنگ
باید دانشمندها فکر بکنند، مردم را بیدار بکنند. قلم تنها فایده ندارد، گفتن تنها فایده ندارد، اعتماد به دولتها فایده ندارد؛ خود مردم و خود نویسندگان و گویندگان باید مردم را بیدار کنند. و قلمی فایده دارد که بیدارگر توده های مردم باشد. و چنانچه حال دنیا به همین وضع باشد، از قبیل اسرائیل و صدام باز هم ممکن است باشد، و اگر این از بین رفت
و او از بین رفت، یکی دیگر مثل اینها را بتراشند. شما ببینید که صدام چه کار ناشایسته ای کرد که امروز در دام افتاده است و نمی داند چه کند. مَثَل صدام، مَثَل آن کسی بود که ادعای پهلوانی می کرد و هر وقت که می رفت بیرون، یک کسی پیدا می شد او را کتک می زد یا زمین می زد، برمی گشت مادرش را کتک می زد. صدام در هر جبهه ای که سیلی خورده است و در هر جبهه ای که شکست خورده است، دنبال آن، یک دسته از این عراقیهای بی چاره ای [را] که در تحت ظلم او هستند و دست و پا می زنند، از آنجا بیرون کرده است یا به حبس کرده است و با سلاحهای دور زن، خودش این افراد محروم جامعه را، این شهرهای عربی نشینی که محروم هستند، اینها را هدف قرار می دهد یا شهرهای دیگر ایران را. این همان مسئله است. هر وقت شکست می خورد، یک همچو قضیه ای هست. الآن هم که شکست فاحش را خورده است، منتظر باشید که باز اگر ـ خدای نخواسته ـ بتواند، او در شهرهای مرزی یک جنایتی بکند و دوستان و منافقین هم در داخل. و این برای این است که اذهان را از آن شکست بلکه بتواند منصرف کند. در عین حالی که در همین «عملیات محرّم»، که قوای مسلح ایران آنقدر پیشروی کردند و اینها را از کشور بیرون کردند، البته یک مقداری باز هست و قریب به دو هزار نفر از آنها اسیر گرفتند که 1800 نفرش شاید در پشت جبهه ها آمده باشد و آنطور منهدم کردند بساط آنها را و آنقدر از مهمات آنها را گرفتند به غنیمت و از قراری که می گویند، تاکنون حدود نود خودرو و امثال این را از آنها به غنیمت گرفته اند و بسیاری از [سلاحها] را منهدم کرده اند. در عین حالی که این مسائل هست و این پیشرفتها هست، صدام در نطق خودش می گوید که ایران حمله کرد، لکن ما آنها را شکست دادیم؛ ارتش ما آنها را شکست داد.
تبلیغات خارجی هم همۀ بوقهای خارجی هم بنایشان بر این است که هر وقت که این شکست می خورد تا مدتی اصلاً حاشا می کنند یا ساکت می شوند. مدتی هم که می خواهند صحبت کنند، می گویند که ایران اینطور می گوید، صدام هم اینطور می گوید. از ایران هم که می خواهند نقل بکنند، یک چیز کمتری را نقل می کنند؛ مثلاً، می گویند که صد نفر را تاکنون اینها گرفته اند و از آن وقتی که می خواهند نقل کنند با آب و تاب نقل
می کنند. مدتی این کار را می کنند، بعد کم کم که می بینند نمی شود و حاشا کردنش نمی شود، کم کم می روند دنبال اینکه به یک وجهی مسائل را بگویند. در قضیۀ خرمشهر، توجه کردید که قضیۀ خرمشهر، مدتها انکار این می کردند که خرمشهر گرفته شده است از آنها. هم صدام می گفت که این حرفها نیست، ما چقدر از اینها کشته ایم، چه کرده ایم، چه کرده ایم و هم بوقهای تبلیغاتی دنبال او، این حرف ها را می زدند. کم کم که آنهمه اسیر گرفتند و نشان دادند و اینها، آنوقت می گوید که ما به ارتش قدرتمند خودمان دستور دادیم که شما فتح خودتان را کرده اید و حالا عقب نشینی کنید، دیگر ما فتحمان تمام شد.
