الحدیث الثانی
بالسّند المتّصل إلی محمّد بن یعقوب، عن علیّ بن إبراهیم، عن أبیه، عن أبی المغرا، عن یزید بن خلیفة، قال: قال أبو عبد الله، علیه السّلام: کلّ ریاء شرک.
إنّه من عمل للنّاس کان ثوابه علی النّاس، و من عمل لله کان ثوابه علی الله.»
ترجمه «به سند مذکور، یزید بن خلیفه از حضرت صادق، علیه السّلام، نقل می کند که فرمود: هر ریایی شرک است. همانا کسی که کار کند برای مردم، می باشد ثواب او بر مردم، و کسی که عمل کند برای خدا، می باشد ثواب او بر خدا.»
در معنی ریا و درجات آن
شرح بدان که «ریا» عبارت از نشان دادن و وانمود کردن چیزی از اعمال حسنه یا خصال پسندیده یا عقاید حقه است به مردم، برای منزلت پیدا کردن در قلوب آنها و اشتهار پیدا کردن پیش آنها به خوبی و صحت و امانت و دیانت بدون قصد صحیح الهی. و آن تحقق پیدا می کند در چند مقام:
مقام اوّل و آن دارای دو درجه است: اوّل آنکه اظهار عقاید حقه و معارف الهیه کند برای اینکه اشتهار به دیانت پیدا کند و منزلت در قلوب پیدا نماید. مثل اینکه بگوید:
من کسی را جز خدا مؤثر در وجود نمی دانم. یا اینکه: من به غیر خدا توکل به کسی ندارم. یا بالکنایة و اشاره خود را معرفی کند به عقاید حقه. و این طور دوم را یجتر است. مثلا صحبت توکل یا رضای به قضای الهی پیش آمد می کند، شخص مرائی
کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 35 با یک آه یا یک سر تکان دادن خود را در سلک آن جمعیت محسوب می دارد.
درجه دوم آنکه عقاید باطله را از خود دور کند و نفس خود را از آن تزکیه کند به قصد جاه و منزلت در قلوب، چه به صراحت لهجه باشد یا به اشاره و کنایه.
مقام دوم و در آن نیز دو مرتبه است: یکی آنکه اظهار خصال حمیده و ملکات فاضله نماید.
و یکی تبری از مقابلات آنها نماید و تزکیه نفس کند بدان غرض که معلوم شد.
مقام سوم که ریای معروف پیش فقها، رضوان الله علیهم، است، دارای همین دو درجه است: یکی آنکه اتیان به عمل و عبادت شرعی کند یا اتیان به راجحات عقلی نماید به قصد ارائه به مردم و جلب قلوب، چه آنکه ذات عمل را به قصد ریا کند، یا کیفیت، یا شرط، یا جزء آن را، به طوری که در کتب فقهیه متعرض اند دیگر آن که ترک عملی کند به همان مقصود. و ما در این اوراق شرح بعضی از مفاسد هر یک از این سه مقام را بیان می کنیم. آنچه به نظر می رسد از برای علاج آن اشاره می نماییم به طریق اختصار.
کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 36