بنابر اتفاق نظر علما ولایت و اداره کلیه امور مربوط به اموال صغار تا زمان بلوغ و رشد، بر عهده پدر، جدّ پدری، وصی،قیّم، حاکم و عدول مؤمنین است. پس «در برطرف شدن حجر از بچه، بلوغ کفایت نمیکند، بلکه باید با بلوغ، رشد پیدا کند و سفاهت نداشته باشد» با این فرق که تصرف طفل در چیزهای بزرگ و با اهمیت قبل از بلوغ چه با اذن سابق و چه با اذن لاحق ولی، صحیح واقع نمی شود و از موارد فضولی نیست ولی بعد از بلوغ و قبل از رشد، فضولی بوده و با اذن ولی نافذ می شود.
معامله فضولی این است که شخصی برای دیگری یا با مال دیگری، معامله کند بدون این که نماینده یا مأذون از طرف او باشد.
معامله فضولی ممکن است تملیکی یا عهدی باشد؛ معامله فضولی تملیکی مانند آن که شخصی مال دیگری را بدون اذن مالک به دیگری بفروشد و معامله فضولی عهدی مانند آنکه شخصی به حساب شخص دیگری متعهد شود که عملی را برای طرف دیگر معامله انجام دهد.
کسی که بدون نمایندگی و اذن برای دیگری معامله را تشکیل می دهد اصطلاحاً فضول و طرف معامله او را اصیل و شخص دیگر را که معامله برای او یا به مال او انجام شده است، غیر می گویند.
مهریه یا حِباء، مالی است که مرد به مناسبت عقد نکاح به زن پرداخت می کند. مهر به سه نوع مهرالمسمی، مهرالمثل و مهرالمتعه تقسیم می شود. مهرالمسمی باید شرایط مورد معامله را داشته و مقدار آن با تراضی زوجین تعیین می شود و در صورت فقدان شرایط صحت، عقد صحیح بوده و به جای آن مهر المثل ثابت می گردد. هرگاه مهرالمسمی عین معین باشد و معلوم گردد قبل از عقد معیوب بوده و یا بعد از عقد و قبل از تسلیم معیوب و یا تلف شود، شوهر ضامن عیب و تلف است.
عدم تعیین مهر در عقد ازدواج به سه صورت عدم ذکر مهر در نکاح، شرط عدم مهر و تفویض آن به یکی از زوجین یا شخص ثالث است. انحلال ازدواج در صورت فوت شوهر موجب ثبوت مهرالمسمی و در صورت طلاق قبل از نزدیکی موجب ثبوت نصف مهر و در صورت فسخ نکاح قبل از نزدیکی موجب عدم ثبوت مهر و فسخ بعد از نزدیکی موجب ثبوت تمام مهرالمسمی می شود. انحلال ازدواج قبل از تعیین مهر اگر قبل از نزدیکی باشد، در صورت طلاق مهرالمتعه و در صورت فوت یا فسخ نکاح مهر ثابت نمی شود. اما اگر قبل از تعیین مهر و بعد از نزدیکی باشد، زن مستحق مهرالمثل خواهد بود.
نذر آن است که انسان ملتزم شود که کار خیری را برای خدا بجا آورد، یا کاری را که نکردن آن بهتر است برای خدا ترک نماید.
هرگاه در نتیجه رابطه نامشروع، طفلی به دنیا آمد نسب او ناشی از زنا یا به تعبیر دیگر نامشروع است و طفل را ولد زنا نامند و شرعاً ملحق به زانی نمی باشد، اعمّ از این که زانی مرد باشد یا زن و یا هر دو.
در نسب ناشی از زنا مساله ای به نام ولایت پدر و جدّ پدری یا حق حضانت پدر و مادر و یا توارث بین فرزند و پدر و مادر و نیز الزام به انفاق نسبت به این فرزند وجود ندارد. تنها اثری که دارد حرمت نکاح است.
در نسب ناشی از زنا مساله ای به نام ولایت پدر و جدّ پدری یا حق حضانت پدر و مادر و یا توارث بین فرزند و پدر و مادر و نیز الزام به انفاق نسبت به این فرزند وجود ندارد. تنها اثری که دارد حرمت نکاح است.
نصاب و به اندازه معین رسیدن مالی که موضوع زکات است از شرایط شش گانه وجوب زکات (۱) ازجمله زکات انعام ثلاثه که در اینجا بیان نصاب آن مورد نظر است، شمرده شده است. به همین لحاظ در کتاب های فقهی بسیار بکار رفته و در باب زکات از آن بحث می شود.