و تعجب [از] این است که این را در برابر ارتش و نظامیهای خودش و فرماندهان خودش می گوید که آنها در باطن نفس شان به ریشش می خندند ـ اگر داشته باشند ـ و می فهمند که قضیه چی است. در عین حالی که می بیند که همۀ اینهایی که در مقابلش ایستاده اند می فهمند که این دارد بی ربط می گوید، با جرأت می گوید. الآن هم همین طور است؛ الآن هم این سردار قادسیه باز می گوید که سپاه قادسیۀ من، ارتش قادسیه من چه کرده اند! اخیراً می گوید که در همین جنگ، چهار هزار نفر ما ایرانی را کشتیم و تاکنون چقدر از دست داده، آنها را گرفتیم آوردیم و چقدر هم اسیر گرفتیم. این همین معناست که نمی داند اصلش چه بکند و این باید نفرینش را به امریکا بکند که یک همچو کلاهی سر این گذاشته اند. و اگر ان شاءالله ، خداوند توفیق بدهد به مسلمین و مسلمین درست توجه به مسائل منطقه بکنند و اسرائیل را از منطقه اخراج و از دنیا بیرون کنند، آنها هم باید به امریکا نفرینش را بکنند. این کشورهای اطراف ما هم که تاکنون هر چه توانسته اند کمک کرده اند، حالا تازگی می گویند که اگر ایران بخواهد وارد عراق بشود، ما ایران را حصر اقتصادی و سیاسی می کنیم. شما تا حالا هر کاری توانسته اید کرده اید. آنطوری که می گویند، تاکنون سی میلیارد دلار حجاز کمک کرده است به ارتش عراق و به عراق راه ها را هم باز کردند اینها؛ برای اینکه سلاحها را از هر طرف بفرستند برای اینها و افراد هم فرستاده اند.
آن بدبخت که آن طرف دنیا نشسته، نمی تواند کلاه خودش را نگه دارد، آن هم
می گوید که، آن نُمیری می گوید که ما کمک می کنیم به اسرائیل. آن مردک در داخل خودش به هم ریخته است، نمی داند چه بکند این معنا را، می گوید: ما کمک می کنیم. اینها همه عروسکهایی هستند دست امریکا. امریکا می گوید اینطور بگو، می گوید.
لزوم مقابلۀ با آتش افروزیهای امریکا
دنیا باید امریکا را از بین ببرد، والاّ تا اینها هستند، این مصیبتها در دنیا هست. اینجا نشد، یک جای دیگر. الآن در بسیاری از جاهای دنیا، امریکا آتش افروخته و جنگهایی که الآن در بسیاری از جاهای دنیا هست، همه اش زیر سر این است. و دنیا را اینها دارند تهدید می کنند و هرگز هم اینها سلاحهایی که می گویند متوقف می کنیم و اینها را محدود می کنیم به حد، هرگز راست نمی گویند. بنابراین، ما باید هر چه فریاد داریم به سر اینها بزنیم.
و امروز که سالروز لانۀ جاسوسی است، من به ملتمان تبریک عرض می کنم و این عملی که دوستان اسلام، مجاهدین اسلام انجام دادند، یک عمل بسیار خوبی بود و بسیار مؤثری بود که این لانه از اینجا کنده شد. اگر این لانۀ جاسوسی در اینجا بود، شاید ایران را به تباهی می کشید. الآن هم در خارج به عراق هی نقشه می دهند؛ از اینجاها نقشه ها می گیرند با آن چیزهایی که دارند و به عراق می دهند. هر کاری می خواهند، بکنند. تاکنون همه تقریباً ـ تقریباً همه، همه نه ـ بسیاری از این کشورهای خلیج و اطراف خلیج و اینها کمکهای همه طرفی کردند به عراق و کاری هم نتوانستند بکنند. حالا تازه می گویند که اگر ایران بخواهد پیش برود در عراق، ما دیگر تاب تحمل نداریم و ما اینها را از جهت سیاسی و از جهت ـ در بعضی جاها هم می گویند ـ نظامی، از جهت سیاسی و از جهت اقتصادی در فشار قرار می دهیم. شما تا حالا هر کاری توانسته اید کرده اید؛ کاری دیگر نمی توانید بکنید. بی خود خودتان را در دنیا ضایع می کنید و شما بدانید که اگر صدام ـ خدای نخواسته ـ پیش ببرد، تمام شما را به آتش می کشد. صدام وضع روحیش این است.
اصلاً در روحیۀ صدام این تبهکاری است و آدمکشی و جنایت است. اگر ـ خدای نخواسته ـ این یک سلطه ای پیدا بکند، حجاز را از بین می برد، سوریه را از بین می برد، این کشورهای خلیج را، کویت را هم؛ همۀ اینها را از بین خواهد برد. این مرد اینطوری است، جنس این آدم اینطوری است. همانطوری که جنس اسرائیل اینطور است که جنایتکار است و به جنایت دل خوش می کند، این هم همین طور است. اینها برادر هم هستند.
و خداوند شرّ شیطان بزرگ و شیاطین بزرگ و کوچک را ان شاءالله ، رفع کند و مسلمانها را بیدار کند و دولتهای اسلامی را از این غفلتی که دارند، هوشیار کند و ملت بزرگ ایران، که الگو هستند برای تمام کشورها و ملتها، خداوند آنها را از آفات و بلیات حفظ کند و این آوارگان را ان شاءالله ، خداوند صبر عنایت کند و قدرت به دولت و ملت عنایت کند که آنها را درست ان شاءالله ، جاهای آنها را بهتر از سابق بسازند و خدمت به این مردم محروم بکنند.
والسلام علیکم و رحمة الله