ودیعه (فقه)

ودیعه (فقه)از دیدگاه امام خمینی (س)

معنای اصطلاحی ودیعه

امام خمینی (س) در تعریف ودیعه آورده است: «هی عقد یفید استنابة فی الحفظ» (۱) یعنی ودیعه عقدی است که فایده آن قرار دادن دیگری بر جای خویش در نگهداری مال باشد. یا «هی استنابة فیه» (۲)یعنی ودیعه جایگزین خود نمودن شخص دیگر است در حفظ؛ و به عبارت دیگر «هی وضع المال عند الغیر لیحفظه لمالکه» (۳)

و بسیار بر خود مالی که امانت گذاشته شده «ودیعه» گفته می شود؛ و به صاحب مال «مُودِع» و به آن دیگری «وَدَعِی» و «مُستَودِع» می شود. (۴)

به نظر امام خمینی (س) ودیعه عقد است و احتیاج به ایجاب و قبول دارد و عربی بودن در آن شرط نیست.

ایجاب هر لفظی است که بر این استنابه دلالت کند مثلاً بگوید: «این مال را نزد تو به ودیعه می گذارم» یا «آن را حفظ کن» یا «این مال ودیعه نزد تو است» و مانند این ها.

و قبول ودیعه هر لفظی است که بر رضایت به نیابت در حفظ دلالت نماید.

و جایز است که ایجاب به لفظ باشد ولی قبول با عمل، به این که بعد از ایجاب توسط مالک، قبول کننده ودیعه آن را برای حفظ و نگهداری تحویل بگیرد. بلکه با معاطات هم صحیح است. (۵)

احکام ودیعه

ودیعه از دو طرف جایز است ؛ پس مالک هر وقت خواست می تواند مال خود را پس بگیرد و مستودع نیز هر زمان بخواهد می تواند امانت را به مالک آن پس دهد و مالک نمی تواند از گرفتن آن امتناع ورزد. (۶)

پذیرش و قبول ودیعه تنها برای کسی جایز است که قدرت حفظ آن را داشته باشد؛ پس کسی که قدرت آن را ندارد بنا بر احتیاط (واجب) قبول ودیعه بر وی جایز نیست مگر این که مودع و امانت گذار از مستودع و امانت پذیر ناتوان تر باشد و شخص دیگری که قادر بر حفظ است، نباشد. که در این صورت جواز قبول ودیعه بعید نیست خصوصاً در صورت توجه مودع به ناتوانی مستودع. (۷)

(۱) موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۲، تحریرالوسیلة ج ۱، ص: ۶۳۴، کتاب الودیعة.

(۲) موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۲، تحریرالوسیلة ج ۱، ص: ۶۳۴، کتاب الودیعة.

(۳) موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۲، تحریرالوسیلة ج ۱، ص: ۶۳۴، کتاب الودیعة.

(۴) موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۲، تحریرالوسیلة ج ۱، ص: ۶۳۴، کتاب الودیعة.

(۵) موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۲، تحریرالوسیلة ج ۱، ص: ۶۳۴، کتاب الودیعة.

(۶) موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۲، تحریرالوسیلة ج ۱، ص: ۶۳۵، کتاب الودیعة، مسألة ۳.

(۷) موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۲، تحریرالوسیلة ج ۱، ص: ۶۳۵، کتاب الودیعة، مسألة ۲.

. انتهای پیام /*