در فقه برای وجوب زکات که از فروع دین و فی الجمله از ضروریات (۱) آن است، شرایطی ذکر شده است که یکی از آن ها رسیدن به اندازه های مقرر است که از آن به «نصاب» تعبیر می شود. به همین اعتبار در کتب فقهی و در مباحث زکات از آن بحث شده می شود.
زکات از فروع دین اسلام و فیالجمله از ضروریات آن است؛ و منکر آن به تفصیلی که در کتاب طهارت گفتهشده است داخل در زمره کفار است. (۱) در فقه برای وجوب زکات شرایطی ذکر شده است که نصاب یکی از آنها است؛ و این نوشتار به اختصار به بیان حد نصاب غلات چهارگانه بر اساس کتاب تحریرالوسیله امام خمینی (س) میپردازد.
موضوع اقامه حدود یا تعطیل آن در زمان غیبت معصومین علیه السّلام از مسائل پرماجرا در فقه امامیه است.
ولایت فقیه اصطلاحی است برای نظام حکومت اسلامی پس از ائمه ی طاهرین علیه السّلام . ولایت فقیه به معنای زمام داری جامعه ی اسلامی از سوی کسی است که به مقام اجتهاد در فقه رسیده و حائز شرایط رهبری جامعه ی اسلامی می باشد.
بین « ولایت فقیه » با «ولایت مطلقه فقیه» تفاوتی در ماهیت و جوهره ولایت سیاسی فقیه جامع الشرایط در عصر غیبت نیست، تنها تفاوتی که وجود دارد در نحوه ی نگرش و چگونگی استعمال این اصطلاح است.
نفقه به معنای تهیه وسایل و ملزومات ضروری اولیه زندگی است و پرداخت نفقه اولاد بر پدر واجب است. اینکه آیا نفقه اولاد صغیر اقارب واجب است یا نه، بین علما اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی با استناد به روایات آن را واجب و برخی آنها را حمل بر استحباب کرده اند.
صغیر به کسی گفته می شود که به سن بلوغ شرعی نرسیده است. بنابر دیدگاه فقها برای پدر جایز است دختر خود را که به حدّ بلوغ نرسیده تزویج نماید.
بنابر اطلاقات بعضی از آیات قرآن و روایات بعد از عقد نکاح صغیره، پرداخت نفقه زوجه هرچند صغیره باشد، بر زوج کبیر واجب است. هم چنین در فرضی که زوج صغیر و زوجه کبیره است، پرداخت نفقه بر زوج هرچند صغیر باشد، واجب است.
نفقه در فقه، عبارت از فراهم کردن چیز هایی است که شخص برای ادامه زندگی به آن ها محتاج است. بنابر دیدگاه علما پرداخت نفقه اولاد بر پدر واجب است، در رابطه با نفقه نوه و نتیجه نیز طبق بیان آیات و روایات نزد شیعه پرداخت آن از جانب جد و جده واجب است. اما طبق دیدگاه برخی از اهل سنت این حکم اختصاص به فرزندان بلاواسطه دارد.
شغار به نوعی ازدواج حرام گفته می شود که در عصر جاهلیت انجام می شد و پیامبر (ص) آن را ممنوع کرد.
نکاح در لغت به معنی وطی و عقد به وطی و تزویج»
و فضولی یعنی آنکه بی جهت در امور دیگران مداخله کردن است
و در اصطلاح فقهی عقدی است که شخص ثالث (بدون این که اصالتاً یا به طور وکالتی ماذون در امر نکاح باشد) دو نفر را به ازدواج هم درآورد.
به بیان دقیق تر «عقدی که از غیر وکیل و ولیّ صادر شده باشد «فضولی» نامیده می شود، چه از دو طرف فضولی باشد، یا از یک طرف، و چه مورد عقد، صغیر باشد یا کبیر، و چه عقدکننده خویشاوند شخص مورد عقد باشد مانند برادر و عمو و دایی، یا بیگانه باشد. و عقدی که از ولیّ یا وکیل به صورتی که در آن ماذون نبوده، صادر شود _ به اینکه ولیّ، عقد را بر خلاف مصلحت واقع سازد، یا وکیل برخلاف آنچه که موکّل تعیین نموده عقد نماید _ از موارد فضولی است.»
و فضولی یعنی آنکه بی جهت در امور دیگران مداخله کردن است