و در اصطلاح فقهی عقدی است که شخص ثالث (بدون این که اصالتاً یا به طور وکالتی ماذون در امر نکاح باشد) دو نفر را به ازدواج هم درآورد.
به بیان دقیق تر «عقدی که از غیر وکیل و ولیّ صادر شده باشد «فضولی» نامیده می شود، چه از دو طرف فضولی باشد، یا از یک طرف، و چه مورد عقد، صغیر باشد یا کبیر، و چه عقدکننده خویشاوند شخص مورد عقد باشد مانند برادر و عمو و دایی، یا بیگانه باشد. و عقدی که از ولیّ یا وکیل به صورتی که در آن ماذون نبوده، صادر شود _ به اینکه ولیّ، عقد را بر خلاف مصلحت واقع سازد، یا وکیل برخلاف آنچه که موکّل تعیین نموده عقد نماید _ از موارد فضولی است.»
نیابت یعنی جانشینی و نمایندگی و وکالت از طرف شخص یا اشخاص، به طوری که در غیاب او کار و کارهایی به نایب و نماینده سپرده می شود و نماینده موظف به انجام کارهایی است که بدو محول شده است و از طرف شخصی که نماینده اوست، باید به دقت و با احساس وظیفه به مسئولیتی که به عهده او سپرده شده، آنها را انجام دهد. ریشه نیابت در اسلام به صدر اسلام و به زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) برمی گردد که آن حضرت گاهی برخی از صحابه را به نیابت از طرف خود مامور انجام کارهای خود می نمود.
بعد از آغاز غیبت صغری، امام مهدی (عجّل الله فرجه الشریف) افرادی امین و مورد اعتماد را با نام و نشانی خاص که بین شیعیان شناخته شده بودند، به عنوان نایب خویش در بین مردم، انتخاب کردند. این افراد، واسطه ی آن حضرت و شیعیان بودند و یکی بعد از دیگری، عهده دار منصب نیابت شدند.
به رهبری جامعه از سوی امام غایب ، در غیبت کبرا نیابت عام گفته می شود.
این مقاله در مورد شرایط طواف است که اگر به آنها اخلال وارد شود طواف باطل می شود.
وجوه شرعی، به آن دسته از واجبات مالی گفته می شود که شارع مقدس، در مالهای مسلمانان قرار داده است:
نگاهی به مبانی وجوه شرعی در حاکمیت فقیه.
ودیعه نایب گرفتن برای حفظ اموال می باشد.
ودیعه عقدی است که به موجب آن مالک مال خود را به فرد امینی می سپارد و درخواست محافظت از آن را دارد. به اتفاق فقها شرط است دو طرف عقد ودیعه عاقل و بالغ و رشید و جایز التصرف در اموال خود باشند. بنابراین ودیعه کودک صحیح نیست، زیرا اهلیّت تصرّف در اموال خود را ندارد.
وصایت در اصطلاح فقها وصیّت به ولایت بر اخراج حقّ، یا استیفا حق و یا ولایت بر طفل یا مجنون است. بنابراین وصیّت به ولایت بر اولاد صغار و مجانین، توسط پدر و جدّ پدری، برای حفظ و نگهداری و تصرّف در اموال آنان، وصایت نامیده می شود.
وصیت در لغت به معنی وصل و پیوند بین دو شیء است. بسیاری از فقیهان در تعریف آن نوشته اند وصیّت آنست که موصی، عین ملک خود یا منفعت آن را به فرد یا افرادی بعد از وفات خویش تملیک نماید و یا به تصّرف در آن، مسلّط نماید.
وصیت در لغت به معنی وصل و پیوند بین دو شیء و در اصطلاح، وصیّت آنست که موصی، عین ملک خود یا منفعت آن را به فرد یا افرادی بعد از وفات خویش تملیک نماید و یا به تصّرف در آن، مسلّط نماید. به اجماع فقها، وصیّت کودک غیرممیّز صحیح نیست. ولی در مورد کودک ممیّز بحث و گفتگو است و در این باره دیدگاه های متعدّدی مطرح است.
وصیت در لغت به معنی وصل و پیوند بین دو شیء است. در اصطلاح، بسیاری از فقیهان در تعریف آن نوشته اند وصیّت آنست که موصی، عین ملک خود یا منفعت آن را به فرد یا افرادی بعد از وفات خویش تملیک نماید و یا به تصّرف در آن، مسلّط نماید.
بنابر روایات، وظایف شیعیان در عصر غیبت دو گونه است.
خورشیدی که فروزنده تمام هستی و نور دهنده خورشید درخشان آسمان و معنا دهنده نور و روشنایی است آن زیبایی که تمام زیباییهای جهان به خاطر وجود او موجودند و اگر او نباشند در لحظه ای درهم بپیچند و نسیت و نابود شوند. او که تمام ظلمها و ظلمتها را پایان می دهد. و حکومت های زر و زور و تزویر را در هم می پیچد. بسیاری ادعا می کنیم که منتظر راستین اوییم. بسیاری هم برای فرج آن یار غایب دعا می کنند؛ ولی او پس از چندین قرن هنوز نیامده است!
وظایف ما در زمان غیبت همان وظایف در زمان حضور امام معصوم (ع) است. مجموع این وظایف را می توان در یک جمله خلاصه کرد و گفت بزرگ ترین وظیفه شیعیان در عصر غیبت، انتظار فرج و ظهور دولت جهانی حضرت مهدی (عج) است. عملی شدن انتظار فرج این است که به تمام دستورات قرآن، پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع) جامه عمل بپوشانیم.
ولایت بر معانی متعددی دلالت دارد و در معانی، حبّ و دوستی، نصرت و یاری، متابعت و پیروی و سرپرستی، استعمال شده است. این تعدد معانی، از باب اشتراک معنوی است.
مقصود از ولایت در اصطلاح شرعی، قدرت شرعی و قانونی است که شارع آن را به اصالت و یا به صورت عرضی، جعل نموده است و به صاحب آن اجازه می دهد در امور دیگری دخالت نماید. ولایت به معنای فوق شامل انواع ولایت، اعمّ از ولایت پیامبر، امامان معصوم (ع)، حاکم، پدر و جدّ پدری و وصیّ می گردد. البتّه در محدوده اختیارات و مراتب، از یکدیگر متمایز می گردند.