الحدیث الثامن عشر
بالسّند المتّصل إلی فخر الطّائفة و ذخرها، محمّد بن یعقوب الکلینی، رضوان الله علیه، عن محمّد بن یحیی، عن أحمد بن محمّد بن عیسی، عن ابن محبوب، عن عبد الله بن سنان، عن أبی حمزة الثمالی، عن أبی جعفر، علیه السّلام، قال: مکتوب فی التّوراة الّتی لم تغیّر أن موسی [علیه السّلام ] سأل ربّه فقال: یا ربّ، أ قریب أنت منّی فأناجیک، أم بعید فأنادیک؟ فأوحی الله عزّ و جلّ إلیه، یا موسی، أنا جلیس من ذکرنی. فقال موسی، فمن فی سترک یوم لا ستر إلّا سترک؟ فقال: الّذین یذکروننی فأذکرهم و یتحابّون فیّ فأحبّهم، فأولئک الّذین إذا أردت أن أصیب أهل الأرض بسوء، ذکرتهم فدفعت عنهم بهم. ترجمه «ابو حمزة ثمالی حدیث کند از حضرت باقر، علیه السلام، که فرمود نوشته شده است در توراتی که تغییر ننموده: همانا موسی سؤال کرد پروردگار خود را، پس گفت: «ای پروردگار من، آیا نزدیکی تو به من تا مناجات کنم تو را، یا دوری تا صدا زنم تو را؟» پس وحی کرد خدای عزّ و جلّ به سوی او: «ای موسی، من همنشین کسی هستم که یاد کند مرا.» پس [سؤال ] کرد موسی: «کیست در پناه تو روزی که پناهی نیست مگر پناه تو؟» فرمود: «آنها که یاد می کنند مرا، پس من یاد می کنم آنها را، و با هم دوستی می کنند در راه من، پس دوست دارم آنها را. این ها آنان اند که وقتی بخواهم به اهل زمین بدی رسانم، یاد آنها کنم، پس رفع کنم آن را از آنان به واسطه آنها.»
کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 287 شرح از این حدیث شریف معلوم می شود که تورات رایج بین یهود محرّف است و تغییراتی یافته. و علم تورات صحیح پیش اهل بیت، علیهم السلام، بوده. و از مطالب تورات و انجیل رایج نیز معلوم می شود که کلام یک نفر بشر متعارف هم نیست، بلکه با اوهام بعض اهل شهوت و هوای نفس منسجم گردیده.
محدث محقق، مرحوم مجلسی، رحمه الله، فرماید: «گویا غرض حضرت موسی از این سؤال این بوده که آداب دعا را سؤال کند، با علمش به اینکه حق تعالی اقرب است به ما از حبل ورید به احاطه علمی و قدرت و علیت. یعنی، آیا دوست داری مناجات کنم تورا چنانکه نزدیک مناجات می کند، یا صدا زنم تورا چنانکه بعید صدا می زند. و به عبارت دیگر، وقتی به سوی تو نظر می کنم تو از هر نزدیکی نزدیکتری، و وقتی به سوی خودم نظر می کنم خود را در غایت دوری می بینم. پس نمی دانم در دعا حال تورا ملاحظه کنم یا حال خود را. و احتمال می رود این سؤال از غیر یا از قبل غیر باشد، مثل سؤال رؤیت.» انتهی کلامه .
کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 288