در معنی ترتیل است
و از آداب قرائت، که موجب تأثیر در نفس نیز هست و سزاوار است که شخص قاری مواظبت آن کند، ترتیل در قرائت است. و آن، به طوری که در حدیث است، عبارت است از حد توسط بین سرعت و تعجیل در آن، و تأنّی و فتور مفرط که کلمات از هم متفرق و منتشر گردد.
عن محمّد بن یعقوب بإسناده عن عبد الله بن سلیمان، قال، سألت أبا عبد الله، علیه السّلام، عن قول الله تعالی: «وَ رَتِّلِ الْقُرْانَ تَرْتیلًا.» قال قال أمیر المؤمنین، علیه السّلام: تبیّنه تبیانا، (خ ل: تبیینا) و لا تهذّه هذّ الشّعر [و لا تنثره ] نثر الرّمل، و لکن أفزعوا قلوبکم القاسیة، و لا یکن همّ أحدکم آخر السّورة..
«گوید پرسیدم از حضرت صادق، سلام الله علیه، از قول خدای تعالی که می فرماید: رتل القرآن ترتیلا مقصود چیست؟ فرمود: حضرت امیر المؤمنین، علیه السلام، فرمود: «یعنی، اظهار کن آن را اظهار نمودن کاملی، و سرعت مکن در آن چنانچه در شعر سرعت می کنی، و متفرق مکن اجزاء آن را چون ریگهای متفرق که اجزائش با هم ملتئم نشود، و لیکن طوری قرائت کنید که تأثیر در قلوب کند و دلهای سخت شما را به فزع آورد، و همّ شما آخر سوره نباشد.» یعنی مقصود شما آن نباشد که قرآن را در چند روز ختم کنید، و یا این سوره را بزودی ختم نموده و به
کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 503 آخر رسانید.
پس، انسان که می خواهد کلام خدا را قرائت کند و به آیات الهیه قلب قاسی خود را مداوا کند و با کلام جامع الهی شفای امراض قلبیه خود را بگیرد و با نور هدایت این مصباح منیر غیبی و این «نور علی نور» آسمانی طریق وصول به مقامات اخرویه و مدارج کمالیه را دریابد، باید اسباب ظاهریه و باطنیه آن را فراهم کند و آداب صوریه و معنویه آن را فراهم کند، نه مثل ما که اگر گاهگاهی هم تلاوت قرآن کنیم، علاوه بر آنکه از معانی و مقاصد آن و اوامر و نواهی و وعظ و زجر آن بکلی غافلیم، و گویی آیاتی که در آن ذکر اوصاف جهنم و عذاب الیم آن یا بهشت و کیفیات نعیم آن گردیده به ما ربطی ندارد- و نعوذ بالله در خواندن کتاب قصه حضور قلب ما بیشتر و حواس ما جمعتر است از کتاب کریم خدایی- از آداب ظاهریه آن نیز غفلت کنیم.
در احادیث شریفه وارد است که قرآن را با حزن بخوانید و با صورت نیکو تلاوت کنید. حضرت علی بن الحسین، علیهما السلام، قرآن را به طوری نیکو تلاوت می فرمود که کسانی که از آنجا عبور می کردند، از قبیل سقّاها، آنجا توقف می کردند و بعضی از استماع آن غش می کردند. ولی ما هر وقت می خواهیم صوت حسن و آواز نیکوی خود را به مردم ارائه دهیم، قرآن یا اذان را وسیله قرار می دهیم، و مقصد ما تلاوت قرآن نیست و عمل به این استحباب نمی باشد.
بالجمله، مکاید شیطان و نفس امّاره بسیار است، و غالبا حق را به باطل مشتبه می کند و زشت و زیبا را با هم ملتبس می نماید. باید از مکاید او به خداوند پناه برد.
کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 504