الحدیث الثالث و الثلاثون
بالسّند المتّصل إلی الشّیخ الأقدم، محمّد بن یعقوب الکلینیّ، رضوان الله علیه، عن أحمد بن محمّد، عن الحسین بن سعید، عمّن ذکره، عن عبید بن زرارة، عن محمّد بن مارد، قال: قلت لأبی عبد الله، علیه السّلام: حدیث روی لنا أنّک قلت: إذا عرفت فاعمل ما شئت. فقال: قد قلت ذلک. قال قلت: و إن زنوا و إن سرقوا و إن شربوا الخمر؟ فقال لی: إنّا لله و [إنّا]إلیه راجعون. و الله، ما أنصفونا أن نکون أخذنا بالعمل و وضع عنهم! إنّما قلت إذا عرفت فاعمل ما شئت من قلیل الخیر و کثیره، فإنّه یقبل منک. ترجمه راوی حدیث شریف گوید: «به جناب صادق، علیه السلام، گفتم: «حدیثی برای ما روایت شده که شما فرمودید وقتی که معرفت پیدا کردی (یعنی در حق ائمه علیهم السلام) هر چه می خواهی بکن.» فرمود: «من چنین گفتم.» گفت گفتم:
«گر چه زنا کنند یا دزدی کنند یا شراب بخورند؟» فرمود: «إنّا لله وَ إنّا إلیْهِ راجِعُونَ.
به خدا قسم که بی انصافی نمودند با ما که ماها خود اخذ شویم به اعمال و از آنها برداشته شود! آنچه من گفتم این بود که وقتی معرفت پیدا کردی هر چه می خواهی بکن از عمل خیر، چه کم و چه زیاد، از تو قبول می شود.» شرح حدیث مبتدا، و روی خبر آن است. و أنّک به فتح، خبر مبتدای محذوف است، ای هو انّک.
قوله: إذا عرفت مقصود «از معرفت» در این حدیث معرفت امام،
کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 567 علیه السلام، است.
قال قلت ممکن است با ضمّ «تاء» به صیغه متکلم، و ممکن است به صیغه خطاب باشد.
و إن زنوا کلمه «إن» وصلیّه است. أی، إذا عرفوا، فلیعملوا ما شاءوا و إن کان من الکبائر.
قوله: «إنّا لله» کلمه «استرجاع» را در مقام شدت مصیبت و عظمت آن گویند.
و چون این افترا یا سوء فهم از مصیبتهای بزرگ بوده، حضرت در مقام کمال تحاشی از آن چنین فرمودند.
قوله: أن نکون أی، فی أن نکون. یعنی انصاف نکردند با ما در اینکه ما مورد تکلیف و مأخوذ بر آن باشیم، و آنها به واسطه اعتقاد به ما مورد تکلیف نباشند و مأخوذ بر اعمال نشوند. بعد از آن بیان مقصود خود را فرمودند که ولایت شرط قبول افعال است، چنانچه اشاره به آن بیاید ان شاء الله تعالی.
کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 568