الحدیث الثانی
مقام اوّل
فصل
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279-1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1394

زبان اثر : فارسی

فصل

‏فصل ‏

‏بدان که ریا در اصول عقاید و معارف الهیه از جمیع اقسام ریاها سخت تر و عاقبتش از همه بدتر و ظلمتش از تمام ریاها بیشتر و بالاتر است. صاحب این ریا اگر در واقع معتقد به آن امری که ارائه می دهد نباشد، از جمله منافقین است که مخلد در نار و هلاک ابدی از برای اوست، و عذابش اشد عذابهاست. و اگر معتقد باشد ولی برای اینکه در قلوب مردم رتبه و منزلت پیدا کند اظهار می کند، این شخص گرچه منافق نیست ولی این ریا باعث می شود که نور ایمان از قلب او برود، و ظلمت کفر به جای آن در قلب وارد شود، زیرا که این شخص گرچه در اوّل امر مشرک است به شرک خفی، زیرا که معارف الهیه و عقاید حقه را که خالص باید باشد از برای خدا و صاحب آن ذات مقدس حضرت حق است به مردم تحویل داده و غیر را در آن شرکت ‏


کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 36

‏داده و شیطان را در آن متصرف نموده و این عمل قلبی از برای خدا نبوده- ما در یکی از فصول ‏‎[1]‎‏ بیان می کنیم که ایمان از اعمال قلبیه است نه مجرد علم، کما اینکه در این حدیث شریف می فرماید: «هر ریایی شرک است.»- و لیکن این فجیعه موبقه و این سریره مظلمه و این ملکه خبیثه بالاخره کار انسان را منجر می کند به اینکه خانه قلب مختص به غیر خدا شود، و کم کم ظلمت این رذیله اسباب می شود که انسان بی ایمان از دنیا برود، و این ایمان خیالی که دارد صورت بی معنی و جسد بی روح و پوست بیمغزی است و مورد قبول خدای تعالی نشود. کما اینکه اشاره به این فرموده در حدیثی که در کافی شریف از علی بن سالم نقل می کند. قال: سمعت أبا عبد الله، علیه السّلام، یقول: قال الله عزّ و جلّ: أنا خیر شریک، من أشرک معی غیری فی عمل عمله، لم أقبله إلّا ما کان لی خالصا.‏‎[2]‎‏ یعنی راوی گفت: «شنیدم حضرت صادق، علیه السلام، می فرمود: خدای تعالی گفت: «من بهترین شریک هستم. کسی که با من شریک قرار دهد غیر مرا در کاری که کرده است، قبول نکنم او را مگر آنکه برای من خالص باشد.» و معلوم است اعمال قلبیّه در صورت خالص نبودن مورد توجه حق تعالی واقع نشود، و او را نپذیرد و به شریک دیگر واگذار فرماید که آن شخصی است که برای نشان دادن به او عمل می شود، پس اعمال قلبیه مختص به آن شخص می شود، و از حد شرک بیرون رفته به کفر محض وارد می شود. بلکه می توان گفت این شخص نیز از جمله منافقین است: همان طور که شرکش خفی است، نفاقش نیز خفی است.‏

‏بیچاره گمان کرده مؤمن است ولی مشرک است در اول امر، و در نتیجه منافق است، و عذاب منافقین را باید بچشد. و وای به حال کسی که کارش به نفاق منجر شود.‏

‎ ‎

کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 37

  • . همین حدیث در فصل« در بیان آنکه علم غیر از ایمان است».
  • . اصول کافی، ج 2، ص 295،« کتاب ایمان و کفر»،« باب ریاء»، حدیث 9.